هر دم از این باغ بری می رسد
(نقد یک رأی قضایی - استناد به یافته های جدید علوم اجتماعی و مکاتب ادبی و فلسفی جدید به جای مقررات قانونی و اصول و متون فقهی)
نوشته: محمدمخدی حسنی
به تازگی روبرو با صدور آرایی قضایی هستیم، که انشاکنندگان آن، بی محابا ، به جای اجرای مرّ قانون و در صورت سکوت و ابهام، مراجعه به فقه اسلامی (توجه به احکام اولیه و اصول و قواعد فقهیه)، به استناد یافته های جدید علوم اجتماعی و بالاخص نظریات علمای غربی و با تمسک به اصولی مانند: راه حل منصفانه، رویکرد پدیدارشناسی (توجه به ریشه عرفی و تکنیکی عقود) ، کارکرد اقتصادی (افزایش تورم و بی ارزش شدن پول)، اصول اجتماعی (کمک به توزیع ثروت)، تئوری موازنه قراردادی و اصل حسن نیت و ..... به حل اختلاف میان مردم می پردازند.
اشتباه نشود، نویسنده مطلب، عنادی با یافته های ناشی از ناموس تطور و تکامل اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فلسفی جامعه بشری نداشته و حتی قصد نقد و انکار آن را هم ندارد. و شاید در بسیاری از موارد با شدت و ضعف و داشتن نقد، با این اندیشه های تازه همداستان باشد. اما در موضع بحث براین باور است که دادرس، به هنگام انشای رأی و رفع اختلاف میان خصمان، مکلف به اجرای مقررات نصب (مرّ قانون و در صورت سکوت و ابهام، مراجعه به منابع فقه اسلامی) است. و اگر به جای استناد به آنها، به یافته های فلسفی غرب و به جای احراز أراده متعاملین به قاعده انصاف و مانند آن تمسک نماید، مرتکب نوعی اجتهاد در مقابل نص شده است.
لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید. و برای دانلود فایل pdf مقاله اینجا کلیک فرمایید
منبع: ( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال چهاردهم، شماره 24/ زمستان 1403- صص: 245-266)