سال دزدی
نوشته: محمد مهدی حسنی
" ... قاضي پس از فراغت مطالعه اوراق پرونده، با لحنی تعجب آمیز گفت: " خانم محترم شما در همه جا نوشته ايد، سن شما بيست سال و چند ماه است. لطفاً دقيقا بفرماييد چند ماه ؟ " خانم: " بیست سال و...لو ... لو ... سيصدوشصت ماه." *1
واقعیت این است " کم گفتن سن" در میان مردم به ویژه خانم ها، هر چند به لحاظ اخلاقی، موضوعی مذموم و ناپسند، لیکن شایع است و هر یک از ما بارها و در برخورد های روزمره، با این رخداد برابر شده ایم و همین دست مایه طنز بسیاری از لطیفه گویان و طنازان است.
چنانکه خانم دكتر هانیه زایر رضایی در مقاله علمی و جدی "وقتی پیری، موهایمان را رنگ می زند" و موضوع آن، بهداشت و نگهداری مو در اوان پیری است، ناگهان گریزی بطنز بالا می زند و می گوید:
" سفید شدن مو در مردان در حدود 30سالگی و در زنان در35سالگی رخ می دهد - اما از آنجایی كه سن خانم ها معمولاً از 30 سال بیشتر نمی شود كمتر در میان آنها موی سفید می بینیم و اصلاً این مسئله ربطی به رنگ موهای مدل موجود در بازار ندارد- ! ..." *2
و دیگری در مطلب طنزی که عنوان آن " کن کووور - زن و سیاست " است و بصورت پاسخ و پرسش آزمایشی " تستی " نگاشته شده است، چنین می نویسد:
" در انتخابات ریاست جمهوری، سن قانونی زنان برای نامزد شدن چه میزان است ؟
الف - 30 سال
ب - 35 سال
ج - 40 سال
د - از آن جایی که سن خانم ها از 25 بالاتر نمی رود، خانم ها اصلاً نمی توانند نامزد شوند. " *3
چند روز پیش اینجانب دیوان صائب تبریزی به تصحیح دانشمند ادیب و شاعر مشهدی، استاد محمد قهرمان - که خداوند سایه او را بر سر فرهنگ و ادب این مملکت نگاه دارد - مطالعه می کردم، در صفحه 2920 کتاب غزلی بمطلع :
چند چون طاووس باشی محو بال خویشتن زیر پای خود نبینی از جمال خویشتن
بیت زیر را دیدم :
عمر خود را کم به امید فزونی می کنند ساده لوحانی که می دزدند سال خویشتن
و باز در صفحه بعد ( 2921 ) در غزلی بمطلع :
آدمی را نیست خصمی چون جمال خویشتن حلقه فتراک طاووس است بال خویشتن
بیت زیر آمده است :
این کهنسالان که می دزدند سال خویشتن کهنه دزدانند در تاراج مال خویشتن
و بلاخره در صفحه 3015 دیوان در غزلی بمطلع :
میسر نیست بی ابر تنک خورشید را دیدن از آن رخسار در ایام خط گل توان چیدن
بیت زیر دیده می شود :
چرا آلوده کذب و خیانت می کنی خود را
چو بیش و کم نمی گردد حیات از سال دزدیدن *4
هر چند " سال دزدیدن " معنایی روشن داشت، لیکن با مراجعه به کتاب نفیس فرهنگ اشعار صائب، تالیف مرحوم استاد احمد گلچین معانی ( موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1365 ، تهران - ص 408 ) مطمئن شدم که چنین شیوه رفتار اجتماعی، چیزی تازه نیست، بلکه قرن ها پیش نیز همین اخلاق ناپسند، مورد نکوهش گویندگان فارسی بوده است.
