شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۸:۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

چرا می خواهند "زلیخا" را "زلیخاها" کنند ؟

(بحثی اجتماعی، روان شناختی، تاریخی و حقوقی در باره مقوله چند همسری)

نوشته : محمد مهدی حسنی

منبع: ( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال 12، شماره 22/ اسفند 1401- صص: 219-260)

"در رختخواب نتوانستیم بخوابیم، زیرا آن را به شتاب از ما می‌خواستند، سر سفره غذا نتوانستیم بخوریم، چون آن را بی‌درنگ از ما می‌خواستند، و نگاه همه در مجالس و محافل به سوی آن بود. (کمدی اشتباهات- شکسپیر)[1]



چکیده:

در نوشته حاضر پس از تعریف چند همسری و اشاره ای کوتاه به تاریخچه و توزیع جغرافیایی این پدیده در جهان و ایران، مواضع طرفداران ترویج چند همسری در چند سال اخیر در ایران، بررسی می شود. موضوع چندزنی اجمالاً از منظر فقهی تبیین و اختلاف نظریات فقیهان در این باره بیان می گردد. همچنین گذشته چند همسری در دو سده اخیر ایران و برخی نظرات سنتی و مدرن صاحب نظران واکاوی می شود. تاریخچه قانونگذاری و مقررات موضعه حاکم بر این پدیده، در کشور ما، بخشی دیگر از این نوشته است. و سپس به بررسی علل اجتماعی و روانی چند همسری: اشکال چندزنی در کشور ما، دلایل وجود چند همسری در جامعه ایرانی و اثرات روانی و اجتماعی و اقتصادی این پدیده بر خانواده و جامعه می پردازیم و در پایان وظیفه و نقش قوای عمومی و دولتی در موضوع تعدد زوجات و برخی ایرادات و خلاء های قانونی در این باره را بررسی نموده و نیز به نقش مهم دادرسان و محاکم خانواده در این مقوله خواهیم پرداخت.

کلیدواژه ها:

خانواده، تعدد زوجات، چندهمسری، ازدواج مجدد، چندزنی، تجدید فراش، تاریخچه چندهمسری در ایران و جهان، قوانین حاکم بر چندزنی در حقوق عرفی و فقه اسلامی، خلاء های قانونی، اشکال و علل اجتماعی و روانی چند همسری، اثرات روانی و اجتماعی و اقتصادی چندزنی

1- طرح بحث

به طور مختصر چندهمسری (polygamy) یا تعدد زوجات، به عنوان شکلي از ازدواج مطرح است که در آن فرد به طور همزمان بيش از يک همسر دارد. از لحاظ تاريخي، چندهمسري به دوشکل چندزني و چندشوهري است. در چندزني، مرد بيش از يک زن داشته و در چندشوهري، زن بيش از يک شوهر اختيار ميکند، در مقابل در شکل تـک همسـري، فـرد در يـک زمـان فقـط يـک همسـر دارد[2] . تعدد زوجات،از جمله مسائل اجتماعي و فرهنگـي اسـت کـه درطول تاريخ ، تابع زمـان ، جوامـع و سـرزمين هـاي گونـاگون بـوده اسـت[3] انسان شناسان پيدايش‌ چندزني را مقارن‌ با شيخويت پدري دانسته‌ و براین باورند کـه با اهـلي‌ کردن حيوانات، مسئله چراي دام ها مورد توجه قرار گرفت و در نتيجه‌ فـرآيند‌ مـالکيت اراضی گسترش يافت . به‌ اين‌ ترتيب‌ زنـان، مـزيت و سروری خود‌ را از کف دادند‌ و انگيزه‌ ازدواج بيشتر به سـوي تـامين نيازهاي جنسي سوق يافت و تعدد زوجات به وجود آمد‌. پس چـند‌ همسري‌ در جوامع‌ جمعي‌، الگوي‌ مـرسوم و به قاعده بـه شمار می‌رفت و چون نـرخ باروري بالا بود و فرزندان به عـنوان تـامين کننده نيروي کار‌ و ثروت‌، حامي منافع اقتصادي و اجتماعي والدين قلمداد‌ مي‌ شدند‌. لذا تمايل به‌ داشتن‌ فرزند زياد از طريق حـمايت از ساختار چندهمسري براي نـظام خـانواده ضروری به نظر رسید. از منظر دیگر، پدیده اجتماعی چـند زنـی ، مـحدود‌ به مذاهب خاصي تعريف می شود. [4] پس آن از جمله رسم‌های کهن است که در میان اقـوام ابتدایی و نیز ملل‌ متمدن‌ مـتداول و رایـج بوده و بایستی سرچشمه از‌ اجتماعات‌ اولیه‌ بشری گرفته باشد.[5] چنانکه قبل از ظهور اسلام نیز مسئله چندهمسري، در تمامي اديـان الهي موجود در آن روزگار به جز مسيحيت[6] و نیز در میان اقوام شرقی، اعم از یهود، ایرانی، عرب و غیره شـایع بـوده است.[7] و پژوهشهای مـورداک[8] حاکی است که در بیش از 75 درصد از جوامع فعلی نیز چندهمسری یافت‌ می شود، و به ویژه در کشورهای عربستان سعودی، مصر و نیز در‌ ایالات‌ متحده‌ آمریکا، میان فرقه مورمون‌ها (شاخه‌ای از مسیحیت پروتستان) بسیار رایج است.[9] همچنین در بسياري از فرهنگ هـاي سـنتي آفريقـايي و کشـورهايي کـه امـروزه آفريقاي جنوبي و اغلب جنوب و مرکز آفريقا است ، جاری است. و نیز در بخشي از خاورميانـه کنوني و کشورهاي مسلمان (ايران کمتر) به ويژه دیگر کشورهای عرب نیز ديده مي‌شود.[10]

هرچند در کشور ما آمار دقیقی از میزان چندهمسری وجود ندارد ولی درتمام سرشماری‌های صورت گرفته، همواره چند زنی وجود داشته است. اولین سرشماری پس از انقلاب در سال ۱۳۶۵ بیانگر این است که در تاریخ سرشماری‌های ایران میزان چندزنی به حداکثر خود رسیده و ۱۰۲۲ زن شوهردار در مقابل هزار مرد زن دار، قرار دارد. لیکن ۱۰ سال بعد یعنی در سال ۱۳۷۵ این میزان به یک سوم تقلیل یافته است که می تواند حاکی از نپذیرفتن این مقوله میان جامعه ما باشد هرچند فقر فشار اقتصادی در برخی خانواده ها می تواند آنان را به قبول شوهر دادن دختران خود به مردان زن دار و یا زنان بی نام آور را به رضا دادن با ازدواج با چنین مردان وادار نماید. در یک بررسی در سال 1370، از سوی پژوهشگران دو سازمان ثبت احوال و وزارت بهداشت، تعداد مردان چندزنه در ایران 8/2 درصد اعلام شده‌ است که در بین آنان 7/2 درصد ، دوزنه؛ و 1/0 درصد، سه زنه بوده اند.[11] در این میان، سهم جمعیت مسلمانان اهل تسنن در مقایسه با شیعه در مناطقی از ایران مانند سنندج، خراسان شمالی، آذربایجان غربی، لامرد، کهنوج، بوشهر، خوزستان و زاهدان در داشتن چند همسر بسیار بیشتر است.[12]

2- مروّجان چندهمسری در کشور

به رغم اینکه در کشور ما، به ویژه به دلیل وجود مشکلات فرهنگی و معیشتی‌، فرهنگ‌ غالب جامعه، موافق چند همسری نیست، بلکه به اعتراف بسیاری از جامعه‌شناسان‌ و اندیشمندان، ‌ افکار عمومی جامعه ایران بـا این موضوع تـضارب دارد بـه طوری که اگر مردی‌ بدون‌ عذر موجه، همسر دوم اختیارکند، نخستین کسانی که او را مورد سرزنش‌ قرار‌ می‌دهند، خویشاوندان و نزدیکانی همانند پدر‌، مادر یا برادران داماد؟! خواهند بود و به احتمال بسیار زیاد انگشت‌نما و نقل محافل می شود‌[13] با این همه در دو سه سال اخیر کسانی هستند که به عنوان متولیان فرهنگی و اجتماعی این مرز و بوم به تبلیغ این مقوله می‌پردازند. چنانکه در سریال‌های تلویزیونی موضوع تجدید فـراش‌ مـردان‌ همانند‌ یک رویه عادی و معمول نشان داده مـی‌شود. در اکـثر این سریال‌ها، مردی هوسران به واسطه عدم‌ خویشتن‌داری‌ بدون‌ توجه به آثار ایـن کـار و بدون اضطرار اقدام به چـنین عـملی می نماید و جـالب‌ تر اینکه با مجازات‌های اجتماعی هم مواجه نـیستند. [14] حتما در حافظه خوانندگان، خاطر ه پخش برنامه «بدون توقف» از شبکه ۳ تلویزیون جمهوری اسلامی در سال 98 و نیز حضور مردی ۴ زنه به نام نوید ... به همراه هر چهار همسرش در یک برنامه تلویزیونی را در سال گذشته به یاد دارند که دست اندرکاران این برنامه ها با توجه به گل و بلبل بودن وضع کشور و کمبود موضوعات مهمه، بخشی از اجرای خود را به مقوله اهمیت و لزوم "چند همسری" و تبلیغ این مقوله اختصاص داده بودند. و یا چندی قبل، موسسه ای وطنی در قم، با انتشار پوستری تبلیغاتی که چهار زن چادری شاد و خوشحال در کنار یک مرد و به همراه سه کودک، را نشان می داد، به برگزاری کارگاه‌های مهارت‌های چند همسری همت نمودند موضوع کارگاه‌های این پروژه مواردی چون «ضرورت احیای فرهنگ چند همسری»، «الزامات تشکیل خانواده‌های چند همسری»، «احکام فقهی خانواده ها چند همسری» و «مهارت‌های ارتباطی خانواده‌های چند همسری» بود. آقای دکتر ... از مدرسان این موسسه در یکی از سخنرانی‌های خود (که ویدیوی آن در وب سایت موسسه منتشر شد)، فلسفه اصلی ترویج چند همسری و اهمیت آن را به روشنی بیان نمودو با تأکید به اینکه «اسلام به همه نیازها تا قیامت پاسخ می دهد» گفت: «تعدد زوجات شاهکار اسلام در حفظ و حراست از حقوق زن است.» در آگهی همان موسسه آمد: «با توجه به ابعاد بحران تجرد دختران و زنان سرپرست خانواده» این دوره‌ها بدون هزینه برگزار می شود. و از جمله اهدافش: «ازدواج های بین فرهنگی در جهان اسلام» و « ازدواج‌های چند همسری اسلامی در سطوح محلی، ملی و بین‌المللی» ؟! است یا: وب سایت ‌«مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» با عنوان «چند همسری برای مردان چرا؟» نوشت: «روان‌شناسان ؟! معتقدند، زنان به‌طور طبيعي «تك‌شوهرگرا» بوده و فطرتاً از تنوع همسر گريزانند، و خواستار پناه بردن زير چتر حمايت عاطفي و عملي يك مرد مي‌باشند و تنوع‌گرايي در زنان نوعي بيماري محسوب مي‌شود، ولي مردان تنوع‌گرا و چند زن‌گرا هستند.» و فردی از سردمداران همان موسسه در کسوت روحانیت گفت: «ما سوپر میلیاردرهایی را داریم که بندگان خدا، دوست دارند که زندگی دوم تشکیل بدهند، سفره‌ی دیگری را پهن بکنند اما، جریان فرهنگی غرب زده، فمنیست‌های غرب‌گرا و البته فمنیست‌های مذهبی و حتی مسجدی به همراه قانون ظالمانه‌ای که ایجاد شده، مانع از این واقعیت مهم (چندهمسری) در جامعه ما شده اند.»[15]. همچنین به گزارش ایرنا، در مقطعی که میان موافقان و مخالفان چندهمسری مناظره ای در مجتمع آفتاب فرمانیه تهران برگزار شد. یکی از موافقان بیان داشت: "اگر هشت درصد مردان (که وی آنها را جوانمرد خطاب می کند)، تعدد زوجات داشته باشند، مشکل مجرد بودن دختران مجرد ۳۵ سال به بالا و نیز خانم های سرپرست خانوار و مطلقه حل می شود." جالب است یکی از خانم های حاضر در نشست، خطاب به وی می‌گوید: چرا شما به خودتان اجازه می‌دهید ازدواج را در حد همبستر شدن و اعمال حیوانی بدانید؟ سپس با انکار ظاهری این موضوع از سوی سخنران، همان خانم می گوید: "ما جسم نیستیم." و سخنران مخالف چندهمسری (رضا بازرگان)، چنین واکنشی نشان می‌دهد: "اگر این هشت درصد، الگوی ۹۲ درصد جامعه شود منِ روانشناس چه خاکی بر سر بریزم؟ من به عنوان یک روانشناس ضمن اینکه باید از حقوق آقایان دفاع کنم بر اساس قسم‌نامه‌ای که خورده‌ام باید از نگاه نصف جامعه یعنی خانم ها هم به مساله نگاه کنم. من اشک بانویی که به واسطه آمدن هوو، زندگی به کامش تلخ می‌شود را نمی‌توانم با هیچ چیزی توجیه کنم." و سخنران دیگر (حجت الاسلام حسین محمودی) خطاب به موافقان چندهمسری گوید: "شما ادله‌تان بیشتر نیازهای جنسی است." و سپس همان روان شناس در سخن پایانی در این مورد تذکر می دهد که " چرا نیازهای خانم ها را به سمت نیازهای فیزیکال مثل خوردن و پوشیدن می‌بریم. .... اسلام نیازهای اولیه را قبول دارد اما نیازهای ثانویه (نیاز روحی، عدالت عاطفی و عدالت تمایلات قلبی) از نظر اسلام مهم‌تر است. من به صراحت عرض می‌کنم می‌ترسم و نگرانم که فرهنگ تعدد زوجات ما را به فرهنگ حرمسراهای آپارتمانی ببرد."[16]. در همان سال 98 با انعکاس برخی از نظرات مقام رهبری در رسانه ها مبنی بر عدم موافقت با ترویج چندزنی، در سطح جامعه و شبکه های اجتماعی، بحث ها بالا گرفت تا اینکه سرانجام در بیست و یکم آبان‌ماه همان سال، توضیحی رسمی از طرف بیت رهبری و نقل آن تحت عنوان «توضیحات دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای درباره نظر ایشان پیرامون مسئله چندهمسری» منتشر شد. در بخشی از این توضیحات آمد: «از آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالبا به ضرر استحکام خانواده و موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظم له به آن خوشبینانه و مثبت نیست و ازین روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که "خدا یکی و محبت یکی و یار یکی[17]». [18]

اما پنداری هنوز نیز برخی اندیشه ها، در محاق‌ماندن ماندن این مباح را نمی پذیرند و در گوشه و کنار و بیشتر در شبکه های اجتماعی، به تبلیغ این مقوله می پردازند. پخش فیلم‌های مستندگونه‌، از زنان همسر دومی و پخش گفته های سخنرانان غرّا درشبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام نمونه هایی از این دست است.

البته این نحله از فکر فرهنگی، آبشخورهای نظری و دانشگاهی و حوزوی نیز دارد چنانکه دو عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و دفتر مطالعات تحقیقات زنان، آنگاه که لایحه‌ی حمایت از خانواده از سوی دولت به مجلس‌ شورای اسلامی پیشنهاد شد و کمیسیون حـقوقی و قضایی مجلس پس از بررسی مـاده 23 آن جواز تعدد زوجات را منحصر به موارد مصرحه نمود، برآشفته و طی نوشتاری بلیغ با دفاع کلامی از مقوله تعدد زوجات، این امر را بر خلاف‌ مبانی فقهی دانستند و برآن شدند تا اثبات کنند که «محدود کردن تعدد زوجات به فـرض‌های نادر، ضرورت اجتماعی چندهمسری نسبت به زنان و دخترانی را که نمی‌توانند همسر اوّل شوند، برطرف نکرده و علاوه‌ بر‌ ستم به این زنان و دختران در فرض عدم ازدواج،موجب گسترش فساد، ارتباطات مخفیانه، و در بعضی موارد شـیوع طـلاق خواهد شد.»؟!! یا فرمودند: «تشریع تـعدد زوجـات از بـرنامه‌هایی است که هرچند بـرای بسیاری از‌ زنان‌ اوّل‌ ناخوشایند است امّا در مجموع به نفع جامعه تمام می‌شود‌.» آندو به نمایندگی از گروهی زنان ایرانی داد سخن دادند که: « اگر به دغدغه‌ها و پیش‌فرض‌های دخـتران و زنانی که‌ به همسر دوم شدن رضایت می‌دهند، توجه شود، تأمل بیشتری در قانون محدودیت تعدد زوجات خواهد شد. " و برای اثبات ضرورت ازدواج مجدد در جامعه به نقل برخی از بزرگان دلایلی مانند: " فزونی شمار دختران"، "آمادگی زودتـر‌ آنان برای ازدواج به‌ نسبت‌ مردان"، "وجود زنان مطلقه‌ و بیوه‌ و لزوم برآورد حوایج مالی، عاطفی و جنسی‌شان"، "تفاوت‌های تکوینی زن و مرد در حوزه‌ی تمایلات جـنسی"، "طـولانی‌تر بـودن عمر تولیدمثل در مردان در مقایسه بـا زنـان"، "نـازایی برخی از زنان" و...استناد نمودند[19] و موضوعات دیگری مانند: "بیشتر بـودن زمـینه‌ی فوت مردان"، "بیشتر بودن عمر طبیعی زنان در برابر مردان" و "محدودیت موقعیت دختران برای ازدواج" را مطرح کردند.[20] چنانکه دانش‌آموخته ای از حوزه علمیه قم "دیدگاه برتر" و " مهم‌ترین عـامل تـشریع حکم چندهمسری" را، تفاوت غریزه جنسی میان زن و مرد و تحریک‌پذیری و قدرت بیشتر آن در مردان می‌باشد که موجب‌ شده نظام حقوقی مبتنی بر تک همسری که در بیشتر جوامع امروز رایج است، نتواند روابط جنسی میان زنـان و مردان را در دایره انضباط قانونی بگنجاند و مانع رواج روابط جنسی خارج از‌ چارچوب‌ ازدواج گردد[21]. وی نیز به تأسی از بزرگان و مشابه نوشته قبلی سراغ مسائل و اموری آماری و علمی می رود و دلایل مزبور را چنین درجه بندی می کند: "مـهم‌ترین حـکمتی کـه بسیاری از معاصران در توجیه عقلانی چندهمسری در اسلام بیان کرده‌اند، فزونی جمعیت زنان بر‌ مردان‌ در جـوامع مـختلف است. علت دومی که بـرای ایـن‌ حکم‌ ذکر‌ شده، یائسگی زنان است قدرت تولید مثل در زنان، حدود سن پنجاه سـالگی از بـین‌ می‌رود‌، ولی مردان تا سال‌ها پس از آن توان تـولید مـثل دارند و مـنع‌ از‌ چـندهمسری‌ مـوجب می‌شود که توان تـولید مثل مردان در سال‌های متمادی بدون فایده بماند.[22] فزونی قـدرت‌ غـریزی‌ مرد، علت سومی است که بـیان کرده اند: مـرد از نـظر غریزه جنسی قـوی‌تر از زن‌ است‌؛ به گونه ای که گاه، یک زن او را کفایت نمی کند و نیاز او را‌ برآورده‌ نمی سازد، به ویژه که در حالت بارداری‌ و عـادت‌ مـاهانه‌ یـا مسافرت و بیماری، محدودیت هایی برای روابط جنسی‌ زنـاشویی‌ پدیـد مـی‌آید. ازایـن رو، تـعدد زوجـات برای رعایت نیازهای مردان لازم است.[23] همچنین در رسانه های عمومی طرفداران مقوله چندهمسری، خود را به زمین و زمان زده و می زنند، که برای تبیین ضرورت وجودی آن دلایل وجیه‌ای مانند: پاسداشت تقوا و دورنگه‌داشتن دامن مردان از آلودگی، اعطای فرصت ازدواج به دختران ترشیده و زنان بیوه یا مطلقه، و ...... ارائه کنند. لیکن وارون آنان، بسیاری ، به سختی چنین استدلالاتی را می پذیرند. آنان تنافی چـندهمسری بـا حقوق زن، جنگ هووها و دودستگی ها و شقاق خانوادگی و مشکلات روانی و اجتماعی و حتی اخلاقی ناشی از این پدیده اجتماعی را گوشزد می کنند و بالاخره در میان این دو دسته (طرفداران: «تجویز» و «تحریم»)، برخی راه بینابین («تحدید») را گزیده و با بیان مزایا و معایب چندهمسری، می کوشند معایب آن را مدیریت کرده، برایش راه‌حل‌هایی مانند: تحدید به رضایت هـمسر فـعلی، لازم‌شمردن اذن دادگاه یا حاکم شرعی و .. ارائه کنند.[24]

طرفداران چندهمسری، برای توجیه خود، بهانه "رشد پدیده طلاق و مجرد ماندن دختران در جامعه" را مطرح می‌کنند در حالیکه افزایش سن ازدواج در کشور ما مختص دختران و زنان نیست بلکه در میان پسران نیز دیده می شود. فزونی جمعیت زنان بر‌ مردان‌ را حجت می آورند در حالیکه نسبت جمعیت زنان به مردان در کشور ما، ۱۰۰ به ۱۰۵ نفر است و لذا جمعیت دختران نمی‌تواند توجیهی منطقی برای ترویج پدیده چند همسری باشد. تعیین تکلیف وضع زنان مطلقه، را علت دیگر ترویج نظر خود بیان می کنند در حالیکه خیانت اولین و بیشترین عامل شناخته شده در بین طلاق‌های امروزی است و شایع شدن چند همسری منجر به تزلزل کانون خانواده‌های زیادی در کشور شده و خود از عوامل افزایش آمار طلاق به شمار می‌رود.[25] نمی دانم چرا شیوه استدلال برخی از این دوستان بی اختیار راقم را یاد مطلبی خواندنی از شماره های قدیمی مجله وزین سخن می اندازد. آنجا که در باره توجیه لزوم وجود" تعدد زوجات" در پاکستان، از زبان مستدل و وزین وزیر فرهنگ پنجاب می خوانیم : " ما در سرزمینی زندگی می کنیم که در بعضی نقاط آن آب در پانزده بیست کیلومتری خانه ها قرار دارد. در عرض روز، هر زن بیش از یکبار نمی تواند به کنار چاه های آب برود و برگردد. و چون شوهر او برای رفع احتیاجات روزانه خود به بیش از یک مشک آب احتیاج دارد، مجبور است که زنان متعدد داشته باشد."[26] این در حالی است که به گزارش خبرگزاری باختر در زمستان سال گذشته (1400) بر اساس فرمانی کوتاه منسوب به ملا هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان، حتی آنان نیز اعضای این گروه از چندهمسری منع نموده اند.

3- چندهمسری در فقه و حقوق شرعی (اختلاف شدید فقیهان)

از نظر اسلام‌در شرایط طبیعی، نظام تک‌همسری مطلوب است و قانون تعدد زوجات برای‌موارد‌خاص‌و گروه اندکی تشریع شده است و خلاف اصل اولی در نـظام خـانواده است. [27] در دانشنامه جهان اسلام می خوانیم: " تک همسری طبیعی‌ترین شکل زندگی زناشویی است. ... تأمل در متون اسلامی و سیرة پیشوایان نشان می دهد که اسلام در ازدواج اصل را بر تک همسری استوار کرده ؛ زیرا قرآن کریم از تک همسری آدم[28] و موسی[29] و نوح و لوط علیهم السلام[30] و فرعون[31] و ابولهب[32] یاد کرده است . پیامبر گرامی اسلام نیز تا وفات خدیجه سلام اللّه علیها، یعنی تا حدود پنجاه سالگی ، همسری دیگر انتخاب نکرد. ازدواج‌های متعدد آن حضرت نیز پس از هجرت به مدینه به دلایل و انگیزه های مختلفی صورت گرفته ، از جمله کفالت و سرپرستی برخی از زنان یا فرزندان آنان ، اسباب سیاسی ، احیای جایگاه زن در جامعة آن روز و آموزش نحوة سلوک و معاشرت با همسر به طور عملی. بیشتر همسران آن حضرت کهنسال یا بیوه بودند و در این ازدواجها لذت جویی و شهوترانی نقش نداشته است . حکم جواز ازدواج با بیش از چهار همسر نیز از احکام ویژة آن حضرت (خصائص النبی ) به شمار می رود[33]. همچنین امیرمؤمنان علیه السلام در زمان حیات فاطمه سلام اللّه علیها همسری دیگر بر نگزید."[34] اما نكتۀ ای که مورد غفلت بسیاری قرار گرفته، این است كه، جواز‌ تعدّد زوجات در اسلام، برمبنای حکمی، ‌ تأسیسی‌ نیست، بلکـه در زمره احکام امضایی است. زیرا اسلام تنها ایـن رسم رایج را که حدی برای آن نبود، بـه چـهار هـمسر و رعایت عدالت محدود‌نمود. [35] به هرحال "رویکرد غالب فقهای عظام بـه چـندهمسری، «تجویز» به‌شرط توانایی مرد در عـدالت‌ورزی و رعایت شرایطی که در قرآن کریم‌ بیان‌ شده اسـت. البـته آرای فقها درباره مـشروعیت چـندهمسری، یکسان نیست. گروهی آن را مـستحب، گـروه دیگری‌ آن را مکروه و برخی نیز آن را مباح می‌دانند. درمقابل، گروهی از نواندیشان دینی چندهمسری را «تحریم» کرده، دلایـل مـتعددی برای آن ذکر کرده‌اند. دراین‌میان بعضی راه مـیانه‌ای درپیـش گرفته‌اند‌ و کـوشیده‌اند‌ ضـمن دفـاع از مشروعیت چندهمسری، برای پیـشگیری از برخی پیامدهای آن راه حل ارائه دهند.[36]

برخی عمل به آن را‌ در‌ شرایط نامناسب، غیر اخلاقی دانسته‌اند‌[37] دانشمندی‌ مـعاصر بـا اعتراف به‌ مشروعیت‌ این حکم از نظر فقهی در عصر حاضر، عمل به آن را در زمان‌ حاضر‌ از نظر اخلاقی، مـخالف تـقوا و موجب‌ ظلم‌، کینه، دشمنی‌ و اختلاف‌ در‌ خانواده می‌داند. به نظر‌ وی آیه‌ی اشاره شده، دلالت بـر جـواز تعدد زوجات در فرض وجود شرایط و مقتضیات مـی‌کند[38] فقیهی دیگر، تعدد زوجات را موجب بغض و دشمنی همسران با یکدیگر و خروج مرد از حـدود عـدالت نسبت به همسران دانسته، لذا ازدواج‌ مجدد را مکروه‌ می داند.[39]بـرخی نیز به اجمال، دشواری رعایت‌ عدالت‌ مـیان‌ هـمسران‌ در‌ عصر حاضر را‌ نسبت‌ به دوره‌های گذشته پذیرفته‌اند و بدین وسیله کوشیده‌اند ابعاد اخلاقی ایـن حـکم را با توجه به تغییر‌ شـرایط‌ از‌ نـظر دور ندارند[40] و بالاخره دانش‌آموخته‌‌ای از حوزه علمیه قم، در باره این استدلال که منع از چندهمسری مساوی با محروم کردن خیل عظیمی از زنان جامعه از ارضای نیازهای طبیعی جسمی و روانی است. ... براین باور است که استدلال مزبور، یک حلقه مفقوده دارد و آن در نظر نگرفتن آرامش روانی و روحی همسران اول است که به لحاظ اخلاقی غیرمجاز تلقی می شود. ضمن اینکه چندهمسری امروزه تفاوتی بنیادین با چندهمسری در اعصار گذشته پیدا کرده است که همین مسئله باید باعث تفاوت حکم فقهی و اخلاقی آن نسبت به زمان گذشته باشد. زیرا در گذشته، وقوع جنگ‌های بسیار و کشته شدن مردان باعث افزایش فزاینده‌ جمعیت زنان نسبت به‌ مردان بود و همچنین وظیفه همسری و خانه‌داری زنان (مسئولیت نگهداری و مراقبت از کودکان و وظایف درون منزل از آشپزی و نظافت و غیره) به دلالت وجود مسئولیت‌های متعدد سنگین، کاری طاقت‌فرسا می نمود ضمن اینکه در آن دوران، کثرت فرزندآوری به خصوص پسران – که به مثابه بازوان اقتصادی برای خانواده محسوب می‌شدند- امری مطلوب و همچنین مرگ و میر نوزدان، به دلیل نبود یا کمبود بهداشت و وجود بیماری‌های مختلف و عدم مهار آنها، بسیار بود، به گونه‌ای که یک زن برای داشتن تعداد فرزندان مطلوب، به ناچار و علی الرسم، دو برابر آن فرزند به‌ دنیا می‌آورد تا در طول زمان حداقل نیمی از آنان باقی بمانند، و مجموع این عوامل باعث می‌شد که به گفته «ویل دورانت» زنان از ازدواج مجدد شوهران خود استقبال کنند و حتی گاه خود اقدام به پیدا کردن همسر دیگری برای شوهر خود کنند، چرا که آمدن همسر دوم و سوم مساوی بود با سبک‌تر شدن وظایف همسر اول، و کم شدن رنج و سختی زندگی و این مزیت‌ها باعث ایجاد یک توازن نسبی میان سختی‌ها و راحتی‌های هوو داشتن برای زنان بود. اما امروزه همه علل پیش گفته به دلیل تغییر در سبک زندگی، مفقود است و انگاری زن، پدیده‌ای نوپدید در تاریخ بشری است که هیچ مانندی در میان زنان تاریخ بشری ندارد و اندیشه و احساسات او از زنان دیروزی متمایزاست. مضافاً به اینکه تکنولوژی‌های نوین همچون هووهای قرون گذشته دستیار زنان شده‌اند.[41] و نیز به قول مدیر دپارتمان خانواده و ازدواج کلینیک اعصاب و روان بهمن شهر یزد، ازدواج در هر جامعه و فرهنگی که باشد، قوام و دوام آن متکی بر یک سری قوانین عرفی، شرعی و مدنی است . این در حالی است که قوانین عرفی که مرتبط و عجین شده در قوانین مدنی و شرعی است ریشه در عرف داشته که بر اساس فرهنگ جامعه، کم کم و طی سال‌ها شکل گرفته و در برابر تغییر به شدت مقاومت می‌‎کند چرا که با گوشت و پوست و استخوان مردم آن جامعه عجین شده است و تنها در طول زمان و به موازات تحول و گسترش نهادهای جامعه انعطاف‌پذیر و قابل تغییر است. به این ترتیب، اگرچه پدیده چندهمسری که در قرون گذشته در اسلام به رسمیت شناخته شده و متبع از فقه، قوانین مدنی آن را با شرایطی جایز می شمارند، اما در حال حاضر به دلالت عرف، امری معمول و متعارف شناخته نمی‌شود و لذا از دیدگاه روان شناسی و مشاوره خانواده، مصداقی از پیمان‌شکنی است چرا که مطابق با تعریف متداول پیمان شکنی، هر نوع رفتار پنهان یا آشکار، ناقض پیمان نوشته (برگرفته از قوانین شرعی و مدنی) یا نانوشته (قوانین عرفی جامعه و فرهنگ)، مصداقی از پیمان‌شکنی در ازدواج محسوب می‌شود.که موجب آسیب به بنیان ازدواج و خانواده، است که بعضاً ریشه در ابتلا به اختلال شخصیت مرزی و ضداجتماعی، زن بارگی ، عدم برآورده شدن نیازهای روان شناختی در ازدواج همچون صمیمیت، دلگرمی و شادکامی و نیز نوعی حق فردی برای خود قائل شدن(خودخواهی) و تنوع خواهی در ارتباطات است.[42]

اجازه می خواهد تا این بخش از گفته خود را با نقلی از کتاب نفیس و گرانقدر "تاج القصص" که بیانگر نظر و اندیشمند و مفسّر سخندانی در سده 375 هجری قمری ( قریب هزار سال پیش) آنهم به لهجه کهن خراسانی است، بیان کنم تا اختلاف رای و اندیشه وی[43] با اخلافش آشکار شود. وی در در داستان حضرت یوسف علیه السلام و تفسیر آیه 30 از سوره یوسف قران کریم : " و قال نسوة فی المدینة امراة العزیز تراود فیها عن نفسه ... " ابتدا با بیان این مطلب که : " این آیت هژده کلمه است. اندرین هژده کلمه، هژده فایده؛ ...." در چند پارگراف بعد، در فایده ششم گوید: " امرأة العزیز نام یک زن بود. زنان را امرأة نگویند، نسوة بگویند. این دلیل است که عزیز مصر را زن یکی بیش نبود و اگر دو بودی یا بیشتر، تا نام نگفتی معلوم نشدی که کدام زن است. چون نام گفت، عزیز مصر گفت، معلوم شد که یکی است . دانستیم که عزیز را زن یکی بیش نبود. پس عزیز مصر را یک زن بس بود با همه جلالت. این دلیل است که خردمندان را زن یکی بس بود. قالوا: هر که خواهد تا کدخدای باشد گو زن یکی کن، و اگر خواهد تا رسوا بود زن دو کن، و هر که می خواهد که بی نوا شود، گو سه زن کن و هر که می خواهد که مبتلا شود گو چهار زن کن که مرد چهار زنه همیشه مبتلا باشد. سه زنه بی نوا باشد. دو زنه همیشه رسوا باشد. یک زنه همیشه کدخدا باشد . اگر گویی چهار زن در شریعت روا باشد، گوئیم هر چه روا باشد در شریعت، روا بود که آن را بکنی. نماز شب تا روز رواست، چرا نمی کنی؟ روزه اندر سال رواست مگر ایّام منهی. چرا نمی داری ؟ همه مال به درویش دادن در شریعت رواست چرا نمی دهی؟ اگر اینها می بکنی آنها را نیز بکن و اگر اینها می نکنی آن را نیز مکن. با شریعت حجّت مگو، با خدای دوباری و حیله مکن."[44]

پس باید به پیروی از این مفسر و فقیه کهن از دوستان طرفدار چندزنی بپرسیم وقتی عزیز مصر - که درود خداوند بر او باد - تنها یک زلیخا، یا به تعبیر قرآن کریم : "امرات العزیز" داشته، چرا آنان می خواهند "زلیخا" را "زلیخاها" کنند ؟

4- گذشته‌ی چندهمسری در دوسده‌ی اخیر ایران (تقابل سنت و مدرنیزم)

در باره وضع اجتماعی و حقوق انسانی و اساسی زنان کشورمان تا پیش از مشروطیت، نویسنده ای گوید: " اگر چه به موجب آیه شریفه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ» (نساء 34:4)، دین اسلام حکومت مرد را بر زن پذیرفته است ولی قوام مرد بر زن را با احکام دقیق و صریح محدود ساخته است. اگرچه قرآن به موجب آیات بینات در میان زن و مرد مسلمان فرقی قائل نشده و جز در مواردی که خاص هر یک از آنهاست تکالیف شرعی جداگانه‌ای برای ذکور و اناث معین نکرده و پیوسته زن و شوهر را به دوستی و مهربانی فرمان داده است ... با این همه چه در ایران و چه در کشورهای دیگر شرق ، زن عموماً جزء اموال و مستملکات مرد بوده است. مرد شرقی در ابتدا زن خود را برای اینکه طرف توجه دیگران واقع نشود از انظار پنهان می داشت ولی رفته رفته که بساط عیش و عشرت اشرافی گسترده شد گروهی از زنان را در اندرون ها و حرمسرا ها گرد آورد و دیده بانان بر آنها گماشت تا آنجا که اندرونها با خواجه سرایان و گیس‌سفید پر شد" [45] بیگمان یکی از منابع شناخت وضع اجتماعی زنان، بازتاب وضع این نیمه جمعیت در ادبیات است چنانکه در ادبیات فارسی "اساساً زن مسلمان ایرانی در ادبیات فارسی مقام شایسته ای نداشته است. (در ادبیات قبل مشروطه و ) در شعر کلاسیک ایران، زن را با صفات یار و دلدار و دلبر شناخته و غالبا.از او به بی‌وفایی و مکر و خیانت یاد کرده است و در دوائن شعرا و کتب نویسندگان خیلی به ندرت می توان به وصف زنان خوب و فرمانبر و پارسا برخورد." [46] جمالزاده در باره برخی آرای افراطی ادب فارسی در باره زنان، به زبان طنز چنین گوید : " .... شعرای ما با آنکه سر تا پای دیوان های آنها همه در مدح و ثنای روی دلبر و موی مهوش و قد موزون شاهد است و مدام قسم و آیه می خورند که حاضرند دل و دین را فدای یک تار موی معشوق و معشوقه نمایند معهذاء گاهی نیز حرفهای خیلی سخت در باره زنان می زنند و حتی یک تن از بزرگترین شعرای ما – سعدی - کار را به جایی رسانیده که به زنهای خوب هم ابقاء نکرده و فرموده است: چه خوش گفت شاه جهان کیقباد /که نفرین بد بر زن نیک باد. آیا زنها حق ندارند روز قیامت گریبان کیقباد را سر پل صراط بگیرند و از او بازخواست نمایند که چرا اینقدر در حق آنها بی لطفی کرده است؟ [47]" به نقل از اروجی، تلاش براي بهبود وضعيت زنان و احقاق حقوق آنها در جهان غرب به ويژه پس از انقلاب صنعتي آغاز شد. پيروزي انقلاب فرانسه در سال 1789 م باعث شد که مفاهيمي مانند حقوق فردي و خردورزي و شهروندي و حاکميت مردم مطرح و بدانها توجه شود در همين زمينه و به دنبال وقوع انقلاب کبير فرانسه، اولين اعلاميه حقوق زنان در فرانسه را در سال 1791 م توجه به مسئلۀ زنان و حقوق آنها به ویژه از حمایت محافل روشنفکری در جوامع غرب برخوردار بود. جنبش بیداری زنان به سرعت در قاره های اروپا و امریکا منجر به پیدایش سازمانی با نام “نهضت اخلاقی” شد که هدف آن رهایی زن از قید سنت های کهنۀ مسیحیت و رفع هرگونه فشار ناروا بر ایشان بود. این نهضت سریعاً با برگزاری کنفرانس های بین المللی موفق به انتشار اعلامیه‌هایی شد که در آن بر احقاق حقوق زنان، آزادی اشتغال و امکان رشد شخصیت و آزادی، ظهور قوای عقلانی و بهبود وضعیت زنان کارگر تأکید می شد. در این زمینه، مخصوصاً برخی از رجال برجسته مانند گلادستون[48] و دیزرائیلی[49] و فلاسفۀ بزرگی مانند جان استوارت میل[50] به صورت جدی از زنان برای رسیدن به حقوق برابر حمایت کردند. این موج اندیشه به زودی از غرب به شرق راه یافت و منجر به بروز عکس‌العمل‌های گوناگونی در بین نوگرایان شد که از جملۀ آنها، آغاز انتقاد شدید نوگرایان ایران به وضعیت و جایگاه فرودست زنان در جامعه بود. در آن دوره، زن در جوامع مسلمان از آزادی های اجتماعی و سیاسی بی بهره بود و از لحاظ پوشش مجبور به استفاده از روبند برای حجاب بود که رفته رفته منجر به حذف زن مسلمان از اجتماع و حتی از مراکز علم و تربیت شده بود. به رغم تأکید آیات قرآن بر حق ارث زن به اندازۀ یک‌دوم مرد، زنان همچنان از این حق محروم بودند. سوء استفاده از جواز تعدد زوجات در شرایط خاص، این امر را در جوامع اسلامی تبدیل به سنتی رایج ساخته بود. در این شرایط بود که باظهور جنبش حقوقی زنان در غرب و اثرپذیری از آن، نوگرایان و اندیشمندان مسلمان واز جمله ایران برای حمایت از زنان دست به قلم برده و آثاری در این زمینه خلق کردند. به خصوص بحث تعدد زوجات تبدیل به چالش فکری اساسی در محافل مطبوعاتی و روشنفکرانه در دورۀ پس از مشروطیت ایران شده بود. در این باره، در روزنامه های شکوفه، زبان زنان و عالم نسوان مقالات مفصلی دربارۀ ازدواج های نامناسب در جامعۀ ایران، که آشکارا نشانۀ تعرض به حقوق زنان بود، نوشته شد. (پایان نقل اروجی)[51] . در این میان در ادبیات مشروطه نظر آخوندزاده در رد توجیهات تعدد زوجات به ویژه بخشی از سخن که پاسخ طرفداران امروزی چندهمسری را قریب 160 سال پیش می دهد، خواندنی است: " ... معنی عدالت را در حق طایفۀ زنان، فیلسوفان فرنگستان بهتر فهمیده اند که زنان را در جمیع حقوق بشریت و آزادیت با مردان شریک شمرده اند. حتی امروز در بعضی دول آن اقلیم، زنان را به ادارۀ امور مملکت نیز داخل می‌کنند، علاوه بر آنکه درجۀ تاجداری را نیز در بعضی موارد بر ایشان مسلم می‌دارند. چنان که این رسم قبل از غلبۀ عربها در ایران جایز بود. حکمای فرنگستان به غیر از دلایل مذکوره دو دلیل دیگر نیز بر ترجیح وحدت زوجه بر کثرتش ایراد می‌کنند: یکی اینکه در کثرت زوجات نوع بشر غالبا از لذت عشق و محبت محروم است و اگر احیانا به یکی از زوجات متعدده عشق و محبت حاصل می‌شود، سایرینش لامحاله برخلاف عدالت و انصاف در قید زوجیت بی‌ثمرخون جگرخواهند خورد. دیگری اینکه اگر فی‌مابین حکما مسئلۀ مساوات حقوقیه ذکورا و اناثا ممعٌ علیه است، کثرت زوجات منافی مسئلۀ مساوات است. همین دلیل دوگانه مقتضی شرح مبسوط است که گنجایش این مقام ندارد. حکمایی که برای رفع کثرت زوجات تصنیفات خواهند داشت، البته بدین دلایل دوگانه شرح مبسوط خواهند داد، با ذکر مثال و تجربه در فساد و قبح آن. فهم فساد اول محتاج به دلیل و بیان نیست. همه کس بر آن واقف است. اما فساد ثانی را بدین دلیل موجب قلت ثمرات تناسل می‌دانند که بیان می‌گردد: مثلاً می‌گویند زید مرد واحد است، چهار نفر زن می‌گیرد. فرض بکنیم هر یک از این چهار زن برای زید پنج نفر فرزند می‌زاید. پس عدد فرزندان چهار نفر زن از یک مرد می‌شود: بیست. به عکس، فرض بکنیم که هر یک از این چهار زن می‌رود به یک مرد و هر یک برای شوهر خود می تواند ده فرزند بزاید، پس عدد فرزندان چهار نفر زن از چهارمرد می‌رسد به چهل، و هم اکثر اوقات زید که چهار نفرزن گرفته است، پیش از وقت طبیعی از کار می‌افتد و برعمل تولید عاجز می‌شود. اما هر یک از چهار زن او هنوز به درجۀ یائسگی نرسیده است و قابل ولادت است. نهایت در قید زوجیت زید تا آخرعمر خود باید در حکم یائسه باشد. به همین سبب گویا بنا بر عقیدۀ حکمای فرنگستان، طوایف یوروپا که قانون ایشان بر وحدت زوجه است، در اقلیم تنگ خودشان روز به روز ازدیاد به هم می‌رسانند. اما طوایف آسیا با وسعت اقلیم خودشان هرگز در عدد ازدیاد حاصل نمی‌کنند و نفاق خویشاوندان و ازدیاد نوع بشر در هر کشور گویا موجب آبادی وطن و موجب قوت ملت و اقتدار سلطنت است.[52]

5- مقوله چندهمسری در حقوق عرفی (آشتی شرع با عرف)

هرچند در نخستین قانون ماهوی مصوب ما (قانون مـدنی 1307)، درباره قانونی بودن تعدد زوجات بـه صـراحت حکمی وجود ندارد‌ امّا‌ از برخی مواد آن مانند 900 و 901 و 942 و 1048 و 1049 جواز قانونی بودن و رسمیت این پدیده ، به تبعیت از فقه اسلامی آشکار می شود. همچنین نصّ مـاده‌ی 6 قـانون ازدواج مـصوّب 1310، مبنی بر تعیین مجازات، برای مرد متأهلی که در هنگام ازدواج مجدد، همسر جدید و عاقد را بی اطلاع گذارد، مهر تأئیدی بر همین اباحه است. مفاد ماده 41‌ قانون‌ حمایت خانواده مصوّب 1346 نیز نزدیک به نظر فقها، با قید لزوم دخالت و اذن حاکم، ازدواج مجدد را بسته به تحصیل اجازه‌ از‌ دادگاه‌ دانسته و صدور این اذن را از سوی محکمه، منوط به انجام اقدامات ضروری و در صورت امکان‌ تحقیق از زن فعلی، احراز توانایی مالی مرد و قدرت او به‌ اجرای‌ عدالت‌ نموده است و ازدواج بدون تحصیل اجازه از دادگاه از سوی مرد را مشمول مجازات مقرر ‌‌در‌ ماده‌ی 5 قانون ازدواج مصوب 1316-1310 دانسته است. اما قانونگذار سال 1353 با فراست دریافته بود که اگر زن در گذشته شخصیت درون خانه‌ای داشته و نگاه به او محترمانه نبوده و به نوعی نگاه کالایی بوده به طوری که یک مرد متناسب با جایگاه خود می توانست، چند همسر بگیرد، ولی امروزه دارای جایگاهی اجتماعی و شخصیتی کامل برابر با شخصیت مرد دارد. و زنان نمی‌توانند بپذیرند که زن دوم باشند یا همسرشان با زن دیگری ازدواج کند و لذا تجویز بی قید و شرط چند همسری به معنای نادیده گرفتن شخصیت زن و موجب مفاسد زیادی در جامعه خواهد بود.[53] لذا برای نخستین بار و در جمع میان نظر فقیهان و اقتضائات روز، تعدد زوجات را بسیار محدود و برای چندزنی، شرایطی خاص و ویژه مقرر کرد. مطابق مواد 16 و 17 قانون حمایت خانواده 53 جزء در مواردی مصرحه شامل: رضایت همسر اول، عدم قدرت هـمسر‌ اول‌ در ایفای وظـایف زناشویی، عدم تمکین زن از شوهر، ابتلا زن به جنون یا امراض صعب العلاج موضوع بندهای 5 و 6 ماده 8 قانون، محکومیت زن وفق بند 8 همان ماده، ابتلاء زن به هرگونه‌ اعتیاد‌ مضر برابر بند 9 همان ماده، ترک زنـدگی خـانوادگی از طـرف زن، عقیم بودن زن، غایب مفقود الاثر شدن زن برابر بند 14 همان ماده، مرد نمی‌تواند با داشتن زن، همسر دوم اختیار کند. و ماده 17 با تکرار مفاد ماده 41 قانون مصوب 1346، برای مردی که با داشتن همسر بدون‌ تحصیل‌ اجازه‌ از دادگاه مبادرت به ازدواج نماید و نیز: عاقد و سردفتر ازدواج و زن جدید‌ (عـالم‌ به ازدواج سابق مرد)، حبس‌ جـنحه‌ای‌ از شش ماه تا یک سال تعیین نمود. پس از پیروزی انقلاب 57 و به دنبال اعلام نظريه شماره 1488، مورخ 9/ 5 /63 فقهاي شوراي نگهبان مبنی بر غير شرعي بودن مجازات مرد در ماده 17، و اینکه اکثر غالب قضات محاکم خانواده حوزوی بودند، عملاً مقررات قانون مصوب 53 در زمره قوانین مرده تلقی گردید. تا اینکه در تیر ماه ۱۳۸۶ لایحه حمایت از خانواده به پیشنهاد قوه قضائیه در جلسه هیئت دولت محمود احمدی‌نژاد تصویب و به مجلس ارسال شد. اما بخش‌هایی از این قانون به ویژه ماده ۲۳ فصل سوم این لایحه که مربوط به بحث ما و برگشت به گذشته (ماده 41‌ قانون‌ حمایت خانواده مصوّب 1346) و در جهت تضعیف خانواده و حقوق زنان و مغایر با قانون اساسی بود، از همان آغاز که لایحه در کمیسیون فرهنگی مجلس تصویب شد، مورد انتقاد شدید اندیشمندان و فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گرفت چنانکه مرحوم آیت‌الله یوسف صانعی در گفت‌وگو با ايسنا و انتقاد از ماده 23 لايحه جديد حمايت از خانواده، فتوای شاذ و در تضاد با نظر مشهور فقها و مراجع خود را بیان داشت : «ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر اول، خلاف شرع، حرام و معصیت است. در صورتی که رضایت زن اول وجود نداشته باشد، حتی اگر مرد تمکن مالی هم داشته باشد، ازدواج مجدد وی حرام است[54]» و حتی قوه قضاییه نیز خواستار بررسی دقیق‌تر این لایحه شد. بالاخره با کش و قوس بسیار، سومین قانون حمایت خانواده مصوب با حذف ماده 23 لایحه و نیز عبارت "قانون حمایت خانواده مصوب 1353 " در ماده 58 (فهرست قوانین منسوخه ) در تاریخ 01/12/1391 تصویب شد، که به این ترتیب، اکنون مقرارت چندهمسری در قانون 1353 معتبر و قابل اجرا دانسته شده است.

6- بررسی علل اجتماعی و روانی چندهمسری

1 - 6 - اشکال چندزنی در کشورما

به نقل از یک پژوهشگر، و با یک بررسی ساده می توان در جامعه ما برای چند همسری، اشکال مختلف سه گانه زیر را یافت:

الف - "تجدیدفراش مـخفیانه" : گفتیم در‌ جامعه شهری و حتی روستایی ما‌، تعدد زوجات، با هنجارها، انـتظارات و ارزشـ‌های عموم مردم ناسازگار است. بسیار دیده شده است مردانی که برای‌ هـوسرانی‌ یا به دلیل نداشتن عذر موجه عـرفی، قصد تجدید فراش دارند، برای پنهان ماندن موضوع از‌ چشم دیگران، حـتی نـزدیکترین خـویشاوندان خود ازدواج پنهانی مـی‌کنند و این راز سر به مهر، اگر شانس داشته باشند، بعد مرگ آنان و در غائله تقسیم ماترک و تعیین مستمری بگیران وی آشکار می شود.

ب - "ازدواج دوم آشکار " : گاهی همسر مردی، دچار‌ نـقص‌ یـا بـیماری‌ای نـظیر عـقیمی و روانـ‌پریشی و... می شود و مرد حاضر به فداکاری و وفاداری تام نیست. پس همسر مریض را رها نمی کند اما با اجازه مراجع قانونی نسخه ازدواج مجدد را برای خود می پیچد. دراین‌ موارد معمولاً‌ به جهت آنکه عذر موجه ای وجود دارد، کمتر پنهان کاری انجام می‌شود. پس می ماند ارائه و ایفای نقش مردی فداکار از سوی داماد دوباره، که نزد دیگران بنمایاند که او از زنـی‌ مـعیوب مراقبت‌ می کند.

ج - "ازدواج با کسب توافق همسر نخست" :

در برخی از نقاط کشور مانند خوزستان و سیستان که مردسالاری حاکمیت بیشتر و چند زنی رواج گسترده تری دارد، زن اول‌، خود پیشقدم می شود و فرد‌ خاصی‌ را که به لحاظ خصوصیات فردی (اخلاقی) با او همداستان ترست‌، به‌ عنوان هووی خود گزینش مـی‌کند یـا در مواردی که همسر اول به عللی ویژه مانند عقیم‌ بودن‌ ویا داشتن مشغله سیاسی- علمی و غیره، نمی‌تواند از عهده خواسته‌های شوهر برآید، پس خود‌ اجازه تجدید فراش را به مرد خود می دهد و حتی داوطلب‌ انتخاب همسر برای شـوهر مـی‌شود.[55]

2 - 6 - نظر پژوهشگران در باره پدیده چندزنی و آثار آن:

1 - 2 - 6 - دلایل وجود چندهمسری در جامعه

الف - نـتايج‌ پژوهش‌ هاي‌ زيادي که با رويکرد تکامل شناختي به‌ بررسي‌ شيوه هاي همسرگزيني می پردازد، گرایش زنان به انتخاب مردان واجد جايگاه اقتصادي و اجتماعي‌ بالا‌ را نشان می دهد به دیگرسخن، وقتی صرفنظر از وضعيت‌ تأهل يا تجرد، مـردی از لحاظ‌ اقتصادي‌ توانمند باشد به گونه ای که حامی و تکیه گاهی قوی براي‌ زن‌ به شمار آید، چنین مردی، مورد‌ توجه و اقبال زنان قرار مي‌ گيرد‌. به ویژه اینکه او از پايگاه اجتماعي‌ بالايي‌ نيز برخوردار باشد بنابراین اگر بخواهیم منصفانه برخورد کنیم باید بپذیریم که رفتار چندهمسري مـردان، رفـتاري تـرکيبي‌ است که‌ در تعامل با شرايط اجتماعي و روابط‌ بين‌ فردي و احتمالا‌ وجود‌ تمايل‌ از جانب برخي زنان‌ در اين باره شکل مـي ‌ ‌گـيرد، و نبايد از نقش مؤثر زنها در این مقوله چشم پوشي نـمود‌[56]. برخی، عـلل ازدواج زنان با مردان مـتأهل‌ را: افـزایش‌سن‌ازدواج دختران ، رهایی از مشکل بیوه بودن، افزایش تـعداد زنـان مطلقه، اخاذی از مردان متاهل ثروتمند، داعیه انتقال به طبقه بالای اجتماعی، از‌خـود‌گـذشتگی برای نجات خانواده از فقر مادی، و بالاخره فریب و اغفال دختران می دانند.[57] همچنین باید در نظر داشت که شوربختانه در فرهنگ ایرانی، زندگی کردن زنان مجرد، موجب نـگرانی اطـرافیان وی است. ایـن گونه زنان، بی محابا از سوی مردم و همسایگان، در مظان انواع‌ تعدی‌ و تهمت‌ اند. و تازه این در‌ فرضی است که چنین زنانی به لحاظ مـادی، تأمین باشند، وگرنه مشکل آنان چندین برابر می شود؛ از این رو طبیعی است وقتی‌ زنان مطلقه یا سن بالا، در چنین‌ شرایطی‌ هستند، به ناچار به خاطر رهایی از آزار نگاه ها، زندگی با زن دیگر ی را ‌ ‌تـرجیح ‌دهند.[58] چنانکه در پژوهـشی پیـرامون رابـطه شیوع اختلال‌های‌ روانی‌ با‌ عوامل اجتماعی و جمعیت‌شناختی در دوبی[59]، نتیجه گرفته شد که زنان مطلقه‌ و بیوه‌ و زنانی که به تنهایی زندگی می‌کنند و هم‌چنین مـادرانی کـه بـه‌ تنهایی‌ سرپرستی‌ کودکان خود را به عهده دارند، همچون زنان خانواده‌های چندهمسر، بیشتر در معرض ابتلا به اخـتلال‌های روانـی هـستند‌. [60] بنابراین اینکه حتی تشویق نزدیکان به این زنان ، باعث درآمدن آنان از چاله و افتادنشان در چاه باشد، دور از ذهن نیست.

ب - همچنین يافته‌ هاي پژوهشي بیانگر این است که دست‌کم در چارچوب "بررسي‌ رشدنگر"‌ و از‌ "ديدگاه‌ دلبستگي"، ‌ تلاش در انتساب "صفات رواني ـ اجـتماعي‌ ناهنجار" ‌ به‌ "مردان چندهمسر" ، موضوعيتی ندارد و کاملا بهنجار است ‌ اين باور بيش از آنکه برمبناي "روش‌شناسي علمي" استوار باشد، بر بن نظريه پردازي‌هاي جامعه شناختي طرح می شود. بنابراين روابط‌ بزرگسالي‌ این مردان نيز فاقد عامل رشدي زمينه ساز الگوهاي مرضي است . اگر هم مشکلاتي در سازگاري زناشويي از خود نشان مي دهند دلیل آن را مي توان‌ در‌ ساختار پيچيده روابط مثلثي، بين شوهر و همسران و يا مشکلات سازگارانه در ازدواج اول که خود منجر به ازدواج بعدي شده، جستجوکرد. همچنین "سطح تمايل جنسي (رفتار تـنوع‌طلبي جـنسي)" افـراد، از جمله عوامل موثر ديگري است که "رفتار چندهمسري‌" را‌ شکل می‌دهد .[61]

ج - به نقل از مقاله "کاوشی کیفی از علل و زمینه‌های شکل‌گیری چندهمسری مردان"، کرويکس و مارياني [62] بر این باور است که تغيير شکل ازدواج از تعدد زوجات به تک همسري بستگي به وضعيت اقتصادي يک جامعه دو طبقه و افزايش سهم مردان ثروتمند دارد. جيمز[63] به اين نتيجه رسيده که افت نامطلوب اقتصادي در زمان ازدواج و وقوع سـيل و جنـگ که در سطح ملي عمل مي‌کنند، باعث افزايش شيوع تعدد زوجات شده و از طرف ديگر افزايش تحصيل زنان در دهه اخير نرخ چندهمسري را کاهش داده است . توبجاني و فلـورا[64] در بررسي خود دريافتند که در بيش از ٧٠ درصد جوامع شناخته شده چند همسـري وجود دارد و در اکثريت خانواده هاي چند همسري ساختار خانواده از نوع مردسـالاري بـوده است و نوع فرهنگ و عقايد افـراد جامعـه (اعتقادات مذهبي) باعـث مانـدگاري رسـم چنـد همسري مردان شده است . اسچيتل[65] نيز در پژوهش خود چندهمسري را بـه عنـوان يک عمل از سوي مردان اينگونه تشريح کرد که اقتصاددانان در بحث هاي طولاني خود بـه سودمندي تعدد زوجات براي بسياري از زنان اشـاره نموده کـه خودشـان آن را انتخـاب مي نمايند و دليل آن را نابرابري توزيع منابع دانستند و در نتـايج خـود دلايـل ديگـر تعـدد زوجات را بيشتربودن تعداد مردان بزرگسال نسبت به زنان و تفاوت جنسيتي دانسته است[66] .

د – شوربختانه چندزني در لجه ای از خاک کشورمان یعنی سیستان و بلوچستان امـري کـاملا پذيرفته شده و جاافتاده است. نتايج یک پژوهش رواني - اجتماعي در بين مردان چندزن شهرستان سراوان، نشان می دهد که نگرش هاي مذهبي در کنار مسايل مالي و بسترهاي اجتماعي مطلوب ، مهم ترين علل شکل گيري چندهمسري در میان آنان است . ماحصل این پژوهش، بیانگر این است که ازدواج سنتي و غرايز جنسي به عنوان "شرايط علي"، و مقصرانگاري همسر اول، نماي مذهبي، دو اقامت گاهي و تسهيل گري خانوادگي به عنوان "شرايط مداخله گر"، نمايش اقتدار، بسترهاي آزادتعاملي، دلبستگي و توانايي مالي به عنوان "شرايط زمينـه اي" باعـث بـروز پديـده "برانگيختگي رواني اجتماعي" است که در نهايت ، استراتژي «گذار پـر گـداز عينـي و ذهنـي از همسر اول » را به وجود مي‌آورد. این پژوهشگران نتیجه تحقیق خود در باره تبيين علل چندهمسري مردان بلوچ سراوان را منطبق بر نتایج به دست آمده از سایر پژوهش های صورت گرفته قبلی و همسـو با آنها می دانند که بدین نمط است: اعتقادات مذهبي و وابستگي مـالي خانواده ها ( نتیجه تحقيق سال ١٣٩٧ علينقيان و روستاخيز)، سوء رفتار زوجه و توانـايي مـالي زوج (نتیجه تحقيق سال ١٣٩٦ تقي‌زاده و حميدي‌سوها)، تحميلي بودن ازدواج با زن اول (نتیجه تحقيق سال ١٣٨٧رضازاده )، ثروتمند بودن مردان و اعتقادات مذهبي و الگو قرار دادن پيامبر ، سوء رفتار زن اول و کاهش فساد (نتیجه تحقيق سال ١٣٨٥ناستي زايي)، اقتصاد نامطلوب زنان ( نتیجه تحقيق ٢٠1٣سال جيمز) و اعتقادات مذهبي (نتیجه تحقيق سال ٢٠١٤توبجاني و فلـورا ) . همچنین ريگي کوتـه و همکاران (١٣٩٢)، زارعي، اروجي و رضائي (١٣٨٨)، الشـريفي، پفيفيـر و ميلـر٣ (٢٠١٦) و کيمـه (٢٠٠٥) که در نتیجه گیری خود، بیان داشته اند یکی از عوامل ناخشنودی مردان از ازدواج اول خود ، نوع سنتي آن (نکاح در سن پايين و ازدواج های فاميلي و یا اجباري) بوده است. و نیز وجود غرايز جنسي (دومين شرط علي در تحقيق)، و مراقبت مردان بلوچ از آلودن خود به گناه و اثم، به دلیل اعتقادات مذهبي قوی، و اینکه بعضاً داشتن چند زن را نشـانه اي از قدرت و اقتدار می دانند و بالاخره: وجود روابط عاطفي خارج از چارچوب خانواده و سادگي، فقر و فشار اقتصادي خانواده همسر و ازدواج فـاميلي، مطلقه بودن زن و نگراني اطرافيـان از تنهايي او، بيشتر بودن شمار دختران از پسران در برخی مناطق؛ جملگی از علل ديگر بروز پديده چندهمسري است.[67]

ﻫ - رمضان نرگسی در مقاله خود علل سه گانه پدیده چند زنی را چنین احصاء می کند: الف - عـلل فـردی شامل: 1- عدم تهذیب نفس و خویشتنداری‌(روحیه خوشگذرانی، روحیه عدم وفاداری، روحیه ناسپاسی)، 2- مقابله با طلاق و جدایی (زیرا گاهی اوقات اختلافات زن و شوهر تا آستانه طلاق کشیده می شود، اما مرد به دلایلی نمی‌خواهد زن خود را‌طلاق‌دهد، بلکه با ازدواج مجدد، سعی می‌کند زندگی با زن اول را رها کـند)، 3- مبارزه با فساد اخلاقی (تجدید فراش به انگیزه احتراز از آلوده شدن به فساد اخلاقی). ب - علل خانوادگی شامل: 1- ازدواج ناخواسته مرد با زن اول 2- وجود رویه چند همسری در فـامیل یـا‌اقـوام 3- از کار افتادگی جنسی و جسمی زن 4- ازدواج موقت مرد و تولد یک فرزند. ج - علل اجتماعی شامل: 1- بـه رخ کـشیدن پایـگاه اجتماعی خود به دیگران 2- نیاز به نـیروی کـار در بـیشتر جوامع روستایی- سنتی 3- کاهش رعایت چارچوب‌ها در روابط زن و مرد (رعایت حریم‌مَحرم نامَحرم)، 4- عادی‌سازی چند همسری در رسانه ملی.[68]

2 - 2 - 6 - اثرات روانی و اجتماعی و اقتصادی چندهمسری بر خانواده و جامعه

یکی از روان‌پزشکان برجسته کشور بر این باور است که تعدد زوجات در محیطی کـه شـمار دختران بیش از پسران بوده و با‌ رضایت‌ زنان‌ انجام می‌گیرد و هدف افزایش جمعیت و پیـشگیری از فـحشا ‌باشد، شاید چندان اثر روانی نداشته‌ باشد. اما در اجتماعی مثل وضع امروز ما که فقر مادی حکم‌فرما بـوده و نـتوان شرایط مساوات را بین همسران‌ رعایت‌ نمود، عملی خلاف بهداشت روانی است به‌ویژه آن که زنـان مجبور باشند در یک‌ خانه‌ با هم زنـدگی کنند. چنین خانواده‌ای علاوه بر اینکه دستخوش ناملایمات و نگرانی است، کودکانی‌ هـم‌ کـه در این محیط پرورش می‌یابند از‌ ابتلا به انواع نوروزها [69]مصون نخواهند بود. [70] در نتايج پژوهش رواني - اجتماعي مربوط به شهرستان سراوان (مورد اشاره در قسمت پیشین) ، نتیجه تحقیق نشان می دهد در خانواده هاي چندهمسر ، فشار روحي و رواني زيادي بر زنان و فرزندان این خانواده ها وارد می شود.[71] چنانکه "پژوهش‌ها و مشاهده‌های فراوانی نشان می‌دهند با تغییر خانواده از تک‌همسری به چندهمسری، سیستم و عملکرد خانواده با تعارضات و چالش‌های بسیاری رو‌به‌رو می‌‌‌شود و خانواده امنیت روانی، احساسی، عاطفی و مالی خود را از دست می‌‌‌دهد برخی صاحب‌‌‌‌نظران بیان می‌‌‌کنند در بسیاری ازخانواده‌‌‌ها الگوهای ارتباطی، نقش‌‌‌ها و انتظارات با حضور همسر دوم تغییر می‌کنند، عواطف کاهش می‌‌‌یابند و صمیمیت‌ها کم می‌‌‌شوند. شکل‌‌‌گیری روابط مثلثی ازجمله متغیرهای مهم در کاهش عملکرد و رضایت زناشویی است."[72] اوامانام[73] در پژوهش خود نتیجه گرفت کـه خـود پنـداره[74] نوجوانان در خانواده‌های چندهمسر ضعیف‌تر از خود پنداره نوجوانان در خـانواده‌های تـک‌همسر است‌.[75] چنانکه در تمام تحقیقات صورت گرفته از سوی : ريگي کوتـه و همکاران (١٣٩٢)، زارعي، اروجي و رضائي (١٣٨٨)، الشـريفي، پفيفيـر و ميلـر٣ (٢٠١٦) و کيمـه (٢٠٠٥) در باره وضعيت نامطلوب فرزندان اين نتيجه حاصل شده که کودکان چنین خانواده هـايی، از منابع کمتر خانگي، مراقبت ناکافي والدين ، عدم تناسب محل اقامت ، نبود امکانات خـانگي و فقد عـاطفي برخوردار هستند . همچنین سطوح پايين تري از وضعيت اجتماعي و اقتصادي و پيشـرفت تحصـيلي داشـته و بلافاصله زندگي توأم با استرس خواهند داشت.[76] چنانکه چریان [77] نیز در ارزیابی پیشرفت تحصیلی کودکان خانواده‌های تک‌همسر و چندهمسر، دریافت که‌ کودکان‌ خانواده‌های چندهمسر پیشرفت تحصیلی کمتری از کودکان خـانواده‌های تـک‌همسر دارنـد. همچنین اویفسو و ادگوک[78] یاد آور شده‌اند که به‌دلیل پرجمعیتی خانواده‌های چـندزن، نـوجوانانی که در این خانواده‌ها رشد‌ می‌یابند‌ با شرایط تنش و فشار روانی از جمله کشمکش میان هووها، رقابت میان فرزندان، منش استبدادی پدران و مادران و مراقبت ناکافی از فرزندان روبرو هستند همچنین دریافتند که‌ آنان سازگاری روانی کمتری نسبت به نوجوانان پسر خانواده‌های تک‌همسر‌ دارند‌. هرچند چنین تفاوتی را در میان دختران گزارش نکرده اند.[79] و نیز در پژوهشی دیگر، در‌ زمینه سلامت رواني پدر و مادر در خانوادههای چند همسري و تک همسري، مشخص شد که سلامت روانی زنان خانواده‌های چندهمسر پایین‌تر از سلامت روانی زنان خانواده‌های تک همسر است. چنانکه نتايج مطالعه موردي الشربيني[80] که سلامت‌ رواني‌ و جسمي زنان اول در خانواده هاي چند زني را مورد بررسي قرار داد‌، ميزان‌ افسردگي‌ ، اضطراب و بيماري هاي جسمي همچون فشار خون و سـردردهاي مـيگرني در زنان اول خانواده هاي‌ چند‌ همسر بيش از ديگر زنان ارزيابي مي کند.[81] و نیز چالبی[82] با تحقیق بر روی بیماران بستری و سرپایی کشور کویت و بیماران سرپایی عربستان دریافت‌ که‌ زنان‌ خانواده‌های چـندهمسر بـیش از زنـان خانواده‌های تک‌همسر دچار مشکلات روانی هستند.[83] نتایج پژوهش استفان[84] (2007) نشان می‌‌‌دهند رضایت زناشویی در خانواده‌های چندهمسر کمتر و میزان کشمکش بین هووها در این خانواده‌ها از خانواده‌های تک‌همسر بیشتر است. [85] آلکرناوی و همکاران (2002)[86] تفاوت زیادی در عملکرد خانواده، اختلالات روان‌شناختی و سطوح بالاتر هراس و دیگر چالش‌های روانی بین زنان خانواد‌ه‌های تک‌همسر و چندهمسر را گزارش کرده است. [87]

همچنين در تحقيقي‌ دیگرکه‌ انجام پذيرفته، محققان به دنبال بررسي و مقايسه سه مـتغير‌ (بـهزيستي‌ روانـشناختي‌ ، سازگاري زناشويي و رضـايت از زنـدگي ) در بين زنان خانواده هاي چند همسري و تک همسري نتيجه گرفته اند که تفاوت معناداری بین زنان خانواده های چند همسر وخانواده های تک همسر از حیث میانگین نمرات رضایت از زندگی، معنویت ، شادی و خوش بینی، رشد و بالندگی، نمرات کلی بهزیستی روانشناختی و نمرات کلی سازگاری زناشویی وجود دارد و مـيزان بـهزيستي روانشناختي وسازگاري‌ زناشويي‌ ورضايت از زندگي زنان خانواده هاي چند همسري بيشتر از زنان خانواده هاي‌ تک‌ هـمسري‌ است.[88] زیرا پديده چند همسري باعث مي شود ساختار خانواده و فضاي روانـي‌-عـاطفي خانواده متزلزل گردد،همچنين اين پديده باعث مي شود نه‌ تنها‌ بهداشت‌ رواني خانواده تحقق نگردد بلکه اثرات منفي و جبران ناپذيري بر اعضاي خانواده و بخصوص پدر و مادر بگذارد و باعث ‌‌مي‌ گردد تـعادل روانـي و سازگاري زناشويي بر هم بخورد و رضايت از زندگي در ميان‌ زن‌ و مرد‌ از حد مطلوب آن خارج گردد و به وضعيت بحراني و نابهنجاري مبدل گردد.[89] همچنین دو پژوهشگر با هدف بررسی نقش ساختار قدرت در عملکرد خانواده در دو گروه خانوادۀ تک‌همسر و چندهمسر در شهر زاهدان در سال 1397 نتیجه تحقیق خود را ارائه داده اند. ابعاد نظری و تجربی پژوهش و داده‌‌‌های آن نشان می‌دهد، ورود همسر دوم و سوم در سیستم خانواده و نوع ساختار خانوادگی، بر ابعاد ارتباطی، مالی، عاطفی، تربیتی و جنسی تأثیر می‌گذارد. و عملکرد خانوادۀ چندهمسر از خانوادۀ تک‌همسر از وضعیت پایین‌‌‌تر برخوردار است. و بیشترین تفاوت عملکرد در ابعاد تعاملی و رفتاری و کمترین تفاوت در ابعاد نقش تربیت فرزند و مالی گزارش شده است و یافته‌های آنان با پژوهش‌های ریگی‌کوته و همکاران (۱۳۹۲)، محمدی و شیخی (1387)، مجاهد و بیرشک (1383)، ناظرزاده‌کرمانی و همکاران (1387)، کرناوی و همکاران (2002)[90] و البدرو و همکاران (2007) [91]همسو است.[92] و بالاخره محققی دیگر، اثرات منفی فردی تجدید فراش بر زندگی زن اول را بیشتر می داند. که از جمله آن: احساس شکست در زندگی ست که افسردگی او را در پی خواهد‌ داشت‌ و به دنبال آن سـلامت روانـی زن اول مـختل می‌گردد. همچنین بروز احساس تنهایی و کمبود محبت چنین زنی را قدر متیقن می داند. و نیز بر این باور است که رواج‌ بی‌اعتمادی در خانواده منـجر‌ به ایجاد "خـانواده‌های‌ نـاتنی‌" می شود مـمکن‌اسـت برادران یا خواهران نـاتنی بـه رقابت با هم بپردازند و گاهی اوقات روابط میان فرزند‌و مادر‌ناتنی تیره گردد، خـصوصاً در شـرایطی‌که‌همسران‌مرد‌ رابطة‌خوبی بـا هـم‌نداشته‌بـاشند، نـگرش‌های مـنفی خود را به کودکان‌شان مـنتقل خواهند کرد. به ویژه اگر مادران از طبقه‌های‌متفاوت‌اجتماعی‌و دارای زمینه‌های خانوادگی مختلفی باشند و انتظارات مـتفاوتی‌ در‌مـورد ‌رفتار ‌مناسب‌ در‌خانواده داشته باشنـد کـه در ایـن‌صورت احـتمال بـرخورد در عـادات و شیوة نگرش قـابل مـلاحظه است. و موارد بحرانی، جایی است که همسران مرد حسادت‌ها و رقابت‌هایشان را به ‌فرزندان‌شان منتقل کنند و جوی خـصمانه در خـانواده ایـجاد کنند و احساس دشمنی نسبت به برادران و خـواهران نـاتنی را در فـرزندان خـود ایـجاد نـمایند. هم او اثرات اقتصادی- خانوادگی را متذکر می شود که معمولاً بعد از فوت شوهر ظاهر می‌شود. زیرا کم شدن بهره و نصیب ورثه به علت تعدد آنان ناگزیر است. همچنین تحقیر زن از سوی اقربا و آشنایان و متهم شدن او به عدم‌ شایستگی‌ در ادارة‌ زندگی را، نخستین تاثیر اجتماعی ازدواج مجدد بر زن اول می داند و طبیعی است که عکس‌العمل‌ زن‌ اول‌ در برابر ازدواج مجدد مرد، ناسازگاری در خانواده و اقدام او به طلاق باشد.[93]

7 - وظیفه و نقش قوای عمومی و دولتی در موضوع:

به قول ابتکار، ریشه بخشی از تحلیلهای طرفداران چندزنی، و آسیب ناشی از آن، نوع نگاه فلسفی اینان به زنان است. در منظر اینان، صرف زن بودن، ارزشی ذاتی ندارد و باید حتما نقش ثانویه‌ای به عنوان مادر یا همسر بازی کنند تا اهمیت و جایگاه خود را پیدا کنند. در حالیکه در جهان بینی دینی ما، آفرینش زن و مرد از یک نفس واحده است و از این رو در میان مرد و زن، هیچ ملاک برتری جز تقوا، انسانیت و شرافت وجود ندارد و اینکه کسانی سوار بر کشتی تصیمات مهم فرهنگی و اجتماعی این ملک باشند که در مانیفست تئوریک شان، بخواهند نظام مردم‌سالاری را در قرن 21 اجرا کنند و رهاشدن از نگاه‌های تاریخی و فرهنگی گذشته را برنتابند. و نخواهند که نگاه شان را نسبت به این مقوله اصلاح کنند و متوجه این مسئله باشند که در تصمیم‌گیری‌هایشان، لابد بایستی جایگاه انسانی زن و حقوق او و واقعیت‌ پیشرفت‌ زنان ایرانی نسبت به اسلاف شان را در تمام عرصه های علمی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و ورزشی و ...... در نظر بگیرند، جای اما و اگر دارد. اینان باید بپذیرند که خانواده یکی از مهمترین، کلیدی‌ترین و مترقی‌ترین نهادهای بشری است و نقش زن و محوریت زن در انسجام خانواده و ایجاد یک فضای خوب و سالم برای رشد و پیشرفت خانواده بسیار با اهمیت است، چنانکه سهم و همراهی مرد و نگاه متعادل و توام با احترام و همراه با محبت زوجین در کنار یکدیگر در خانواده نقش جفت (مرد) را پررنگ می‌سازد و به دلالت آنچه گفتیم بیگمان پدیده چندهمسری، با وجود مباح بودن حکم در دین، پذیرفتن‌ و ترویج‌اش در دنیای امروز با وجود این همه معضلات اقتصادی وسختی برقراری عدالت و صعوبت مدیریت عواطف میان همسران، بسیار سخت است و فاقد توجیه عقلی و منطقی است زیرا از سخت‌ترین شرایط چند همسری عدم رضایت همسر اول است که این موضوع نیز از لحاظ شرعی جای بحث دارد. همچنین تفاوت سنی که در این ازدواج‌ها دیده می‌شود و نیز مشکلاتی که برای بچه‌های این خانواده ها پیش می‌آید و مهم‌تر از همه مسئله فرهنگی از چالش‌های چند همسری است.[94] بی‌گمان رعایت حقوق زنان و كودكان از مصادیق بارز حقوق بشری محسوب می شود و توجه به این مقوله موجب استواری كانون خانواده، بهداشت روانی و تربیت ‌پذیری کودکان و درنهایت، نیل به جامعه به سوی سلامت و پیشرفت است. و لذا مراقبت قانونگذار و مجری (قوه قضائیه و نهاد دولت) در این باره، موثر است.

1 - 7 - در عمل ایرادات و خلاء های قانونی زیر در این باره دیده می شود:

1 - 1 - 7 - به شرح ماعدا هرچند در ماده ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ ازدواج دائم بدون اجازه همسر اول همسر، برای عاقد و سردفتر ازدواج و زن جدید‌ (عـالم‌ به ازدواج سابق مرد)، جرم انگاری شده بود (تعیین حبس‌ جـنحه‌ای‌ از شش ماه تا یک سال). اما در حکومت اسلامی و مطابق نظریه ابرازی 1360شورای نگهبان این بخش از ماده، غیر شرعی اعلام گردید و در قانون حمایت خانواده مصوب 1391 نیز براساس مواد ۴۹ و 56 صرفاً عدم ثبت ازدواج دائم علی الاطلاق برای مرد (پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت) و نیز سردفتر رسمی (محرومیت درجه چهاراز اشتغال به سردفتری) جرم انگاری شده است. بنابراین نفس انجام ازدواج موقت بدون اجازه همسر و دادگاه و نیز ثبت نکردن آن و همچنین نفس ازدواج دائم بدون اجازه همسر اول، جرم نیست بلکه تنها عدم ثبت واقعه نکاح دائم جرم است. همچنین هرگاه مردی بدون اذن دادگاه یا همسر اول به گونه ای ازدواج دوم را ثبت کند، بازهم بزه موضوع "عدم ثبت واقعه نکاح دائم" را مرتکب نشده است. بنابراین تعیین‌ راهکاری قانونی برای احیای ضمانت کیفری نسخ شده، ضروری به نظر می رسد.

2 - 1 - 7 - با توجه به اینکه مقررات قانون حمایت خانواده به حکم ماده 21 قانون[95] ناظر به نکاح دائم است، زیرا ظاهراً در منظر تنظیم کنندگان و مصوبان، در ازدواج موقت، نفقه، به زوجه تعلق نمی گیرد و رعایت حق قسم نیز مفروض است، بنابراین برای انجام ازدواج مجدد به صورت نکاح موقت، مرد متاهل نیازی به کسب اجازه از دادگاه ندارد. و اصلاح قانون از این حیث نیز ضروری به نظر می رسد.

3 - 1 - 7 - مطابق با قانون، اگر زوج با داشتن زن اول، همسر دوم اختیار کند، قادر نیست نکاح دوم خویش را به ثبت رسمی رساند؛ ولی در عمل محاکم حتی بدون رضایت زن اول، با تقدیم دادخواست الزام به ثبت نکاح از سوی زن دوم به طرفیت زوج، و با احراز عقد شرعی حکم به ثبت ازدواج دوم می دهند. و گاه دیده شده که این امر تنها با تشکیل یک جلسه سریع فوق العاده انجام می شود در حالکیه این امر، به منزله دور زدن قانون وزین و پیشرفته مصوب 1353 است و بر بن قاعده "دلالت نهى بر فساد" به دلیل خلاف قانون بودن، نباید چنین دعاوی پذیرفته شود. اما ظاهراً دادرسان روحانی آن را "نهى تنزیهی" می دانند و یا به تبعیت از فقهای امامیه آن را تعهدی به معنی تحریم حلال دانسته که تعهدی نامشروع است.

4 - 1 - 7 - در نوشته های حقوقی و رسانه های عمومی، همواره در برابر مردی که بدون اجازه همسر نخست، دوباره ازدواج می کند، استفاده از امتیاز و شرط بند 12 «شروط ضمن‌العقد» نکاحنامه ها را، ضمانت اجرای حقوقی استواری به نفع همسر نخست می دانند. شرط مذکور و سایر شروط که در اجرای ماده 1119 قانون مدنی، در سال 61 و 62 ، براساس مصوبه شورای عالی قضایی سابق، به صورت چاپی، از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در سند پیمان رسمی ازدواج درج شده و زوج را متعهد می سازد که اگر بدون رضایت زوجه همسر دیگری اختیار كند و یا به تشخیص دادگاه بین همسران خود به عدالت رفتار نکند، زن وكیل و وكیل در توكیل باشد كه پس از اثبات تحقق شرط در محكمه نهایی خود را مطلقه نماید. اما در عمل و به حکایت گزارشی منتشره از سوی یکی از همکاران که در همین فصلنامه منتشر شده[96]، هرگاه که مرد زن داری، متعه اختیار کند و زوجه در صد استفاده از وکالت تفویضی در سند نکاحیه برای مطلقه ساختن خود برآید، مواجه با مانع می شود زیرا برخی دادرسان، با این استدلال که طلاق حق مطلق العنان زوج است و اجراي آن به تقاضاي زن امری استثنایی است، و عبارت چاپی مزبورمنصرف از ازدواج موقت است، و ظهور در ازدواج دائم دارد و با ازدواج موقت، تخلف از شرط ادعایی محقق نمی شود؛ دعاوی به حق این زنان مظلوم را مردود اعلام می کنند. بنابراین بایستی با اصلاح شروط چاپی در اسناد ازدواج و یا صدور رأی وحدت رویه از سوی هیئت عمومی دیوان عالی کشور، از تفاسیری چنین ناروا جلوگیری شود .

2 - 7 – وظیفه دولتمردان و مدیران فرهنگی و اجتماعی

همچنین در باره مقوله چندهمسری، نظر ارائه‌شده از سوی دو پژوهشگر نیز قابل توجه و امعان نظر است. آنان با تأکید بر اینکه در زمینه قانونگذاری، ایجاد ضوابط و محدودیت‌های حقوقی و قوانین مشخص دربارۀ ازدواج چندهمسری در سازگاری با شرایط جدید و نیز وضع و اجرای راهکارهایی برای تعدیل و ممانعت از سوء‌استفادۀ مردان در زندگی زناشویی نسبت به ضعف موقعیت زنان را لازم می دانند و همچنین در زمینه حمایت از زنها و کودکان خانواده های چندهمسری موجود و برای توانمندسازی زنان و فرزندان، ارائۀ تسهیلات و خدمات اجتماعی به این خانواده ها را ضروری می پندارند؛ در زمینه آموزش و خدمات عمومی، بر این باورند که : تقویت برنامه‌‌‌های رسانه‌‎ای مختلف برای آگاهی‌‌‌بخشی در زمینۀ کارکردهای خانوادگی و چگونگی تعاملات صحیح زناشویی، تهیۀ بسته‌‌‌های آموزشی راه‌های تقویت ساختار و عملکرد خانوادگی و نشر آن بین خانواده‌ها، آگاهی‌رسانی عمومی در حوزۀ برابری جنسیتی، مشارکت خانوادگی و تفهیم صحیح نقش‌ها و عملکرد متقابل زناشویی، افزایش نهادها و انجمن‌های جامعه‌محور با عنوان حمایت از تحکیم خانواده، زنان و فرزندان، تدوین سازوکارهای منعطف برای اطلاع‌رسانی عمومی از چگونگی عملکرد مناسب خانواده و ساختار آن، تقویت پایگاه اطلاعاتی خانواده‌ها وآموزش شیوۀ صحیح زندگی مشترک و بالاخره افزایش دوره‌‌‌های مشاوره برای افزایش و تقویت ساختار و عملکرد خانواده؛ همه و همه از جمله مواردی است که بایستی مدیران فرهنگی و اجتماعی حکومت مراعات نمایند.[97]

3 - 7 - نقش مهم رویه قضایی(دادرسان و محاکم خانواده) در این باره:

برخی از نویسندگان، رویه قضایی را از منبع حقوق دانسته‌اند و به نظر آنان دادرس در مقام تفسیر قانون نباید در پی یافتن اراده قانونگذار باشد بل باید به روش مرسوم در سایر علوم، آزادانه تحقیق کند و قواعدی را به کار بندد که با مصالح اقتصادی و سیاسی و اخلاقی جامعه سازگار باشد. چنانکه دادرسان محترم در چهار مورد: نقص، سکوت و اجمال قانون و نیز تناقض قوانین، بایستی به عرف و روح قانون و اندیشه های حقوقی (فتاوای معتبر) استناد کند در این قبیل موارد که قانون باید تفسیر شود، دادرسان بایستی با ملاحظه روابط اجتماعی، عرف و عادت مسلم را به دست آورند. بدیهی است روشی که دادگاه ها برای تفسیر انتخاب می کنند در میزان نفوذ رویه قضایی و سهم آن در ایجاد حقوق موثر است[98] بیگمان در موضوع بحث اینکه دادرسان مدد نمایند و نگذارند که حق چندهمسری مردان به ستم و بی عدالتی نینجامد، زیر مجموعه ای مهم از حق اساسی اشاره شده در بالا است. گزینش قضات روشن بین و آموزش آنان با مسائلی که پیش تر بحث شد، اهمیت بسیار دارد. و حضور قضات زن در این محاکم، تأثیرگذارترین امر است. در عمل گـاه بـعضی از قـضات دادگاه خانواده، نیت واقعی برخی مـردان از ازدواج مجدد را در می یابند و با صدور دستوراتی مانند تهیه مسکن مناسب تر برای‌ همسر نخست یا‌ مطلقه کردن او و پرداخت مهریه و سایر حقوق، تلاش می نمایند تا مرد را‌ از‌ تصمیم دامادی دوباره مـنصرف ‌کنند، اما برخی با وفاداری به دیدگاه سنتی، و با پذیرش بلافاصله ناشزه بودن همسر نخست، بـلاتکلیفی اورا رقم زده، و مرد را همراهی می‌کنند، به این ترتیب تجربه شخصی‌ قضات‌ اعم از مثبت یا منفی، حرف اول را می زند. بنابراین در اینگونه مواقع بایستی با دقت زیاد در علت تجویز ازدواج مجدد، با صبر و متانت، تحقیقات ضروری وافی صورت گیرد. و نصایح و مشاورات و آموزش‌های‌ مـورد نیاز به خصمان در سر فرصت ارائه گردد. و همچنین در بررسی توانایی مرد در اداره اقتصادی همزمان چند زندگی با هم و نیز تعیین مصادیق‌ عدالت مرد در خانواده و عسر و حرج زن و سـنجش مـعرف‌های مربوطه از سوی دادگاه‌، دقت لازم صورت گیرد. و به ویژه در باره نفقه زن اول متناسب با تعداد اولاد، شأن و موقعیت وی تصمیم بایسته اتخاذ شود [99] در حالیکه دیده شده، مردی در برابر مطالبه مهریه و نفقه زن نخست خود دادخواست اعسار داده است و هم او در عین حال موفق به کسب اجازه ازدواج دوم شده است.



منابع (مراجع و مستندات):

الف – فارسی و عربی

آخوندزاده، میرزافتحعلی، مکتوبات‌ کمال‌الدوله به شاهزاده جلال‌الدوله، تهران: بی نا، 1334

آريان‌پور يحيي (1371) ، از نيما تا روزگار ماٍ، ج3 ، چاپ سوم، تهران: نشر زوار.

ابتکار، معصومه (1397)، "مصاحبه پایگاه خبری شفقنا با معاون وقت امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در انتقاد از رواج چندهمسری در صداوسیما"، 11 آذر ,1397، کد خبر: 670285، به نشانی: https://fa.shafaqna.com/?p=670285

اروجی فاطمه(۱۳۹۵)، زن در اندیشۀ میرزافتحعلی آخوندزاده، فصل‌نامۀ ایران نامگ ، دانشگاه تورنتو، سال ۱، شمارۀ ۱، صص 6-30

اشتهاردی، علی‌پناه‌ (1417)، مدارک العروه، ج 29،.تهران: منظمة الاوقاف و الشؤون الخیریة، دارالأسوة للطباعة و النشر.

اعتمادی، الف. و ابراهیمی، ج. (۱۳۸۹)، «مقایسۀ سلامت روانی فرزندان خانواده‌های تک‌همسر و چندهمسر، مجله زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، ش 3، ص 26-5.

افشانی، سید علیرضا ؛اسمعیلی، قاسم ؛ فلاح، محمدحسین ؛ وزیری، سعید (1398)، کاوشی کیفی از علل و زمینه‌های شکل‌گیری چندهمسری مردان، فصلنامه پژوهش های روان شناسی اجتماعی، انجمن روانشناسی اجتماعی ایران، تابستان، دوره 9، ش. 34 صص63-82.

امانی، مهدی (1380)، نگاهی به چهل سال تحول جمعیت شناختی ازدواج در ایران (از سال 1335- 1375)، نشریه: نامه علوم اجتماعی، ش 17، صص 46-34.

امامی، مسعود (1392)، فلسفه حکم تعدد زوجات، فصلنامه پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده، جامعه المصطفی العالمیه قم؛ پاییز و زمستان، ش. 16 صص 59-80.

بخاری ارفنجی، ابونصر احمد بن محمد، تاج القصص (انیس المریدین و روضه المحبّین)، 2 ج، مقدمه و تصحیح: سید علی آل داود ، چاپ 1، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی

تقي زاده ، محمد، حميدي سوها، زهرا. (١٣٩٦). آسيب شناسي تعدد زوجات در حقوق و رويه قضائي ايران . فصلنامه زن در فرهنگ و هنر، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران ، دوره 2، ش 9، صص ٢٦٥-٢٨٩.

جمالزاده سید محمد علی (1342)، صندوقچه اسرار، ج 1، چاپ اول، تهران: کانون معرفت

خان آبادی دکتر مهدی (1400) "تبلیغ چند همسری در برنامه تلویزیونی"!، کدخبر: 86102 مورخه 06/۰۲/1400 پایگاه خبری- تحلیلی مثلث به نشانی: https://www.mosalasonline.com

خطیب‌زاده لیلا (۱۳۹۸الف)، گزارش ایرنا از مناظره‌ای درباره چندهمسری (۱) ، کد خبر: 83565430 به نشانی: https://irna.ir/xjwjrX

======= (۱۳۹۸ب)، گزارش ایرنا از مناظره‌ای درباره چندهمسری (2) ۳ آذر ۱۳۹۸،‏ کد خبر: 83565758 به نشانی: https://irna.ir/xjwjzF

خویی، سید‌ابو القاسم (1427)، فقه‌الاعذار‌الشرعیه، قـم: دارالصدیقة.

دورانت، ویل (1344)، لذات فلسفه، مترجم: عباس زریاب خوئی، چاپ نخست، تهران: نشر اندیشه (باهمکاری موسسه انتشارات فرانکلین).

======= (1370)، تاریخ تمدن، مترجمان: احمد آرام‌ و ع پاشائی‌ و امیر حسین آریان‌پور، چاپ سوم، تهران: سازمان انتشارات آموزش و پرورش انقلاب اسلامی.

رضازاده ، علي. (١٣٨٧). بررسي عوامل اقتصادي، اجتمـاعي و فرهنگـي مـوثر بـر چندهمسـري گزيني مردان در منطقه باشت از توابع شهرستان گچساران . پايان نامـه کارشناسـي ارشـد رشـته جامعه شناسي، دانشکده علوم انساني، دانشگاه پيام نور واحد شيراز.

رمضان نرگسی، رضا (1384)؛ بازتاب چند همسری در جامعه، مطالعات راهبردی زنان، بهار ، ش 27، صص145-174.

ريگي کوته ، بهزاد، بختيارنصر آبادي، حسنعلي، سپهري، فريبـا، نصـرتي هشـي، کمـال . (١٣٩٢). بررسي ساختار خانواده برگرايش بـه رفتارهـاي پرخطـر و ابعـاد سـازگاري (عـاطفي، اجتمـاعي، آموزشي و کل ) در دانش آموزان خانواده هاي تک همسري و چندهمسري. فصلنامه اخلاق ، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سال 3، ش 12، ، 211- .241

زارعــي، اقبــال ، اروجــي، ســيمين ، رضــايي، پــروين . (١٣٨٨). مقايســه ســلامت روان زنــان در خانواده هاي تک همسره با زنان در خانواده هاي چند همسره در اهواز، کنگـره سراسـري آسـيب شناسي خانواده .

سعادت، حسین (۱۳۹۸) چندهمسری، روا یا ناروا؟ پایگاه خبری ایکنا شفقنا (خبرگزاری بین المللی قرآن) ، کد خبر: ۳۸۵۴۸۴۲ تاریخ انتشار: ۱۴ آبان ۱۳۹۸ به نشانی: https://iqna.ir

شجاعي، اسحاق (١٣٨٥). اهداف ازدواج هاي پيامبراکرم ، مجله سفير، موسسه فرهنگی قدس، پيش شماره ٤. صص 115-138

شفیعی سعید (۲۰۱۹) تبلیغ چندهمسری؛ پروژه‌ای برای مردان مذهبی ثروتمند و زنان آسیب‌پذیر ، تارنمای euronews.

صدر، سید‌محمد. (1420 ه.ق). ما‌وراء‌الفقه. مصحح جعفر‌ هادی‌ دجیلی‌. بیروت: دارالاضواء.

طالبی، احمد (1400) "تبلیغ چند همسری در برنامه تلویزیونی!، کدخبر: 86102 مورخه 06/۰۲/1400 پایگاه خبری- تحلیلی مثلث به نشانی: https://www.mosalasonline.com

طباطبایی، سید‌محمدحسین‌. ( 1417‌ ه.ق). المیزان‌ فی تفسیر القرآن. قم: دفتر انتشارات اسلامی.

عارف نظری، مسعود ؛ مظاهری، محمدعلی (1384)، سبک های دلبستگی و شیوه همسرگزینی (چند همسری - تک همسری)، فصلنامه خانواده پژوهی، دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشکده خانواده، زمستان، ش 4 ، صص 393 - 406 .

عرب، سعید، دانشمند، بدر السادات ؛ پودینه، زهرا ؛ ثامنی، ناهید ؛ میرگل، احمد ؛ باباخانلو، اشرف (1394)؛ بررسی میزان بهزیستی روانشناختی وسازگاری زناشویی ورضایت از زندگی در بین خانواده های چند همسری وتک همسری، دوفصلنامه مشاوره و روان درمانی خانواده، دانشگاه کردستان ، تابستان ، شماره 17 ، صص80-96

علي نقيان ، شيوا، روستاخيز، بهروز. (١٣٩٧). فهم پديدارشناختي چندهمسري درميان بلـوچ هـاي ساکن شهرستان چابهار. پژوهش هاي انسان شناسي ايران ، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، دوره ٨ ، ش ١، صص ٩٥-١١٧.

فرهمند، مهناز؛ رضوانی، زهره (1398)، ساختار و عملکرد خانوادگی در خانواده های تک همسری و چند همسری، فصلنامه جامعه شناسی کاربردی، مقاله 8، دوره 30، ش 3 (شماره پیاپی 75)، مهرماه، صص 135-154.

قـطب، سـید‌بن‌قطب. (1412 ه.ق). فی‌ظلال‌القرآن. بیروت: دارالشروق.

کاتوزیان، ناصر (1376)، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، چاپ 22، تهران: شرکت سهامی انتشار .

کرمی، محمد تقی ؛ سجادی امین، مهدی (1389)، نقد و بررسی ماده 23 لایحه حمایت از خانواده ، مطالعات راهبردی زنان(شورای فرهنگی اجتماعی زنان)، تابستان، ش 48، صص 85-132.

لوبون، گوستاو (1334‌)، تاریخ تمدن اسلام و عرب، ترجمه‌: سید‌ محمد‌ تقی فخر داعی، چاپ چـهارم، تهران‌، بـنگاه مطبوعاتی‌ علی‌ اکبر‌ علمی‌

مجاهد ، عزيزالله، بيرشک ، بهروز. (1382)وضعيت رفتاري کودکان و سلامت رواني والدين در خانواده هاي چند همسري. مجله : روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، زمستان 1382 ، ش 35 ، صص 60 -67.

محبی، مرضیه (1400)، شمول تخلف از شرط دوازدهم سند ازدواج، فصلنامه وکیل مدافع (ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان)، دوره 11، شماره 21 اسفند 1400، صص 201-204

محمدی، ن. و شیخی، م. (1387)، «مطالعۀ تطبیقی روابط خانوادگی در خانواده‌های چندزن و تک‌همسر شهر زاهدان»، پژوهش زنان، ش ۴، صص 207-183.

مـصطفوی، حـسن. (1360). التـحقیق فی کلمات‌القرآن‌الکریم. تهران‌: نشر‌کتاب‌.

مـطهری‌، مـرتضی. (بـی‌تا). مجموعه‌آثار. قم: صدرا.

مکارم‌شیرازی، ناصر. (1374 ه.ق). تفسیر‌نمونه. تهران: دارالکتب‌الاسلامیة.

موحد نعیمه (1398)، همه چیز درباره ماجرای «ترویج چندهمسری»، فارس نیوز به نشانی: http://fna.ir/dd6roe

ناستيزايي، ناصر. (١٣٨٥). عوامل موثر در تعدد زوجات از ديدگاه دانشجويان بلوچ . مجله علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه سيستان و بلوچستان ، دوره ٣ ، ش ٥، صص ٦٣-٧٦.

ناظرزاده‌کرمانی، ف.؛ محمدی، ن. و ابراهیمی‌خیرآبادی، ج. (۱۳۸۷). «بررسی نگرش شهروندان تهرانی نسبت به موفقیت اجتماعی فرزندان در خانواده‌های چندهمسر»، فصلنامۀ خانواده‌پژوهشی، ش ۱۶، صص 385-369.

نوربخش، جواد (1341)، علل اجتماعی و فامیلی نوروزها‌ در‌ ایران، نامه دانشکده پزشکی (مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال 19، ش 7، صص 719-728.

هدایت‌نیا، فرج‌الله (1396)؛ چندهمسری در قرآن؛ چالش‌ها و رویکردها ، مجله قرآن، فقه و حقوق اسلامی(حوزه علمیه) ، پاییز و زمستان ، سال چهارم، صص 67- 98.

ب – منابع لاتین:



Al-Krenawi, A. Graham, J. R. & Slonim-nevo, V. (2002) “Mental Health Aspects of Arab-Israeli Adolescents from Polygamous Versus Monogamous Families.” The Journal of Social Psychology, 142 (4): 446-460. Doi: 10.1080/00224540209603911.

Al-Krenawi, A., & Graham, J. R. (2006). A comparison of family functioning, life and marital satisfaction, and mental health of women in polygamous and monogamous marriages. International Journal of Social Psychiatry, 52(1), 5-17.

Al-Sharfi, M., Pfeffer, K., & Miller, K. A. (2016). The effects of polygamy on children and adolescents: A systematic review. Journal of family Studies, 22(3), 272-286.

AL-Sherbiny, Ahmad (2005)" The Case of first wife in polygamy". Arab Psynet Journal. No 8. November. PP:18-26

Browne, Ken (1992), “An Introduction to Sociology”, Polity press, London.

Chaleby,K.(1985). Women of polygamous marriages in an inpatient psychiatric service in Kuwait. The Journal of Nervous &; amp; Mental Disease,173,58-59.

======= (1986). Psychosocial stresses & psychiat- ric disorders in an outpatient population in Saudi Arabia. Acta Psychiatrica Scandinavica,73,147-151.

======= (1988).Traditional Arabian marriages & mental health in a group of outpatient Saudis. Acta Psychiatrica Scandinavica,77,139-142.

Cherian,V.I. (1989). Academic achievement of child- ren from monogamous and Polygamous families. Journal of Social Psychology,130,117-119.

======= (1993). The relationship between paren- tal interest & academic achievement of Xhosa children from monogamous & Polygamous fami- lies. Journal of Social Psychology, 33,733-736.

De La Croix, D., & Mariani, F. (2015). From polygyny to serial monogamy: a unified theory of marriage institutions. The Review of Economic Studies, 82(2), 565-607.

Elbedour, S. Bart, W. & Hektner, J. (2007) “The Relationship between Monogamous/Polygamous Family Structure and the Mental Health of Bedouin Arab Adolescents.” Journal of Adolescence, 30 (2), 213-230. Doi: 10.1016/j. adolescence. 2006.02.003.

James, F. (2013). African polygamy: Past and present. Centre for the Study of African Economies, 20http:// mpra.ub.uni-muenchen.de/48526/.

Ghubash, R., Hamedi, E., &Bebbington,P.(1992). The Dubai community psychiatric survey: Prevalence & Socio-demographic correlates. Social Psychi-atry and Psychiatric Epidemiology,26,132- 138.

Gyimah, S. O. (2005). Polygamous Marital Structure and Child Survivorship in hana: Age Dependent Effect? PSC Discussion Papers Series, 19(13), 1

Sanderson, S. K. (2001). Explaining monogamy and polygyny in human societies: Comment on Kanazawa and Still. Social Forces, 80(1), 329-335.

Scheidel, W. (2008). Monogamy and polygyny in Greece, Rome, and world history. Rome, and World History (June 2008).

Owuamonam,O.D.(1987). Adolescent’s perception of polygamous family & its relationship to self-concept. International Journal of Psychology, 19,593-598.

Oyefeso,A.O.,& amp; Adegoke,A.R.(1992). Psychologi-cal adjustment of Yorba dolescents as influenced by family Type:a research note. Journal of Child Psychology, 33, 785-788.

Thobejane, T. D., & Flora, T. (2014). An exploration of polygamous marriages: A worldview. Mediterranean Journal of Social Sciences, 5(27 P2), 1058 -1066.









پانوشت ها:

[1] به نقل از: دورانت، 1344، 158

[2] Sanderson,2001, 2; Al-Krenawi & Graham, 2016, 1 (به نقل افشانی و همکاران، 1398، 65)

[3] شـجاعي، ١٣٨٥ (به نقل از افشانی و همکاران، 1398، 65)

[4] عرب و همکاران، 1383، 82

[5] دورانت‌، 1370، 50

[6] افشانی و همکاران، 1398، 65

[7] لوبون، 1334، 509؛ (نقل از رمضان نرگسی، 1384، 147)

[8] Murdock

[9] Browne, 1992: 213-214 (به نقل از: رمضان نرگسی، 1384، 152)

[10] افشانی و همکاران، 1398، 65

[11] امانی، 1380، 42و43

[12] مجاهد و بیرشک، 1383، 60 (به نقل از: فرهمند؛ رضوانی، 1398، 137)

[13] رمضان نرگسی، 1384، 157و158

[14] همان، 159

[15] خطیب‌زاده لیلا (۱۳۹۸الف)، شفیعی سعید (۲۰۱۹).

[16] خطیب‌زاده لیلا (۱۳۹۸ ب)،

[17] به نقل از از ویکی‌پدیا، دانشنامه آزاد، شاعر این مصرع، مرتضی‌قلی‌خان شاملو (درگذشته‌ی ۱۱۰۰ ه‍. ق) از شکسته‌نویسان مشهور سده یازدهم و حاکم‌‍ هرات و از امرای دربار شاه سلیمان صفوی است:

میان باغ به پروانه بلبلی می‌گفت نصیحتی بشنو تا که رستگار شوی

خدا یکی و محبت یکی و یار یکی دو دل مباش که بی‌ارج و اعتبار شوی.

[18] موحد نعیمه (1398)

[19] طباطبایی، 1417، ج 4، 491-2 81؛ مطهری، ج 91، 523-123 (به نقل از کرمی)

[20] کرمی، سجادی امین، 1389، 85-132

[21] امامی، 1392، 59

[22] قطب، 1412‌، ج1، 580‌؛ طباطبایی‌، 1417 ج4، 187؛ مکارم شیرازی، 1374، ج3، 257؛ مطهری، بی‌تا، ج 19، 322 (به نقل از: امامی، 1392، 71و72)

[23] صدر،1420، ج6، 158‌؛ طباطبایی، 1417،ج4، 188 (به نقل از همان).

[24] هدایت‌نیا، 1396، 67- 98 و نیز ر. ش. به امامی، 1392، 59-80.

[25] طالبی، احمد (1400)

[26] مجله سخن دوره ششم، ش 5، تیرماه 1334 ، ص 459

[27] صدر، 1420، ج6، 159 (به نقل از: امامی، 1392، 79)

[28] اعراف :189؛ بقره :35

[29] قصص : 29

[30] تحریم :10

[31] تحریم : 11

[32] تبّت : 4

[33] ر. ش. به : محمد رشیدرضا، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر ، ج 4، ص 370؛ محمدحسین طباطبائی، المیزان ، ج 4، ص 195ـ 198؛ محمدحسین طباطبائی، تعدد زوجات و مقام زن در اسلام ، قم : آزادی ، بی تا. ، ص 64ـ69؛ صلاح عبدالغنی محمد، وسائل الاسلام فی المحافظة علی الحیاة الزوجیة ، مصر 1418/ 1998؛ج 3، ص 131ـ159

[34] دانشنامه جهان اسلام، ج 1، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ص 3619

[35] قطب، 1412، ج1، 579؛ مطهری، بی‌تا، ج19، 307و357؛ مکارم شیرازی، 1374، ج3، 257 (به نقل از امامی، 1392، 70)

[36] ر. ش. به هدایت‌نیا، 1396، 67- 98

[37] خویی‌، 1427، 107(نقل از امامی، 1392، 78)

[38] مـصطفوی، 1360‌، ج8، 265‌(نقل از امامی، 1392، 78)

[39] اشتهاردی، 1417، ج 29، 91 ( نقل از کرمی، سجادی امین، 1389، 97)

[40] مـکارم شـیرازی، 1374، ج3، 259 (نقل از امامی، 1392، 78)

[41] سعادت، (۱۳۹۸) و نیز ر. ش. دورانت، 1344، 175 به بعد

[42] خان آبادی، 1400

[43] هرچند بقول مصحح کتاب، از احوال و گزارش زندگی ابونصر احمد بن محمد بخاری مطلب زیادی بدست نمی آید و تنها می دانیم که این ادیب و مفسّر بر مذهب تسنن و عارف مسلک بوده است اما وی به خاندان نبوت علاقه خاص نشان می دهد و در بسیاری از موارد با سخن مناسب از بزرگان شیعه و ائمه همچون امام حسین (ع) یاد می کند.

[44] ارفنجی، 1386، ج2، 638 (فصل "المجلس التاسع عشر").

[45] آريان‌پور، 1371، 4

[46] همان

[47] جمالزاده، 1342، 104 (ش 114)

[48] William Ewart Gladstone (1809- 1898)

[49] Benjamin Disraeli (1804-1881)

[50] John Stuart Mill (1806-1873)

[51] اروجی، ۱۳۹۵، 6و7

[52] آخوندزاده، 1334، 61-62 (به نقل از اروجی، ۱۳۹۵، 22)

[53] طالبی، (1400)

[54] isna.ir/xbkSZ

[55] رمضان نرگسی، 1384، 155-157

[56] عارف نظری، مظاهری، 1384، 402و403

[57] رمضان نرگسی، 1384، 160 تا 163

[58] همان، 161

[59] Ghubash, Hamedi, Bebbington, (1992)

[60] مجاهد و بـيرشک ، 1382، 61

[61] عارف نظری، مظاهری، 1384، 402و403

[62] Croixand & Mariani, 2015

[63] James, 2013

[64] Thobejane & Flora, 2014

[65] Scheidel, 2008

[66] افشانی و همکاران، 1398، 66 و 67

[67] افشانی و همکاران، 1398، 78-80

[68] رمضان نرگسی، 1384، 157-159

[69] نوروز (neurosis) در کنار سایکوزبه معنای روان پریش و روان رنجوری، دو اصطلاح مورد استفاذه در روان شناسی و روان پزشکی است

[70] نوربخش، 1341، 720و721

[71] افشانی و همکاران، 1398، 78-80

[72] اعتمادی و ابراهیمی، 1389، 3و6 (به نقل از: فرهمند؛ رضوانی، 1398، 136)

[73] Owuamonam (1987‌)

[74] self-concept

[75] مجاهد و بـيرشک ، 1382، 61

[76] افشانی و همکاران، 1398، 78-80

[77] Cherian (1989‌, 1993)

[78] Oyefeso & Adegoke (1992

[79] مجاهد و بـيرشک ، 1382، 61

[80] AL-Sherbiny (2005)

[81] عرب و همکاران، 1383، 84

[82] Chaleby (1985, 1986, 1988)

[83] مجاهد و بـيرشک ، 1382، 61

[84] Stefan

[85] فرهمند؛ رضوانی، 1398، 137

[86] Al-Krenawi & Slonim-nevo, 2002

[87] idem (به نقل از: فرهمند؛ رضوانی، 1398، 136)

[88] عرب و همکاران، 1383، 92

[89] همان، 83

[90] Al-Krenawi,. & Slonim-nevo, 2002

[91] Elbedour, & Hektner, 2007

[92] فرهمند؛ رضوانی، 1398، 137

[93] رمضان نرگسی، 1384، 162 تا 165

[94] ابتکار، (1397)

[95] ماده۲۱ـ نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در جهت محوریت و استواری روابط خانوادگی، نکاح دائم را که مبنای تشکیل خانواده است مورد حمایت قرار می‌دهد. نکاح موقت نیز تابع موازین شرعی و مقررات قانون مدنی است و ثبت آن در موارد زیر الزامی است:

۱ـ باردارشدن زوجه. ۲ـ توافق طرفین. ۳ـ شرط ضمن عقد ....

[96] محبی، 1400، 201-204

[97] فرهمند؛ رضوانی، 1398، 150 و 151

[98] کاتوزیان، 1376، 193-195

[99] رمضان نرگسی، 1384، 172
مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »