شاخه اصلي : آئین دادرسی کیفری
شاخه فرعي : ادله اثبات دعوی
موضوع : میزان ارزش دلیلیت دورغ گویی متهم
پرسش :
آیا در مرحله بازپرسی و تحقیق دورغ گویی و ضد و نقیض گویی متهم در مواردی که نفیاً یا اثباتاً آن موارد به خودی خود دلیل انتساب جرم به متهم نیست، می تواند دلیل و اماره انتساب جرم به وی باشد. مثلاً متهم دوستی با مجنی علیه و یا بودنش را در شهر محل وقوع جرم انکارکند
پاسخ :
بنظر اینجانب اصولاً رفتار مزبور، اگرچه بيانگر عدم صداقت متهم در مرحله تحقیق است، ليکن چنين دورغ و انکاري، با توجه به جو حاکم بر موضوع و احضار متهم به بازپرسي و غيره، عکس العملي غير طبيعي محسوب نمی شود. زيرا به هر حال رعايت احتياط، و انکار قسمتي از حقيقت که احضار شونده را با متهمين اصلي و مقصر پيوند مي زند و او را در مظان اتهام قرار مي دهد، چيزي غريب نيست و مهمتر اينکه، چنين انکار و دروغي، به هيچ وجه دلالت بر تقصير و دخالت متهم در عمليات مادي بزه انتسابی ندارد . زيرا مبناي اماره، غلبه است. و چنين برخوردي در بازجويي و بازپرسي، از ناحيه غير مقصران کراراً ديده مي شود . و حتي آن ارزش اماره قضائي نيز ندارد. و بالاخره لوفرض، که قرينه حساب شود. اماره موصوف، بقدري ضعيف و غير قابل اعتناست ، که به تنهایی اصاله البرائه را در مورد چنین متهمی، تخديش نمي کند .
نوشته : محمد مهدی حسنی