شنبه ۸ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۴ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

دیدار نورورزی با استاد سید محمد روحانی

نوشته ی محمد مهدی حسنی

سید محمد روحانییکی از دید و بازدید های تعطیلات نوروزی امسال دیدار با سید محمد روحانی بود، شنیده بودم که کسالت استاد بیشتر شده است، به اتفاق دوستی پزشک و همسران خود به دیدارش رفتیم، خوشبختانه، حال وی از زمان دیدار قبلی - در بهمن ماه پارسال - بهتر بود. استاد روحانی به اتفاق همدم و انیس همیشه اش (فرخ خانم) در آپارتمانی ساده و نه چندان بزرگ زندگی می کند. پیرمرد بر خلاف عظمت اندیشه و روح، در قالب مادی، مشتی پوست و استخوان است، او زیبا، محکم و متین و گرم سخن می گوید و آنگاه که لب باز می کند نگاه نافذ و مهربانانه او با آهنگ کلامش همنواست.

هرچند در زندگی سختی و مرارت بسیار دیده است که از این دست، پذیرش ابتلا و آزمایش فقدان دو فرزند جوانش است، با این همه کوه‌بیدیلی به دید می رسد که در دشت بزرگ و پر پائیز زندگی، پابرجا و استوار، آزادانه نفس می کشد و راه بالا و عشق را می رود .

مصاحبت با استاد، پرسیدن و انتظاری پاسخ او، برای من و هر دیدار کننده ای، نشاط آور و مستی فزون است.

می گوید رنج کهن سالی و مرارت بیماری از علاقه او به کار و تحقیق نکاسته است و در حال حاضر در باره قرآن کریم می اندیشد و می نویسد.

زندگی نامه (بیوگرافی) استاد:

بنا به گفته استاد وی در سال 1308 خورشیدی در خانواده ای روحانی و در دیار گناباد دیده به جهان گشود. پس از آموختن قران در مکتب خانه، به دبستان رفت. تنها پس از سه سال تحصیلی و در شهریور 1320 گنابادی ها (بقول خودش جویمندی ها) پدر او را برای پیش نمازی به مرکز شهر خواندند و تالی آن، بازماندن استاد از آموزش نوین بود. وی پس از خواندن کتاب نصاب الصبیان و جامع المقدمات در نزد پدر ، در پائیز 1322 برای ادامه تحصیل راهی مشهد شد. ادبیات عرب، منطق، فلسفه، عرفان اسلامی، سطوح فقه و اصول را در درازی هشت سال فرا گرفت و از سال 1329 به حوزه دروس خارج فقه و اصول استاد وارسته و زاهد راستین مرحوم آیت الله آقا میرزا جواد آقا تهرانی راه یافت و چون مرحوم آیت الله حاج سید محمد هادی میلانی به مشهد مشرف گردید، در جلسات درس خارج فقه ایشان نیز حاضر شد .

فعالیت های سیاسی استاد در دوران حکومت ملی شادروان دکتر محمد مصدق، باعث شد تا پس از کودتای 28 مرداد و بازگشت عمال رژیم گذشته، راه هجرت را گزیند، پس مشهد را به مقصد قم ترک کرد، در آنجا از محضر آیات عظام حوزه علمیه قم به ویژه حضرت آیت الله العظمی بروجردی (قه) در درس خارج فقه و درس خارج اصول، بهره برد و چون آبها از آسیاب افتاد، نزدیک یکسال و اندی بعد، دوباره به مشهد بازگشت و تا سال 1335 چون گذشته به شاگردی شادروانان: آیت الله تهرانی و آیت الله میلانی نشست، آنگاه در سال 1337 با دیپلم مدرسی به خدمت آموزش و پرورش گناباد در آمد و پس از گرفتن دیپلم ادبی در سال 1349 به دانشکده ادبیات مشهد راه یافت و در سال 1353 در رشته زبان و ادبیات فارسی فارغ التحصیل گردید.

استاد محمد روحانی تا سال 1369 که از خدمت دولتی بازنشسته شد ضمن انجام کارهای علمی، به تدریس ادبیات فارسی و نیز عربی، در دبیرستانهای مشهد مشغول بود.

آثار و فعالیتهای فرهنگی و ادبی استاد:

سوای نوشته ها و نقدهای ادبی فراوانی که از وی در نشریات مختلف کشور به چاپ رسیده است و نیز ویرایش چند کتاب درسی دبستانی و دبیرستانی از جمله عربی ششم ادبی قدیم، دینی دوم دبیرستان ، تاریخ ششم ابتدائی و غیره، دیگر آثار منتشره استاد بشرح ذیل است :

1 – ترجمه شاهنامه کهن (پارسی تاریخ غررالسیر ) حسین بن محمد ثعالبی مرغنی (در گذشته به سال 429 ھ. ق. ) که در سال 1372 توسط انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد منتشر شده است. در این کتاب استاد، با خامه زیبای خود و با اسلوب و جمال ادبی نزدیک به زبان حماسی فردوسی پاکزاد و حفظ امانت و اصل منظور صاحب اثر، اثری نفیس و یگانه را به قشر کتاب خوان و فرهنگ دوست ایرانی ارمغان داده است .

