دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۷:۵۲ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

بررسی یک مصاحبه

آسیب شناسی یک جریان فکری سیاسی

نوشته : محمد مهدی حسنی

منبع : روزنامه صدای عدالت امروز (دوشنبه) شماره ۲۲۳۰- ۵/۵/۸۸ ص۷

قاسم روان بخش، روحانی حامی سرسخت احمدی نژآد و شاگرد آیت الله مصباح یزدی و دبیر سیاسی هفته نامه پرتو سخن و عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، در میان افراد مدعی اصول گرایی موقعیت ویژه ای دارد، او نه تنها خود را به عنوان ایدئولگ و یکی از تئوریسین های این بخش از تفکر نظام مطرح می کند و به نوشتن و سخنرانی کردن علیه بزرگان و سران نظام و جریان اصلاح طلبی می پردازد، بلکه بدون داشتن و قبول شغل دولتی و اجرایی، هرازگاه اجتماعات و تظاهراتی از طلاب قم را هدایت و میدان داری می کند و اخیراً تا آنجا رفته است که داد و صدای اعتراض بسیاری از مراجع و علمای حوزه علمیه قم را در آورده است و همچنین فعالیت او در برپایی تظاهرات و شعار علیه آیت الله جوادی آملی و نیز حمل پلاکاردهایی با مضمون " ما بهشت بدون احمدی نژاد نمی رویم" ، مخالفت اصول گرایان دیگر را هم علیه خود باعث شده است.

قاسم روان بخش از سال 1361 وارد موسسه در راه حق شد و همکاری خود را با آیت الله مصباح آغاز کرد و از سال 1376 و با روی کار آمدن خاتمی در کنار ورود به عرصه مطبوعات و تاسیس هفته نامه پرتو و نوشتن مقالات بسیار در هفته نامه مذکور و نیز نشریاتی مانند: کیهان، رسالت ، سیاست روز و همچنین برپایی راهپیمایی ها و میدان داری آن مخالفت های غلیظ خود را با اصلاح طلبان آغاز نمود . در این اوان قمیان وی را بیشتر اوقات در رف خودروی ویژه راهپیمایی ها می دیدند که شعارهای مخصوص و از پیش ساخته ای را فریاد می زند و دیگران را به واگویی آن تشویق می کند. همانگونه که خود در مصاحبه موضوع نقد این مقاله گفته است: در جریان تحصن طلاب در مسجد اعظم قم، که در اعتراض به کاریکاتور موهنی که برای آیت الله مصباح یزدی کشیده و نشر شده بود، او از مهندسین اصلی این تحصن بود. یکی از طلاب نقل می کند: " هر راهپیمایی که در قم تشکیل می شد و درسهای حوزه به این بهانه مجبور به تعطیلی می شدند ،همه طلاب با شوخی به همدیگر می گفتند باز این آقای روانبخش باعث خوشحالی شد." اما با روی کار آمدن دولت نهم، این تجمعات تمام شد و تو گویی دیگر به قول مرحوم ایرج میرزا، زمان "جهنمیدن و در بحر گناه تپیدن مردم" به سر آمد.

اما با شروع شدن تبلیغات انتخابات دهم ریاست جمهوری، کار و بازی سیاسی وی دوباره آغاز شد، سخنرانی ها ی پی در پی تبلیغاتی برای احمدی نژاد و اتخاذ مواضع تند و افراطی، حمله ی بی محابا به کاندیداهای دیگر و غلو در درمورد نامزد مورد حمایتش، سرگرمی جدید او شد، که اینهمه ملتهب شدن فضای انتخاباتی کشور و ایجاد تنش و هیجانات منفی را باعث می شد.

وی در آذرماه 87 در نشستی که با حضور دانشجویان و دانشگاهیان یزد برگزار شد، گفت: "امروز در بزرگراه امام (ره) و انقلاب قرار گرفته‌ایم و احمدی نژاد در این مسیر حرکت می‌كند كه آخر بزرگراه نیز حكومت حضرت مهدی (عج) است." و آنگاه که با امتناع جامعه روحانيت مبارز از قبول "محمود احمدي نژاد" به عنوان کانديداي مورد تاييد اين تشکل برابر شد، در مقابل جايگاه جامعه روحانيت مبارز در ميان جناح راست و اصول گرایان، نشان پرسشی بزرگ گذاشت و نظر اين تشکل را در آراي اصولگرايان بی تاثير دانست، امّا موضع گیری و گفته های او با واکنش تند جامعه روحانيت مبارز و آيت الله مهدوي کني دبيرکل اين جامعه روبه رو شد، چنانکه غلامرضا مصباحي مقدم عضو ارشد جامعه روحانيت مبارز در گفت وگو خود با "اعتماد" به وی نهیب زد : "بهتر است اين طلبه تازه وارد به مسائل سياسي، به خود اجازه ندهد در مورد يک نهاد سياسي باسابقه 50 ساله به ويژه با چهره هاي روحاني مانند آيت الله مهدوي کني اظهارنظر کند." و نیز گفت : " در حد خودش ديدگاه هاي سياسي را مطرح کند چون داوري در مورد رفتار جامعه روحانيت مبارز در حد روانبخش نيست.»

روانبخش پس از مناظره احمدي‌نژاد با موسوي، در 14 خرداد 1388 در گفت‌وگو خود با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس هتاکانه و برغم مدعای ذوب در ولایت اظهار داشت: "احمدي‌نژاد با معرفي هاشمي رفسنجاني به عنوان ليدر مافياي قدرت و ثروت، ريشه اصلي مشكلات كشور را در برابر مردم نمايان كرد." این در حالی بود که مقام رهبری در خطبه اولین نماز جمعه پس از انتخابات، با انتقاد از طرح مباحثي درباره فساد مالي اطرافيان آقاي هاشمي رفسنجاني و آقاي ناطق نوري چنین گفتند : "... البته كسي، خود اين آقايان را به فساد مالي متهم نكرد اما هر كس هر ادعايي در مورد بستگان آنها نيز دارد نبايد قبل از اثبات در مراجع و مجاري قانوني، در رسانه ها بيان كند، چرا كه اينگونه اقدامات در جامعه و به ويژه در اذهان جوانان، تلقي نادرست ايجاد مي كند." و با اشاره به شناخت بيش از 50 ساله خود از آقاي هاشمي رفسنجاني و خدمات وي به انقلاب و نظام افزودند: "آقاي هاشمي رفسنجاني در دوران مبارزه با رژيم ستم شاهي از اصلي‌ترين و جدي ترين افراد نهضت و بعد از انقلاب هم از مؤثرترين شخصيتهاي همراه امام بوده و بارها تا مرز شهادت پيش رفته است ضمن اينكه پس از رحلت امام بزرگوار هم، تا امروز در كنار رهبري بوده است..... آقاي هاشمي قبل از انقلاب، اموال خود را صرف مبارزه مي كرد و در سي سال اخير هم با به عهده گرفتن مسئوليت هاي فراوان، در حساس ترين مقاطع در خدمت انقلاب و نظام بوده و هرگز از انقلاب براي خودش، مالي نياندوخته است و مردم بايد به اين حقايق توجه داشته باشند..."
ولی از آنجا که مرغ یک پا دارد، روانبخش تنها سه روز پس از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری و در 28 خرداد امسال، از طلاب قم خواست تا برای یک راهپیمایی ۱۵۰ كيلومتری برای بیعت با رهبری، قیام کنند، تا به قول بزرگی، "به عنوان دفاع از رهبري به خيابان بیایند و عليه ‌هاشمي شعار دهند." هرچند بعلت کمی افراد حاضر در این تجمع ، آن نتوانست در سطر خبرهای روز قرار گیرد ، لیکن شدیداً مورد استقبال روزنامه کیهان قرارگرفت و گزارشی مفصل داده شد : " ... طلاب، روحانيون و مردم شهر مقدس قم روز گذشته با برگزاري راهپيمايي حمايت خود را از مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامي اعلام كردند." اما برغم خوشحالی و نظر کیهان نویسان، حرکت نسنجیده مزبور باعث شد، تا به نقل از اعتماد ملی، مردم قم شاهد پرحاشيه‌ترين نماز جمعه اين شهر طي سال‌هاي اخير باشند. چنانکه آیت الله استادی از اعضای موثر جامعه مدرسین و خطیب جمعه قم و عضو مجلس خبرگان، ناچارشد، در خطبه‌های نماز جمعه حمله تندی را علیه کنش و رفتارهای وی از جمله برگزاری این راهپیمایی بر زبان راند. او گفت: " ...چرا اين روحانی با احساسات پاک مردم و طلاب بازی كرد؟ چرا هيچ دستگاهی نيست كه با او برخورد كند؟ افرادی كه در این راهپیمایی‌ها که پس از انتخابات توسط اين روحانی تشکيل شد، شركت كردند باید استغفار كنند...". همچنین آیت الله استادی به صراحت و به دلیل تندروي مدعيان تبعيت از رهبري، اعلام كرد كه تا اول محرم – پنج ماه - از هرگونه سخنراني و منبر و برگزاری کلاس درس و اقامه نمازجمعه خودداري خواهد کرد.

محمدتقي فاضل ميبدي، عضو ارشد مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم با خواندن برگزارکنندگان این تجمع به عنوان "چند طلبه جوان و كم‌سابقه که عنوان شاگردی آقاي مصباح يزدي را دارند" اظهار تعجب کرد كه چرا جامعه مدرسين و شوراي مديريت حوزه و از همه مهمتر دادگاه روحانيت در برابر اين جريان عكس‌العملي نشان نمي‌دهند و تاکید کرد : ".... دور از شأن حوزه و روحانيت است كه يك طلبه جوان هر از چند گاهي يك جريان سياسي را رهبري كند و حركاتي از خود نشان دهد كه مبناي علمي و تقوايي ندارد. " و محسن غرويان، ديگر استاد مطرح حوزه علميه قم با انتقاد از نوربخش گفت که رفتارهاي برخي طلبه‌هاي جوان را نپسندیده و روحانيون بايد عامل ايجاد آرامش باشند، نه اينكه تنش‌آفريني كنند و افزود که رعايت اعتدال و ميانه‌روي از وظايف بزرگان و علماي روحاني است و هر عملي را كه سبب هيجان‌هاي نابجا و تنش گردد، خلاف شرع است.

حرکات نوربخش حتی باعث انتقاد دیگر اصول گرایان و طرفداران احمدی نژ اد گردید چنانکه چندی قبل سایت جهان نیوز وابسته به زاکانی (از سایت های حامی جدی اصول گرایان و احمدی نژاد) در باره او نوشت : "وقت آن رسیده که صدمات و لطمات ناشی از موضع گیری های بی پایه و آتشین برخی منتسبین به نظام و دولت، که فاصله چندانی با مخالفت های علنی و شبهه افکنی های صریح دشمنان نداشته است مورد بررسی قرار گیرد." و روان بخش را " حامی چشم بسته" خواند.
اجازه بدهید پس از بیان مقدمه بالا به بهانه تحریر این نوشتار بپردازیم و آن مصاحبه جدید نوربخش با اعتماد ملی پنج شنبه 1/5/88 است. وی در صحبت های خود به موارد زیر به روشنی اشاره کرده است:

1- او انجام راهپیمایی، به میدان گردی خود، برای حمایت از نظام و رهبری و انتقاد به هاشمی را ناشی از نوشتن نامه بی ادبانه (؟!! ) هاشمی به رهبری دانسته است.

2 – وی با تاکید بر اینکه بر خلاف راهپیمایی های تهران، راهپیمایی قم، با مجوز بوده، اظهار داشته است: "... راهپیمایی برای حمایت از نظام و رهبری نیازمند مجوز نیست."

3 – ایشان به آیت ا... استادی توصیه کرده، شایسته تر آن بوده که ایشان به جای انتقاد از راهپیمایی قم به انتقاد از قتل و کشتارها، آتش زدن مغازه ها و موتورها در تهران بپردازد.

4- ایشان راهپیمایی موضوع بحث را با تحصن سال 78 تنظیر کرده است : که خودجوش و ساماندهی اش با او بوده و در آن سال بزرگانی چون آیات عظام نوری همدانی، جواد آملی و مشکینی در میان متحصنین بوده اند .

5- ایشان تلویحاً نماز جمعه هفته بیش هاشمی را مینیگ سیاسی دانسته که اراذل و اوباش در آن به رقص و پایکوبی پرداخته اند .

6- وی در مقابل طرح این سوال که : "بیش از این هر زمان که علما نسبت به مساله ی ناراحت می شدند طلبه های قم کفن می پوشیدند و تظاهرات می کردند چرا در مساله انتصاب مشایی این کار را انجام نمی دهند؟" گفته است: "کفن های مان را برای اصلاح طلبان گذاشته ایم ، چون دولت احمدی نژاد اصول گراست و حرف شنوی دارد .

در عقبه بحث خود به تفکیک، نظر خود را در باره دیدگاه های روان بخش در گفتگو ی بالا طرح می نماییم:

1 - همانگونه در بالا اشاره شد، موقعیت خاص و ویژه هاشمی به عنوان یکی از چهره های موثر و مبارز انقلاب چه در رژیم گذشته و چه بعد از پیروزی بهمن 1357 بر همگان روشن است . مقام رهبری در خطبه اولین نماز جمعه خود پس از انتخاب دهم گفتند، هرچند وجود اختلاف نظر میان ایشان و هاشمی در موارد متعدد مانند مسائل خارجي، نحوه اجراي عدالت اجتماعي و برخي مسائل فرهنگي قابل تصور است، لیکن : " اين اختلاف نظر طبيعي است و مردم نبايد دچار توهم شوند و به گونه اي ديگر فكر كنند."

بی تردید هاشمی در بالاترین رده نظارتی و تصمیم گیری نظام (ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام و خبرگان رهبری) و به عنوان خطیب نماز جمعه تهران و فراتر از جناح های موجود سیاسی در کشور نقش حسّاس و بایسته خود را بازی می کند، صرف نظر از اینکه آیا نامه سرگشاده وی دارای اشکال یا ایرادی بوده است یا خیر، توصیف نامه وی به صفت "بی ادبانه" از ناحیه روانبخش، درشت گویی و پا از گلیم خود دراز کردن است و نوعی کلی بافی است، در حالیکه نقد بی غرضانه و محترمانه مفاد این نامه حق هر صاحب قلم و اندیشه است. امّا عدّه کشی و تدارک راهپیمایی از ناحیه افرادی عادی هر چند در کسوت لباس روحانی، به منزله عرض اندام فیریکی و از کاه کوه ساختن، برای موضوعی است که در میان بالاترین افراد رده بالا نظام مطرح است و این کار تنها موجب می شود تا فضای کشور ملتهب گردیده و مخالفین نیز به خود حقّ حرکت متقابل دهند. آیا زیبنده نبود ایشان که خود را ولایت مدار می دانند به تبعیت از مقام رهبری موضعی مشابه اتخاذ نموده، تا چنین بلوایی راه نیافتد که حتی موجبات قهر و کدورت سه عالم و خطیب بزرگ قم را موجب شود؟

2- هر چند ما معتقدیم طبق اطلاق اصل 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تشکیل هر نوع تجمع و راهپیمایی با رعایت دو شرط : "حمل نکردن سلاح" و "مخل مبانی اسلام نبودن"، آزادست و احتیاجی به اخذ مجوز از وزرات کشور ندارد و لذا استناد وزرات مزبور به ماده 31 آیین نامه قانون احزاب، که برگزاری اجتماعات را منوط به دادن تعهد مبنی بر رعایت دو قید بالا و نیز مرعی امنیت کرده و همچنین ماده 35 اصلاحی همان آیین نامه که صدور اجازه کتبی تشکیل اجتماعات را به عهده وزارت کشور و برگزاری راهپیمایی را منوط به اطلاع وزارت کشور و تشخیص کمیسیون ماده 10، دانسته است، به دلیل مخالف بودن آیین نامه با اصول و قانون اساسی قابلیت اجرایی ندارد. و لو فرض که عدم هماهنگی را به لحاظ ایجاد مزاحمت خیابانی و کسبی و ترافیک و یا امکان تزاحم و برخورد میان تظاهرکنندگان با مخالفین شان، عقلاً و منطقاً، مخل نظم عمومی اجتماع بدانیم ، بی شک در چنین مواقع، اخذ مجوز نه به معنی " اذن و اجازه برا ی نفس بریایی تظاهرات" ، بلکه به معنی " اطلاع دادن و هماهنگی با حکومت برای فراهم آوردن شرایط و موجبات این اقدام و رفع موانع احتمالی و تامین امنیت تظاهرکنندگان" است. اما ایشان که مطمئناً تفسیر این عضو کوچک حقوقدان کشور را قبول ندارند، با توجه به اینکه حکم آئین نامه مذکور اطلاق دارد و شامل هرگونه راهپیمایی، با هر داعیه و توسط هر جناح می شود. چگونه می گوید : "... راهپیمایی برای حمایت از نظام و رهبری نیازمند مجوز نیست." اگر فردی نوعی در برابر استدلال ایشان اظهار دارد، که راهپیمایی برای حمایت از نظام و ریاست جمهوری یا نظام و سپاه، نظام و خطیب جمعه، نظام و خانواده شهدا و ..... نیازمند مجوز نیست. بی شک، سنگ روی سنگ بند نمی شود. و آن به منزله تفسیر به رای از قانون، اجتهاد در مقابل نصّ و در بک کلام قلدری و خود را فراتر از قانون دانستن است که اشتباه و سطحی و سرسری بودن چنین مدعایی، اظهر من الشمس است .

3 – هرچند انتظار موضع گیری و همچنین ارائه طریق در باره بحران پس از انتخابات، و دعوت مردم به آرامش و نصیحت دولتیان و تحلیل حرکات درست و نادرست اشخاص دخیل در موضوع، چنانکه هاشمی در آخرین خطبه نماز جمعه تهران از موضع بالا و بیطرفی به آن پرداخت، وظیفه خطیبان نماز جمعه است، امّا شیوه پاسخ آقای نوربخش به اینکه شما به قضایای قم چکار دارید و به ..... بیردازید، نوعی سفسطه منطقی و پاک کردن صورت مساله و داری منطق کودکانه و غیر علمی است. چنانکه مثلاً فرزندی در برابر تذکر ناصحانه پدر خود، می گوید شما به اشتباه من چکار دارید، بروید برادر بزرگترم که فلان کار را کرده است، نصیحت کنید.

4 – مقایسه راهپیمایی 28 خرداد 88 با تحصن روحانیون در سال 76 ، قیاس مع الفارق است. زیرا صرف نظر از بزرگ نمایی و آتش بیار شدن بسیاری افراد از جمله خود آقای روان بخش در رخداد و معرکه آن زمان، حرکت و تحصن طلاب در آن مقطع مورد تائید بسیاری از بزرگان و علمای قم قرار گرفت و حتی در سراسری شد تا آنجا که مقام رهبري طی پیام شفاهی از طریق مرحوم آیت الله مشکینی، با تقدير و تشكر از وظيفه شناسي متحصنين و تائيد خواسته هاي آنان مبني بر ضرورت تحول در وضعيت فرهنگي كشور با توجه به شرايط حساس آن زمان خواستار پايان تحصن علما طلاب و مردم قم شدند و قضیه تمام شد. از این رو تنظیر تحصّن اشاره شده با راهپیمایی کوچک آقای نوربخش که تنها کیهان آن را با شوق و ذوق پوشش خبری داد و به شرح پیش گفته به شدّت مورد اعتراض بزرگان قم در این زمان قرار گرفت، صواب نیست.

5 - این ادعا که نماز جمعه هفته پیش هاشمی در تهران، مینیگ سیاسی بوده، که اراذل و اوباش در آن به رقص و پایکوبی پرداخته اند. سخنی غیر واقع است. زیرا اگر منظور ایشان انتقاد به هاشمی برای شیوه خواندن خطبه ها و نوع گفته هاست که دیگران به میزان کافی حول و حوش آن سخن گفته اند و بسیاری افراد از جمله اصول گرایان مواضع مدبّرانه او را تائید کرده اند. و اگر آمدن برخی از طرفداران موسوی با ظاهر و شعاری متفاوت است، به هر حال خوب یا بد، همان ها فرزندان این مرز و بوم هستند و بنده شخصاً اظهار خوشحالی می نمایم که آنان با این نیجه رسیده اند که در روز و مکانی مقدس و کنترل شده چون نماز جمعه اعتراضات مدنی خود را نشان دهند. و اگر خدای ناکرده تر ک واجب و یا مستحبی و ارتکاب حرام و مکروهی کرده اند، چشم متولیان فرهنگی این کشور من جمله آقای روان بخش روشن، که به جای انجام تکلیف مروج الاحکامی، وقت خود را مصروف کار مباح سیاسی می کنند.

ضمن اینکه بنده شخصاً هیچگونه رقص و پایکوبی از جوانان ندیده ام ، مگر اینکه در تعیین مصادبق رقص و پایکوبی با آقای روان بخش اختلاف نظر داشته باشم.

6 – اجازه می خواهد تا در مورد آخر بگویم، خدا را شکر که اصول گرایی و حرف شنوی احمدی نژاد را دیدیم که برغم دریافت نامه رهبری در یک هفته پیش تر و موضع گیری تند هواداران اصول گرای ایشان، و ترک جلسه اعتراض آمیز سه وزیر خود، حرف شنوی و ذوب در ولایت خود را با تاخیر طولانی و آنهم نه از راه طرد، بلکه با تفویض پست بالایی دیگر به مشایی ثابت کرد. و با توجه به اینکه فعلاً مصرف غالب کفن نه برای تدارک خانه غیب که برای عالم شهادت و کار سیاسی است مطمئناً ثابت قدمی آقای روان بخش ایشان را غافل از این موضوع نمی کند که تا انتخابات و موقعیت بعدی که شاید اصلاح طلبان روی کار آیند، کفن شان را در جایی محفوظ گذارند تا از گزند باد و رطوبت و موش در امان بماند.

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »