قلمزنی یا شمشیرزنی
نوشته ی محمد مهدی حسنی
یادآوری : این مقاله در صفحه اوّل (ستون یاداشت) روزنامه حیات نو (شماره ۱۹۰۹– دوشنبه نهم آذر 1388) نیز انتشار یافته است :
میرسید علی همدانی عارف نامی قرن هشتم هجری، در کتاب ذخیرة الملوک؛ آنجا که از مقوله "حقوق صحبت و اخوت" حرف می زند، "حق تعلیم و نصیحت دینی" را در زمره حقوق هفت گانه احصاء کرده و گوید : "بر مومن شفیق واجب است ... در حالت نصیحت و ارشاد، وظیفه ا̗سرار و تلطف را رعایت کند و از افضاح̗ برادر بر ملاء خلق، احتراز واجب داند". آنگاه در تبیین حقّی دیگر و با اشاره به معنای آیه 216 از سوره شریف الشعراء :"فان عصوک فقل انّی بری ممّا تعلمون" فرماید : " ... اگر در فرمان و نصیحت تو عاصی شوند، بگوی من بیزارم از آنچه می کنید و نفرمود که از ایشان بیزار شو و از اینجا بود که از ابودردا رضی الله عنه پرسیدند که فلان برادر تو به معاصی مشغول است او را دشمن می داری یا نه؟ گفت: آن فعل او را دشمن می دارم ولی او همچنان برادر من است." *
عجیب است، هرگاه فارغ از ما، بازی سیاسی و "من ها" شروع می شود، همه چیز یا سیاه می شود و یا سفید. هرکه ازما نیست، علیه ماست و در این میانه تعالیم مذهبی و بایدها و نبایدهای اخلاقی، مظلومانه به حاشیه کشیده می شود.
دیشب هفته نامه پرتو شماره 505 چهارشنبه 27 آبان ماه 1388 را ورق می زدم، هفته نامه ایی که به صاحب امتیازی موسسه آموزش و پژوهش امام خمینی (ره) منتشر می شود و رياست و مديريت موسسه با آیت اله مصباح است و به قول خودشان نشریه ای که در ده سال پیش و "بعد از روی کار آمدن جریان انحرافی مدعیان اصلاحات" (به نقل از ص3 – ستون شما و مردم) پای به عرصه وجود گذارده است. برغم اینکه در صفحه یازده نشریه، نویسنده ای از ویژگی های تفسیر آیت ا... مصباح سخن می گوید که: "ایشان آراء و عقاید دیگران را به خوبی بیان و بدون آن که اسم اشخاص را ذکر نماید، با دلیل و منطق، شقوق و ابعاد هریک را همراه با ضعف آن رد می کنند و در حقیقت ایشان مبارزه با افکار منحرف و نه اشخاص را در دستور کارخود قرار می دهند " و چنین بر می آید که دیدگاه آیت اله با نظر میرسید علی همدانی یکسان است و هر دو بر کرامت انسان ها و رعایت شأن و حرمت افراد تاکید دارند، لیکن ظاهراً شاگردان ایشان در نشریه وابسته ، از استاد پیشی گرفته و عملی عکس می کنند. چنانکه با گذر بر مطالب هفته نامه مزبور و تیترهایش معلوم می شود، گردانندگان هفته نامه، انگاری به این اخلاق و مشی حسنه اعتقادی ندارند. آنان بی محابا و بدون ترس از اینکه در مظان اتهام توهین و افترا و نشر اکاذیب قرار گیرند، همچون کیهانیان با احساس مصونیت کامل، به هتک حرمت افراد و رهبران موسوم به جناح اصلاح طلب می پردازند و تو گویی این همه واژگان موهوم و موهن و انشای خارج از عرف و اخلاق روزنامه نگاری، نقل و نبات است که لابد بایستی تعارف شود.
با عرض پوزش از آنان که نام شان برده می شود، برای اثبات مدعای خود، بخشی از این ناگفته ها را نقل می کنیم، با این توضیح که عنوان مطلب و شماره صفحه مربوط به هر نقل در میان دو کمان آمده است:
داغ ننگ حمایت اربابان نظام سلطه بر پیشانی اصلاح طلبان ... نور چشمی های کاخ سفید ... جریان انحرافی ... همسویی فراوان پرچمداران جریان سبز- خودی نمایان – با دشمنان دین و نظام ... هم مانندی آنان با دشمنان ائمه (ع) و ابن ملجم و شمر... اعتبار و آبرو اندک داشتن ... سوار بر موج نفسانیات شدن برای ارضای شهوت قدرت طلبی و جاه پرستی .... بازیچه ی بازیگردانان آن سوی مرزها و طلبکار نظام و ملت بودن ... زیر پا گذاردن آرمانهای ملی و دینی .... دادن شعار "جمهوری ایرانی" و فریاد "نه غزه، نه لبنان" ... به ورطه ی گمراهی افتادن ... هم صدایی با منافقان و سلطنت طلبان (سرمقاله ص 1) - قیاس اصلاح طلبان با سازمان منافقین و براندازان نظام در سالهای (؟!!) دهه 60 و تاکید بر اینکه خاتمی و فرماندهان جریان اصلاحات به آخر خط رسیده و راهی جز انتخاب راه منافقین ندارند ... ادعای اتحاد جنبش سبز موسوی و خاتمی با اپوزسیون براندازو حمایت مالی امریکا از جریان اصلاحات (تحلیلی بر حمایت بی پرده بوش از مدعیان اصلاحات ص 3) - انعکاس بی کم و کاست سخنان برادر دکتر محمد جواد لاریجانی درهمان صفحه ( که نقل و نبات های مرحمتی ایشان بی نیاز از توصیف و خارج نویسی است) - موضع گیری های ضد دینی و ضد قانونی (آیت اله) صانعی .... {این که می گویند حساب.... و فرزندانش از هم جدا می باشد اشتباه است آقای .... دستور می دهد و فرزندانش انجام می دهند.} .... انتساب صفات قانون شکن و رسوا و بی آبرو و منافق و ضد ولایت فقیه به (آیت اله) صانعی و موسوی و کروبی (شما و پرتو ص 3 و 7) .... کارشناس مسائل دینی شان: استفاده از رنگ سبز، تظاهر و نفاق است و جریان فتنه از این رنگ سوء استفاده می کند (ص 10).... از قول نماینده مجلس : با گذشت چند ماه درحال حاضر از جریان سبز تنها ارازل و اوباش باقی مانده است ... آنهایی که از این افراد (موسوی و کروبی) استفاده ابزاری کردند با پایان تاریخ مصرفشان بین آن ها اختلاف و درگیری نیز ایجاد می کنند ( ص 10) ... عاملان و سران این فتنه (حوادث پس از انقلاب) در شمار مفسدان فی الارض هستند (الفتنه اشد من القتل ص 10) .... برخی رجال سیاسی مصداق آیه 70 سوره نحلند که: "از شما کسانی هستند که به پست ترین دوره عمر می رسند تا بعد از علم و آگاهی، چیزی ندانند" و همچنین مصداق دو جمله از فرموده های حضرت علی (ع) بر جنازه های کشته شدگان جملند .... جریان رجعت طلب و ولید و مروان و سعید بن عاص های اموی زمان .... مرتجعان شورشی، جملی ها، قاسطین و نهروانی ها ... تمسک به قیاسی تاریخی - قانون اساسی بر سر نیزه کردن و دعوت به حکمیت اصلاح طلبان ... رقابت نامزدان و دولت و احمدی نژاد بهانه است و فی الواقع جنگ استکبار با جبهه اسلام است (تب پس از واکسن ص 10) .
مرحوم مدرس یکبار گفت سیاست ما عین دیانت ماست، لیکن اینان همواره گفته وی را بصورت یک مثل سائره سیاسی تکرار می کنند و ادعای ولایت مداری و پیروی از معصومین و دعوای قرآن و نهج البلاغه و معراج السعاده و صحیفیه سجادیه خوانی شان گوش فلک را کر می کند. با این همه چنین بی محابا، به یک مرجع تقلید اهانت کرده و یاران انقلاب و امام را منافق، مستکبر، دشمن ائمه و ابن ملجم و شمر و جملی، رسوا و بی آبرو و مفسد فی الارض و ... می خوانند، در حالیکه نظر صریح و اعلام شده مقام رهبری غیر آن است، ایشان نیز همچون امام (ره) بر لزوم وجودی و تداوم حیات هر دو جریان عمده سیاسی داخلی و اهمیت وحدت ملی میان آنان همواره تا کید داشته و در باره برخوردی حذفی برخی افراطیون از اصولگرایان گویند: " ... سخنان متهمان درباره اشخاص ديگر، حجيت شرعي ندارد و مسموع نيست و از اين طريق نيز نبايد فضا را به تهمت و سوءظن آلوده کرد... نبايد حرفها و ادعاهاي اين رسانه هاي مغرض را به بهانه ايجاد شفافيت، تکرار و پخش کرد و به ديگران تهمت خيانت يا خطا زد چرا که اين کار شفافيت نيست بلکه کدر کردن فضاست...."
اگر یکی از روزنامه های اصلاح طلب، یک دهم این سخنان را در باره یکی از اصول گرایان با رده ی مدیریت پایئن منتشر کند، بی تردید آن روزنامه به محاق توقیف می رود. آیا نقض حریم مرجعیت، دشمن خواندن دوستان و اعلام جنگ با آنان، بازتاب غمز و بازی الفاظ بر اوراق و قیاس مع الفارق کردن ناشیانه وقایع تاریخی، اظهار نظرهای سطحی و سرسری و فحش و دشنام و تهمت چیزی جز ترویج شایعه سازی و ایجاد فضای شقاق و اختلاف، و سیاه کردن هوای سیاسی کشور و تهدید منافع و وحدت ملی ثمره ای دیگر خواهد داشت؟
البته شاید در دنیا به دلالت اینکه سواد بایسته ای لازم نیست، آسان ترین کار فحاشی و زدن تهمت و نشر اکاذیب باشد، اما آیا نشریه ی یک موسسه علمی و دانشگاهی که بایستی پراکندن علوم و اخلاق حسنه اسلامی و اخوت و دوستی، وحدت و وفاق و امر به معروف و نهی از منکر را پیشه خود سازد، می تواند برَ این شیوه نادرست اصرار کند؟!!
راستی شاعر چه خوب گفته است: "مصرع رنگین، کم از شمشیر خون آلود نیست." **
****************
*ذخیرالملوک، تالیف میرسید علی همدانی، به تصحیح دکتر محمود انواری، تبریز، دانشکده ادبیات علوم انسانی، آبان ماه 1358، صص 208 – 210
** این مصرع از ناجی تبریزی شاعر عهد صفویه است .و بیت کامل آن چنین است :
ناجی اندر دست شاعر روز میدان سخن مصرع رنگین، کم از شمشیر خون آلود نیست
(ر. ش. تذکرﺓ الشعرا ی نصرآبادی، جلد اول، تصحیح محسن ناجی نصر آبادی، انتشارات اساطیر چاپ اول 1378 تهران – ص۵۱۴ )
*** یادآوری الحاقی : تاکنون این مقاله از سوی سایت های زیر بازتاب و انتشار یا به اشتراک گذارده شده است:
پارلمان نیوز ، تابان ، کلمه ، فرارو ، مرکز خبر و اطلاعات ایرانیان ، friendfeed ، rssnews ، میانبر ، نخستین نیوز ، tweet meme ، twitter ، قطره ،کلوب دات کام ، ایران سبز ، اندکی صبر سحر نزدیک است ، پیام سبز ایران (خبرنگار آزاد) ، پایگاه اطلاع رسانی باران ،face book