شرح شورانگیز عشق شهریار
در غزل می پیچد و سیم سه تار
شعر زیر قطعه ای زیبا و انتقادی از شادروان محمد حسین شهریارست، که در آن نظر به مفهوم : " فَسَد العالِم فسد العالَم " داشته است و بیان دو واقعیت اجتماعی : یکی اینکه : تاسیس و وجود زندان و مجازات های دیگر برای کسانیکه مبادرت به قانون شکنی و ناهنجاری های اجتماعی می کنند، چون فرهنگسرا و مسجد برای شهروندان عادی ضرورت دارد. و دیگر اینکه : یکی از ریشه های وقوع ظلم و جنایت از ناحیه بزه کاران را بایستی نبود یا کمی کار فرهنگی و کوتاهی فرهنگ سازان اجتماع از جمله متولیان امر تبلیغ دینی در انجام وظایف خویش دانست. این شعر سروده قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است.
**********
منبر از پشت شیشه مسجد
چشمش افتاد و دید چوبه دار
عصبی گشت و غیظی و غضبی
بانگ برزد که ای خیانت کار
تو هم از اهل بیت ما بودی
سخت وحشی شدی و وحشت بار
نرده کعبه حرمتش کم بود؟
که شدی دار شحنه، شرم بدار
ما سرو کارمان به صلح و صلاح
تو به جرم و جنایتت سرو کار
دار، بعد از سلام و عرض ادب
وز گناه نکرده استغفار
گفت : ما نیز خادم شرعیم
صورت اخیار گیر یا اشرار
تو قلم میزنی و ما شمشیر
غلظت از ما قضاوت از سرکار
تا نه فتوی دهند منبر و میز
دار کی میشود سر و سردار
هرکجا پند و بند درماندند
نوبت دار میرسد ناچار
منبری را که گیر و دارش نیست
همه از دور و بر کنند فرار "
باز منبر فرو نمی آمد
همچنان بر خر ستیزه سوار
عاقبت دار هم زجا در رفت
رو به در تا که بشنود دیوار
گفت : " اگر منبر تو منبر بود
کار مردم نمیکشید بدار "
*****************
کلیات دیوان شهریار، به تصحیح خود استاد و با مقدمه اساتید و نویسندگان، بی نا، بی تاریخ، چاپ ششم، ص 228