پیشگامان استقلال کانون وکلا
نوشته: مریم عباسی
پنجاه و نه سال قبل، نهالی که از چهار دهه پیش تر از آن با دستان توانای پارسایان و خردمندان، نشانده، و با خون دل انسانهای آزاده آبیاری شده بود، ثمر داد و استقلال کانون وکلا به بار نشست و دادگستری آبرو یافت. به همین مناسبت در گفتار پیش رو، به شرح حال سه تن از مدافعان والا و فرزانه ای می پردازیم که در راه اعتلای نهاد مقدس وکالت و استقلال کانون وکلا تا پای ایثار نقد مال و جان پیش رفتند و در عهد استبداد شاهی، استقلال کانون وکلا را - که تضمین دادرسی منصفانه است - به کف آوردند، باشد که ما اخلاف این مردان نستوه به خود آییم و این استقلال را در عهد جمهوریت نیک پاس بداریم. مبادا که در راه هوای چند بدخواه یا کوتاهی خفتگانی، بر باد رود و دوباره ناهنجاری و بلبشوی قضایی، سایه شومش را بر آسمان این ملک بگستراند.
* * *
الف - زنده یاد سید هاشم وکیل
سید هاشم وكيل، فرزند سيد علينقی، در سال ۱۲۶۵ هجری شمسی در خانواده ای فاضل و متقی در شهر سامره به دنيا آمد. از كودكی به فراگيری علوم دينی، قرآن، فقه و اصول، احكام و روايات، منطق، بيان، ادبيات فارسي و عرب پرداخت و در اين علوم به آگاهی كامل رسيد. در سال ۱۲۸۹ هجری شمسی هنگامی که مقررات اصول تشكيلات و محاكمات عدليه به تصويب رسيد، او در بيست و چهار سالگی شروع به وكالت در دعاوی كرد و اين امر تا سال ۱۲۹۴ هجری شمسی ادامه داشت. در زمان وزارت نصرت الدوله فيروز در عدليه، يك سال و اندی به رياست دادگاه بدايت و رياست محاكم ابتدايی در شهرهای رشت و تهران مشغول بود و در سال ۱۲۹۵ هجری شمسی مجدداً به وكالت روی آورد و بطور رسمی -در دادگستری نوين- از بيست و دوم مردادماه ۱۳۰۷ به عنوان وكيل پايه يك، مشغول شد و شصت سال در کسوت وكیل مدافع به احقاق حق مردم جد و جهد كرد به نحوی که تحولات وكالت دادگستری در ايران همه جا با نام سيد هاشم وكيل – عضو مؤسس كانون وكلای دادگستری ايران - همراه بوده است و به جرأت می توان گفت وكالت عدليه بصورت کنونی را در ايران سيد هاشم وكيل پايه گذاری كرد که نامش با نام دادگستری و مفهوم اجرای قانون درآميخته است.
او نخستين كسی است كه فروش پوشه های ۳۰ ريالی پرونده های دعاوی را پايه گذاری كرد و از اين راه كمك مالی قابل توجهی به كانون وكلا كرد . وکیل که از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۳۰ نايب رئيس و از سال۱۳۳۰ تا ۱۳۴۵ رئيس كانون وكلا بود، عضویت در كميسيون مطالعه قوانين، ریاست مجله كانون وكلا و نمایندگی مجلس شورای ملی را نیز در کارنامه پرافتخار خود دارد.
آقا سيد هاشم وكيل، پس از ۸۴ سال عمر پرتلاش، در روز جمعه سی و يكم خردادماه ۱۳۴۸ به علت سكته قلبی در تهران بدورود حيات گفت .
***
ب- زنده یاد دكتر محمود سرشار
محمود سرشار، در سال 1280 هجری شمسی در شهر تهران متولد شد. در دوران كودكی پدر خود را از دست داد و در دامن مادر دانشمند و با تقوای خود تربیت یافت. از همان آغاز طفولیت آثار هوشیاری و استعداد فوق العاده از ناصیه او نمایان بود و از جودت طبع و هوش سرشار و سرعت انتقال بهره كافی و وافی داشت . دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ به پایان رساند و دوره متوسطه را در دبیرستان اتحادیه كه مدیریت آن با مرحوم ضیاء الدین دری دانشمند معروف بود، گذراند و همواره مورد لطف و عنایت آن بزرگوار بود و از دانش و بینش آن مرد بزرگ بهره كافی برد و خود همیشه می گفت: « سرمایه علمی من از آقای دری پدر روحانیم می باشد ». سرشار از دبیرستان اتحادیه به مدرسه آلیانس رفت تا زبان فرانسه را فرا گیرد.
در آن موقع مدرسه آلیانس فرانسه تنها مدرسه معروف و خوبی بود كه زبان فرانسه با اسلوب علمی دقیق در آن تدریس می شد. پس از پایان دوره مدرسه آلیانس و فرا گرفتن زبان فرانسه یكی دو سال نیز در مدرسه عالی علوم سیاسی درس خواند و در سال 1298 برای اداره امور زندگی خود به استخدام اداره پست درآمد كه آن زمان توسط مستشاران بلژیكی اداره می شد و افراد را با شرایط خیلی سنگین و سخت می پذیرفتند و توجه به انتخاب اعضای تحصیل كرده و زبان دان و با شخصیت می شد و محمود سرشار در امتحان مسابقه با رتبه اول به خدمت اداره كل پست قبول شد و قریب شش سال در خدمت وزارت پست و تلگراف بود و همواره اولیاء امور از هرجهت از خدمت و رفتار و كردار او نهایت رضایت را داشتند.
در خلال خدمت در این دستگاه دولتی به فكر افتاد با تأسیس كلاس اكابر خدمتی به هموطنان خود بنماید و از وزیر معارف وقت اجازه گرفت و یكی از دبستان های دولتی را تبدیل به كلاس شبانه نمود و مدت مدیدی از این طریق به فرهنگ خدمت نمود و شاگردان و جوانانی دانشمند به جامعه تحویل داد. این خدمت او منظور نظر وزارت معارف وقت قرار گرفت و تا موقعی كه مرحوم نصیر الدوله در رأس وزارت معارف بود همه نوع همراهی و مساعدت با پیشرفت نیات پاك فرهنگی سرشار می نمود و بعد از آن مرحوم دیگر خدمت فرهنگی از این راه دوام نیافت.
پس از آنكه در بهمن 1305 عدلیه منحل شد آقای سرشار با چند تن از دوستان دانشمند و جوانش از وزارت پست و تلگراف به دادگستری رفتند و مقارن این احوال آقای سرشار كه به زبان فرانسه كاملاً تسلط داشت در دانشكده عالی حقوق و علوم سیاسی نام نویسی نمود و به تحصیلات عالیه خود ادامه داده و لیسانس قضائی گرفت.
در بدو ورود به خدمت دادیار دادسرای تهران بود ودر حین خدمت در دادسرا عهده دار تدریس حقوق جزا در مدرسه صاحب منصبان ژاندارمری گردید. پس از آن به سمت دادستانی حوزه قضائی شهرستان سمنان منصوب و به محل مأموریت خود عزیمت نمود در آنجا نیز برای آموزش جوانان به تأسیس كلاسهای شبانه همت گماشت و در قسمت پسران شخصاً و در قسمت دختران خانم فاضل و دانشمند ایشان تدریس می كردند و خود می گفت: « بهترین یادگار دوران خدمت من در عدلیه سمنان همانا تعلیم و تربیت جوانانی است كه آنان را چون فرزندان خود عزیز می داشتم ». علاوه بر تعلیم و تدریس موجبات و وسائل ورزش های جدید را هم برای این نوجوانان فراهم ساخت . بعد از مأموریت سمنان مدت كوتاهی نیز در شهرستان شاهرود مأموریت یافت و به تهران مراجعت كرده و مجدداً در مركز مشغول خدمت شد و در همین موقع موفق به اخذ دیپلم لیسانس دوم خود در قسمت علوم سیاسی و اقتصادی گردید .
از تهران به سمت دادستانی بوشهر مأموریت پیدا كرد. در آن شهر نیز علاوه بر دادستانی خدمات دیگری به مردم آنجا نمود كه او را از جان ودل دوست داشتند. چون در بوشهر مبتلا به بیماری مالاریای مناطق گرمسیری شد و دچار مخاطره گردید برای معالجه و ادامه خدمت به تهران منتقل گردید ولی دیگر حاضر به ادامه خدمت نشد و خود شخصاً تقاضای انتظار خدمت نمود و در سال 1311 از سازمان وكلا تقاضای پروانه وكالت نمود و تا آخر عمر به این كار پر افتخار مشغول بود. در دوران خدمت وكالت خود دو نوبت حكم اشتغال به خدمات قضائی برای ایشان صادر شد و در هر دو نوبت پس از مدت كوتاهی اشتغال مجدداً تقاضای انتظار خدمت نمود و به كار وكالت و دفاع از حق پرداخت.
یكی دیگر از خدمات برجسته و ارزنده مرحوم محمود سرشار تأسیس كانون هدایت افكار بود كه به سرپرستی و مدیریت ایشان و همكاری عده ای از دوستان دانشمند او كانون علم و ادب و در واقع فرهنگستان جامعی تشكیل و مدت سیزده سال متوالی از سال 1321 تا 1334 تمام ایام سه شنبه بعد از ظهرها از طرف دانشمندان و اساتید و و كلای دادگستری و وزراء و كلیه طبقات مردم و شئون مختلف در آن سخنرانی های جامعی می شد كه در واقع یك كلاس عالی و مورد استفاده برای تمام مردم بود.
در دوران وكالت دادگستری و عضویت كانون وكلا وجود آقای محمود سرشار همواره منشاء اثر بوده است. خدمات او در امور معاضدت به بینوایان و دفاع از حق آنان، همچنین در امور بین المللی كانون بسیار ارزنده و مورد توجه و تحسین عموم همكاران او بود. در راه استقلال كانون وكلا مساعی زیادی به كار برد و می توان گفت یكی از پایه گذاران استقلال كانون وكلا مرحوم محمود سرشار بود و همكاران ارجمند و دانشمند او قدر این خدمت او را به خوبی می دانند و می ستایند و به همین لحاظ در تمام ادوار استقلال كانون مشارالیه با آراء زیاد همكاران خود به عضویت هیأت مدیره انتخاب و به سمت نیابت ریاست انجام وظیفه می نمود. آقای سرشار همیشه به نمایندگی از طرف كانون وكلای دادگستری ایران در كنفرانس های سالیانه بین المللی شركت داشت و در تمام این كنفرانس ها در اعتلای نام میهن عزیز خود و بزرگداشت سازمان قضائی ایران و كانون وكلای دادگستری و حوزه وكلای ایران فداكاری و جان فشانی نمود . وی در سازمان جهانی وكلا به نیابت ریاست هم رسید و همواره از لحاظ فضل و دانش و احاطه به چند زبان خارجی مورد احترام نمایندگان كانون های جهان بود و از افكار و نظرات او استفاده می كردند .
همچنین در اتحادیه بین المللی وكلا نیز عضویت و شركت داشت و در كنفرانس های سالیانه این اتحادیه نیز شركت می جست و در مباحث مختلفه كه در دستور كنفرانس بود سخنرانی می نمود.
تمام این مسافرت ها را كه به نمایندگی از طرف كانون وكلا انجام می داد، به هزینه شخصی خود او بود. خدمت برجسته دیگر او به كانون وكلا تأسیس كتابخانه كانون است كه با جدیت و فعالیت كتابخانه ای تأسیس نمود كه یكی از بهترین كتابخانه های پایتخت محسوب می شد.
اثر ارزنده و درخشان دیگر او مجله كانون وكلاست كه مطالب علمی و آموزنده آن مورد مطالعه و استفاده اكثر خوانندگان گرامی واقع می شد.
تا شماره 88 كمتر شماره ای از این مجله دیده می شود كه مقالاتی به زبان های فارسی یا انگلیسی یا آلمانی یا عربی از سرشار درآن نباشد. سلسله مقالات او راجع به طریقه كشف جعل در عصر حاضر یكی از شاهكارهای سرشار است.
محمود سرشار هرگز از خاطره وكلای دادگستری و قضات محترم و دوستداران علم و ادب و خیر خواهان فراموش نمی شود.
***
ج- زنده یاد ارسلان خلعتبری
ارسلان خلعتبری فرزند علیقلی در سال 1283 هجری شمسی در تنکابن دیده به جهان گشوده، در سال 1310 لیسانس قضایی خود را از مدرسه عالی حقوق تهران دریافت كرده و تدریس حقوق در دانشگاه البرز را آغاز نمود و تنها یکسال بعد به وکالت اشتغال یافت.
در سال 1316 توسط وزیر عدلیه به عضویت در هیأت مدیره كانون وكلا تعیین گردید و در سال1322 نیز به ریاست شعبه نظارت و بازرسی كانون وكلا منصوب شد . ایشان در سال 1333 از نایب رئیسی كانون به علت مشغله كار در مجلس شورای ملی استعفا دادند. خلعتبری که از بنیانگذاران كانون وكلای دادگستری و یكی از تلاشگران و پیشگامان استقلال كانون بوده تألیفاتی داشته که اهم آنها حقوق بین الملل خصوصی ( در تعارض قوانین ) و حقوق تجارت بوده است ودر طول مدت فعالیتشان در كانون وكلا به عضویت كمیسیون اختبار ، كمیسیون بین الملل و كمیسیون مجله درآمده و در سال 1351 نیز با امضای آقای جلالی نایینی ریاست محترم وقت كانون وكلا به عضویت هیأت امنای صندوق تعاون وكلا انتخاب شدند. مقالات زنده یاد ارسلان خلعتبری که در رشته حقوق تجارت زبان زد حقوقدانان بوده و در دوره های مختلف مجله كانون منتشر شده، مورد استفاده محققان و دانشجویان بسیاری بوده است .
ارسلان خلعتبری در مهرماه 1355 در حالی كه برای دفاع از پرونده ای عازم اصفهان شده بود ، دچار حمله و سكته قلبی شد و در همان شهر چشم از جهان فروبست.
عباس نراقی وکیل باسابقه و نابب ربیس کانون وکلا در سالهای گذشته - که از دوستان نزدیک آن شادروان بود- در مجله حقوق مردم نوشته است: « ... ارسلان خلعتبری یک وکیل دادگستری بتمام معنی بود و همه صفات و خصائل یک وکیل نمونه و ممتاز را داشت. در هنگام انجام وظایف وکالتی متواضع بود، عواطف انسانی و اصول اخلاقی و سنن و آداب مخصوص وکلای دادگستری را به اعلی درجه رعایت می کرد، اقوال و افعالش بر اساس صداقت و امانت بوده، دو رویی و حیله و ترویز نداشت، رنجیده می شد ولی هیچکس را مخصوصاً همکارانش را رنجیده خاطر نمی کرد و می توانم بجرأت بگویم در تمام عمر هیچکس را نرنجاند.
احترام قضات و وکلا را بحد وسواس مرعی می داشت، عشق و علاقه خاصی به شغل وکالت دادگستری داشت و برای او وکالت دادگستری بالاترین مقام بود. در راه دفاع از حق و حقیقت و برای گسترش عدالت در نهایت شهامت و شجاعت می کوشید. در دفاع از حق جسور و بی پروا بود و تا سر حد امکان در راه احقاق حق تلاش می نمود. سخنوری توانا و نویسنده ای عالیقدر بود، قدرت بیان و فصاحت داشت و مستدل و متقن سخن می گفت، دفاع از کسی را وقتی قبول می کرد که به حقانیت او اطمینان پیدا می کرد. هرگز بسادگی و آسانی وکالتی را نمی پذیرفت، در هر موردی که قبول وکالت می کرد با دقت کامل به قوانین داخلی و خارجی مراجعه می نمود و با مطالعه و امعان نظر و در نهایت متانت و وقار به مدافعه می پرداخت و هرگز گزافه گوئی و خودستائی نمی کرد، از ذکر مطالب بیهوده و زائد در دادگاهها پرهیز می داشت، معتقد بود وکیل دادگستری نباید فقط حقوقدان باشد بلکه باید سعی کند در هر رشته و هر علم اطلاعاتی بدست آورد.
خلعتبری که از قدما و زعمای وکلای دادگستری بشمار می رفت، مورد اعتماد عموم بود و تقوی و فضیلت او زبانزد خاص و عام، در بین وکلای دادگستری و قضات محبوبیتی بسزا و قدر و منزلتی استثنایی داشت، یار و مددکار وکلای دادگستری بود، برای حل و فصل مشکلات و معضلات حقوقی و تعبیر و تفسیر قوانین طرف مشورت قضات و وکلای دادگستری و مقامات مملکتی واقع می شد. خلعتبری عقیده داشت که رعایت مقررات معمولی کانون وکلا برای وکلای دادگستری کافی نیست و می گفت وکلای دادگستری باید بیش از هر طبقه و صنفی رعایت مراتب اخلاقی را بنمایند و از این لحاظ بار سنگینی بدوش دارند، در هر کاری که قبول می کنند در هر محاکمه ای که شرکت می نمایند، در هر مشورتی که با آنها می شود قبل از هر چیز باید به اصول اخلاقی مقید و پای بند باشند . خلعتبری همه اوصاف و محاسن یک وکیل نمونه را داشت و بنظر من زندگی وکالتی ارسلان خلعتبری و شیوه ای که در کار وکالت بکار می بست رویه و روالی است که همه وکلای دادگستری باید از آن پیروی نمایند و بالاخص بهترین سرمشق برای وکلای جوان و کارآموزان وکالت است.
همه می دانند خلعتبری از پایه گذاران کانون وکلای دادگستری است و در راه اعتلای جامعه وکالت و استقلال کانون وکلا پیشقدم بود و مجاهدت بسیار کرد.
بخاطر دارم که در سال 1326 ، خلعتبری که نایب رئیس کانون وکلا بود شخصاً طرحی به منظور اصلاح قانون وکالت تهیه نمود و برای همه وکلا فرستاد و هدف از آن طرح، استقلال وکلای دادگستری و مصونیت از تعلیق و تعقیب بوسیله دستگاه مجریه بود و همین طرح، اساس و مبنای تصویب لایحه قانونی استقلال کانون وکلا گردیدکه برای تصویب این لایحه خلعتبری بنوبه خود ایستادگی و پافشاری کرد.»
منابع:
در تنظیم نوشته بالا از مجله های كانون دوره های 79 ،80 ، 89 ، 90 و91 و مجله حقوق مردم و روزنامه خاك و خون (شماره ۵۱۲، اول تیرماه ۱۳۴۸) ومجموعه مشاهیر وکالت نوشته مرتضی شیخ الاسلامی بهره برده ایم.
( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع - ارگان داخلی کانون وکلای دادگستری خراسان، سال نخست، شماره سوم / زمستان 1390 - سال دوم، شماره چهارم / بهار 1391 )