2 – ترجمه تاریخ بخارا (از کهن ترین روزگاران تا کنون)، نوشته آرمینیوس وامبری که در سال 1380 از سوی انتشارات صدا و سیمای ج.ا.ا. (سروش) به زیور طبع آراسته شده است .

3 – ترجمه الاشباه و النظایر فی القران الکریم، نوشته مقاتل بن سلیمان بلخی (به همراه آقای دکتر محمد علوی مقدم) که در سال 1380 توسط شرکت انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.

4 – ویراستاری علمی کتاب نفیس قصص الانبیاء، نوشته شیخ ابوالحسن بن الهیصم البوشنجی نابی، با ترجمه کهن محمد بن اسعد بن عبدالله الحنفی التستری، که به تصحیح و تحقیق دکتر سید عباس محمد زاده در سال 1384 بوسیله انتشارات دانشگاه فردوسی منتشر شده است .

5 – تالیف رساله ای تحقیقی در باره تصوف و دراویش گنابادی

6 – دسته بندی موضوعی غزلهای حافظ

و بالاخره ویرایش ادبی کتب متعدد دانشگاهی، در کارنامه ادبی و فرهنگی استاد به چشم می خورد.

امید دارم که سایه او سالهای دراز دیگر بر سر فرهنگ و ادب این کشور و ما و خانواده اش بماناد. آمین یا رب العالمین

پدید آمدن نوروز از زبان ثعالبی مرغنی، با خامه ی استاد روحانی:

در پایان قسمتی از ترجمه تاریخ غررالسیر ثعالبی را که اشاره به داستان پدید آمدن نوروز به روزگار پادشاهی جمشید دارد و مناسب این روزهای خجسته است، از صفحه های 44 و 45 شاهنامه کهن باز گو می کنیم:

" ... چون جم به پادشاهی جهان رسید و پری و مردم رام او شدند، برای آنان سخنرانی کرد و گفت: من برای ویژگی هایی که خداوند برمن ارزانی داشته و فروغی که به من داده است، پادشاه شما شده ام، تا زمین را آباد سازم و مردم را بی بیم و آسوده گردانم و داد بگسترانم، دهش بسیار کنم و نیکی ها را زنده کنم و بدی را از میان بردارم.

مردم او را نماز بردند و از پادشاهی او شادیها کردند. بدین سان جم، داد و دهش ورزیده و مردم را به ساختن جنگ افزار و زین افزار و ساز و برگ راه نمود. نیز مردم را به رشتن ابریشم و کژ و کتان و پنبه فرمان داد تا از آنها پارچه ها دوزند و جامه ها پوشند .

جم مردم را به رده های گونه گون بخش کرد : ردۀ لشکریان که دفاع کننده از شرف و رادی باشند و ردۀ دانشومندان که به دانش دین و دانش تن پای ورزند و ردۀ نویسندگان و شمارگران و بازرگانان و پیشه وران. آن گاه فرمان داد که هر رده ای به کار بایسته خویش پردازد و از مرز و اندازه خود در نگذرد.

سپس با دیوان نافرمان، نبرد کرد و آنها را برانداخت و بسیاری از ایشان را بکشت، چندان که بر آنها چیره گردید و آنان را به بند کشید و گوشمالی داد و آنها را به کار کندن و بریدن سنگها بر گماشت و به ساختن سنگ مرمر و گچ و نوره و آهک واداشت و از آنان در ساختن ساختمانهای بلند، کاخهای برافراشته و گرمابه ها و چرخ های آبکشی و آسیاب ها و بستن پل و بیرون آوردن زر و سیم و سرب از کانها بهره گرفت. سپس آنها را به بهره بردن از مشک و عنبر و دیگر بوی های خوش راهنمایی کرد و از سود بردن از همه گونه داروها را به ایشان آموخت . نیز به آنان یاد داد که چگونه داروها را از جاهای دور گرد آورند و آنها را در هم آمیزند و در پزشکی از آنها بهره گیرند. نیز به ساختن قایق و کشتی و دیگر افزارهای ترابری دریایی فرمان داد و به مردم دریانوردی و بیرون کشیدن گوهرهای دریایی آموخت .

آن گاه فرمان داد که گردونه ای از عاج و ساج بسازند و آن را به دیبا فرش کنند. سپس بر آن سوار شد و دیوان را فرمود که او را برگیرند و به میان آسمان و زمین ببرند و با همان چرخ یک روزه از راه هوا از دماوند به بابل آمد. این رخداد در نخستین روز فروردین از نخستین ماه بهار پیش آمد که آغاز سال و هنگام تازگی جهان و زنده شدن زمین پس از مرگ آن است. مردم این روز را روز نو و جشن فرخنده نامیدند و سرافرازی فراهم و پادشاهی شگرف کشور دانستند و آن را به سان بزرگترین جشن ها برگزیدند و نوروزش نامیدند و خدای گرامی را برای اینکه چنین جایگاه ارجمندی به پادشاهان بخشیده است، سپاس گفتند و نیز خداوند را که به فرخندگی جمشید به آنان روزی بخشیده و در سایه او آنان را در ناز و آسایش جای داده، ستایش کردند و به جشن و رامش و شادخواری و پایکوبی پرداختند و داد این جشن خجسته را بدادند.... "

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »