مجازات های دوران قاجار به روایت تصویر
نوشته محمد مهدی حسنی *
الف – مقدمه:
ورود و رواج عکاسی در کشور ما، به قرن 19 م. (دوران قاجار) باز می گردد، ذوق هنری و دلبستگی فراوان ناصرالدین شاه به این فن موجب شد تا نه تنها خود به این کار مبادرت کند، و عکاس خانه مبارکه کاخ گلستان و نیز رشته تحصیلی عکاسی در دارالفنون، تأسیس شود. بلکه علاوه بر عکس های فراوانی که شاه قاجار و عکاسان ایرانی مانند عبدالله میرزا قاجار، میرسید علی خان و منوچهر میرزا برداشته اند، به برخی خارجیان مانند ژول ريشار فرانسوی، لوئيجى پِشِه (Luigi Pesce) ناپلی، لوئيجى مونتابونه، و از جمله آنتوان سوروگین نیز فرصت عکاسی از ابنيه ، عمارات دولتی و اماکن تاریخی، کاخهاى تشريفاتي، مساجد و تکايا، بقعهها، مقابر و پلها، نمايشهاى دربارى و مناسبتهاى مهم دولتى و زندگی روزمره و رویدادهای گوناگون ایران را بدهد.
ارزش و اهمیت مجموعه بیهمتای عکس های آنتوان سوروگین ارمنی - که نزدیک به 170 سال از عمر آنها می گذرد - از آنجا معلوم می شود که در خلال درگیری و ناآرامی های جنبش مشروطیت، بمب کار گذاشته شده در خانه ظهیرالدوله (همسایه ی عکاس خانه سوروگین) آسیب بزرگی به بایگانی نگاتیوهای او وارد کرد و بیش از هفت هزار از نگاتیو عکس های موجود وی در جریان آتشسوزی آتلیه اش از میان رفت و تنها تعداد دو هزار باقی ماند. از سوی دیگر در زمان رضا شاه همان نگاتیوهای باقیمانده به این بهانه که ایران قدیم و منسوخ شده را نشان میدهند توقیف شد، بعد ها دخترش مری که از دوستان پهلوی دوم (محمد رضا شاه) به شمار می رفت، از وی درخواست کرد بخشی از نگاتیو ها و عکسهای پدر را به او پس دهند. همین اقدام وی سبب شد که مجموعهای بالغ بر 696 عکس از جمله دو عکس نخست منتشر شده در پست حاضر محفوظ بماند. این آثار در ابتدا به کلیساى پروتستان امریکائى تهران انتقال یافت شد. سپس در سال 1951 در اختیار مجموعه موزه های اسمیتسونین در شهر واشنگتن قرار گرفت و اکنون در "گالری هنری فریر " و بایگانی گالری آرتور.ام. سکلر در شهر مزبور نگهداری می شود. . نمایشگاهى از عکسهاى او به سال 1983 در آن گالرى برگزار شد. 186 قطعه از عکس هاى او نیز در میان مجموعهى عکسهاى یک دیپلمات هلندى به موزهی ملى نژادشناسى شهر لیدن هدیه شده است. عکسهاى سوروگین در نمایشگاهی در شهر بروکسل به سال 1897 و نمایشگاهی در شهر پاریس به سال 1900 موفق به دریافت مدال شد و خود او از دولت ایران داراى نشان مقدس بود. همچنین مجموعه ای از کارهایش در سال ۱۹۹۵ در کتابخانه "دانشگاه لایدن" به نمایش عمومی درآمد.
ب – زندگی نامه عکاس :
آنتوان سوروگین عکاس ارمنی در ۱۸۴۰ م. درگرجستان به دنیا آمد. سپس به روسیه رفت و در رشته هنری تحصیل کرد. ابتدا به نقاشی علاقه داشت، اما پس از مرگ پدر لاجرم برای کمک به معاش خانواده، به عکاسی پرداخت. و بعدها در اواخر قرن نوزدهم به ایران آمد. در تهران به کمک برادران خود، کولیا و امانوئل، عکاس خانه ای در خیابان علاءالدوله ( فردوسی فعلی) باز کرد.
سوروگین، در حد فاصل سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۳۰ از نقاط مختلف کشور ما و نیزهمه اقشار و گروههای اجتماعی مردم عکسبرداری کرد.
در سال ۱٩٠۸ (۱٢۸٧)، خانواده سوروگین به علت طرفداری با جنبش مشروطه دچار مشکلات زیادی شدند. با وجود اینکه سوروگین روسی بود، ولی سفارتخانه انگلستان را بر سفارت روسیه - که از استبداد حاکم حمایت می کرد - ترجیح داد با خانواده اش به سفارت مزبور پناه برد.
سوروگین در سال ۱۹۳۳ به دلیل ناراحتی کلیه از دنیا رفت، و در مقبره خانوادگی اش در تهران به خاک سپرده شد. او هفت فرزند از خود به یادگار گذاشت.
از سوروگین رسالهای به نام "فن عکاسی" نیز، بجا مانده است. و نسخه خطی ترجمه این رساله که در سال ۱٢۵٩ ھ. ق. انجام شده، به شماره ۱۶٧٩ف در کتابخانه ملی ایران موجود است.
ج – اهمیت عکس های سوروگین :
عکس های سوروگین که از دربار سلطنتی قاجار، حرمسرا، مساجد، بناهای تاریخی و مردم برداشته شده، از مهمترین اسناد تصویری تاریخ ایران و مشرق زمین، و نیز اصلی ترین منبع تصویری بسیاری از کتب و نشریات قدیمی، و سفرنامههای مستشرقین است و اکنون نیز می توانند بن و دست مایه تحقیقات متعدد جامعه شناسی، مردمشناسی، ایرانشناسی، شرقشناسی و سایر مطالعات فرهنگی باشد.
تسلط سوروگین به زبان فارسی، در ایجاد ارتباط او با مردم ایران و نواحی مختلف تاثیر بسزا داشته، طوری که تاثیرپذیری او از روش قومشناسی مرسوم در قرن نوزدهم میلادی ویژگی مهم عکسهای او است. قرنی که به مدد اختراع ابزار تصویربرداری و گسترش ارتباطات مغرب زمین با شرق، کنجکاوانه و پژوهشگرانه به موضوعات نگاه می کند و برای شناخت خود از جوامع غریبه، نیازمند ثبت جزئیات متعدد و رفتارشناسی است. به همین سبب بسیاری از موزههای اروپایی عکسهایی از مجموعه وی را خریداری کردهاند، تا مطالعات علمی خود را به مدد بخشی از این مجموعه تکمیل کنند. چراکه نزد او عکاسی از درباریان درست به اندازه عکس گرفتن از گدایان، نظامیان، روستائیان، کشاورزان، زنان بافنده و علمای مذهبی اهمیت داشت، و به همبن سبب مجموعهاش شامل عکسهایی از بازار، ورزش زورخانهای، دراویش، تجمع مردم در مراسم عمومی، تعزیه و شبیه به آن می باشد. همین گستردگی است که به مطالعات علمی ابعاد گوناگون می بخشد و به شناخت همه جانبه، و نه یک سو نگرانه، کمک می کند.
بسیاری از عکسهای مجموعه سوروگین دارای نگاتیو شیشهای، و برخی از عکسها مزین به امضای او هستند. همچنین خیلی از کارت پستالهای قدیمی که توسط جهانگردان وقت از ایران خارج شدهاند، حاصل عکاسی وی میباشند.
اینک خوانندگان خوب خود را به دیدن این عکس ها دعوت می کند:
1 - زنده به گور کردن
2 - فلک کردن
3 – دار زدن (مراسم اعدام میرزا رضا کرمانی)
4- همان مراسم اما از زاویه دیگر و نزدیکتر (شاید عکاس آن، دیگری باشد)
5- به توپ بستن مجرم :
عکاس تصویر زیر نزد ما نامعلوم است و منبع اين عكس بيزنس بلاگر می باشد و نویسنده مدعی است که آن را " از تابلوي عكسي در شيراز گرفته" است
((((((((((((((((((((((((((((())))))))))))))))))))))))))
*منبع اصلی نوشته و تصاویر ۱و ۲ ، مقاله ی "عکس های 170 سال قبل ایران" است که در تالارهای گفت و گوی بسیاری از وب سایت ها و غیره بدون ذکر منبع اصلی منتشر شده است و تاکنون اینجانب موفق نشده نویسنده و منبع نخستین و اصلی نقل ها را بیابم. لیکن برای تکمیل و تصحیح برخی از مطالب از سایت ویکی پدیا (اینجا و اینجا ) نیز بهره برده ایم. منبع نقل تصاویر ۳ و ۴ تارنمای ویکی پدیا و تصویر آخری، بيزنس بلاگر است
یادآوری الحاقی 29/12/89: یکی از دوستان اهل قلم و فاضل (مدیر وبلاگ یاداشت های یک زندانبان) در پیامی خصوصی، در باره تصویری که زیر عنوان مجازات "زنده به گور" آمده تذکری جدّی داده اند، که لاجرم آورده می شود: ایشان فرموده اند:" ... (این تصویر) تحقیقا متعلق به یکی از بزرگان قجر است که به قصد درمان خودش را این طور در دل ماسه زارهای کنار ساحل خزر مدفون کرده. این البته هنوز هم در این حوالی رسم است. همین عکس با توضیح، بیشتر در کتاب تاریخ جامع انزلی به قلم عزیز طویلی آمده است." با تاکید بر اینکه به شرح پانوشت، نقل ما، در بسیاری از وب سایت ها و تالارهای گفت و گوی دیگر آمده است. از این رو ، از حک و اصلاح مطلب خودداری نمودیم تا آگاهی و معلوماتی که ایشان داده اند. در دنیای مجازی بماند و همه ی کاربران از لطف ایشان بهره مند گردند. از دلسوزی، تعهد و لطف ایشان به خود و اینکه عقل بلند خود را با عقل نقیص ما ساز کردند سپاسگزارم |