چنانکه شاعری دیگر بنام "آقا شمسی قمی" مشهور به "صفیر" *4 با وام گرفتن همین کنایه می گوید :
تابکی ازسال دزدیدن توان بودن جوان بخیه پیری برو افتاد از موی سفید *5
و اقبال لاهوری در قطعه ای در پیام مشرق سروده است:
مزن وسمه بر ریش و ابروی خویش جـــــــوانی ز دزیدن ســــــــــال نیست (کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری، بوسیله احمد سروش، انتشارات کتابخانه سنائی، 1343 ، تهران ص 272)
در کتاب پبش گفته و لغت نامه مرحوم علامه دهخدا و در آنندراج و بهار عجم ، "سال دزدیدن" ، کنایه از " کم گفتن سالهای عمر" معنی شده است. *6 و در مصطلحات الشعرا که مشتمل بر لغات و مصطلحات و امثال شعرای سبک هندی در دوره صفوی ، و تالیف سیالکوتی ملی وارسته لاهوری ( در گذشته به سال 1180 ﻫ. ق. ) است، در برابر عبارات مذکور معنی مشابه آورده است : " کمیت سالهای عمر نهفتن " و شاهد مثالش، نیز بقول نویسنده کتاب بیت پیش گفته : " این کهن سالان که می دزدند ... " از مرزا صائب است *7
و بلاخره قابل ذکر می داند که در چهار فرهنگ موجود زیر، جای کنایه مورد بحث خالیست.:
الف - فرهنگ کنایات ( 2 جلدی ) سخن تالیف آقای دکتر حسن انوری از انتشارات سخن
ب - فرهنگنامه کنایه اثر دکتر منصور میرزانیا، از انتشارات امیر کبیر
ج - فرهنگ کنایات اثر منصور ثروت، انتشارات امیر کبیر
د- فرهنگنامه شعری ( 3 جلدی ) ، تالیف : آقای رحیم عفیفی ، انتشارات سروش
(((((((((((((((((((((((((((())))))))))))))))))))))))))))))))
زیرنویس ها :
1 - با کمی تغییر به نقل از سایت : " کوهپايه "
2 - بنقل از سایت " آشنا "
3 - با کمی تغییر به نقل از " چاپ دوم ..... "
4 - دیوان صائب تبریزی، جلد ششم، به کوشش استاد محمد قهرمان، انتشارات علمی و فرهنگی چاپ دوم 1374 تهران.
5 – در کتاب فرهنگ مترادفات و اصطلاحات ( اثر محمد پادشاه متخلص به شاد - صاحب آنندراج - زیر نظر استاد بیژن ترقی، انتشارات کتابفروشی خیام - ص 23 ) نام شاعر " آقا شمسی زهی " ذکر شده، که بلاشک اشتباه است . زیرا در آنندراج ( بتصحیح آقای دکتر محمد دبیر سیاقی، انتشارات کتابفروشی خیام، چاپ دوم، 1363 ، تهران - ص 2305 ) که دیگر اثر محمد پادشاه است، می خوانیم :
" آتا شمسی صغیر که احوال او را محمد طاهر نصیر آبادی نوشته، تابکی از سال دزدیدن توان بردن جوان / .... بخیه برو افتاد از موی سفید " .
بنظر می رسد :
اولاً - در آنندراج ذکر "آتا" بجای "آقا" اشتباه چاپی است
ثانیاً – ذکر "صغیر" بجای "صفیر" به تاسی از بهار عجم، تالیف لاله تیک چندبهار بوده است.
ثالثا- در تصحیح و نوشتن بیت مذکور در آنندراج غفلت شده است، زیرا در بهار عجم شعر درست نگاشته شده است
همچنین در تذکرﺓ الشعرا ی نصرآبادی ( به انضمام رسائل ، منشآت و اشعار ، جلد اول، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات آقای محسن ناجی نصر آبادی، انتشارات اساطیر چاپ اول 1378 تهران - ص 517 ) می خوانیم :
" آقا شمسی، از ولایت قم است، جوان آدمی است، در کمال آرام در سخن سنجی، سلیقه اش معیار و در بزم آرایی طبعش رشک گلزار. در نقاشی با بهزاد چهره شده، و در صفیر نوازی عندلیب را خاموش ساخته، به عنوان مصاحبت در خدمت عالی حضرت میرزا محمد حسین می بود. صفیر تخلّص دارد . " و نمونه هایی از شعر او آورده شده است .
در تذکره ریاض الشعراء، ( جلد دوم ، تالیف : علیقلی واله داغستانی، با مقدمه، تصحیح و تحقیق : آقای سید محسن ناجی نصر آبادی ، انتشارات اساطیر چاپ اول 1384 تهران – ص 418 ) نام شاعر "شمسای صفیر" آمده است و می خوانیم : " قابل و فهیم و سخن سنج بوده. میرزا صایبا وی را تبریزی نوشته و میرزا طاهر نصر آبادی ، قمی ذکر کرده ... است "
در دو تذکره اشاره شده اخیر، سوای بیت مورد بحث، دو بیت زیر نیز مشترکاً از آقا شمسی قمی آورده شده است :
- تا سرشکم نشود پرده در راز کسی می شود آبله و در کف پا می ریزد
- خون گل جوش زد از رخنه دیوار چمن باغ این زخم نمایان ز که برداشته است
6 – بهار عجم، اثر : لاله تیک چندبهار، به تصحیح دکتر کاظم دزفولیان، انتشارات طلایه، چاپ اول 1380 تهران ج 2
7 - مصطلحات الشعرا ، تالیف سیالکوتی ملی وارسته لاهوری ، چاپ سنگی 1270 ﻫ. ق . هندوستان (لکنهو) - ص 155