بهار، تولدی دیگر
(همزبانی با فروغ در نوروز 1390)
نوشته محمد مهدی حسنی
و باز ... نوروزی دیگر فرا رسید. طبیعت با نظم آرام و لاک پشتی خود حرکت می کند. آری .... با بهار، زنده می شود، با تابستان، بازی گوشی می کند، با پاییز، به بستر می رود. و با زمستان، می میرد. و باز در بهار ....
این چرخه، دور تسلسل نیست. دوباره مردن و دوباره به دنیا آمدن، همه ی زندگی است. تعریفِ آن است ... می توان آن را با دم و بازدم تنظیر کرد. آن را مانند طلوع و غروب خورشید دانست. نباید برای زندگی سراغ تعریف های سخت و غریب فلسفی رفت.
برای خواندن اصل مقاله بر ادامه مطلب کلیک فرمایید