شاخه اصلی : امورحسبی
شاخه فرعی : حجر
موضوع : عارضه های در حکم جنون و طریق طرح دعوی
پرسش :
اینجانب سابقاً بعلت استفاده کریستال فراوان، مشاعرم بجا نبوده است، بنحویکه تمامی همسایگان و دوستان این حالت بنده را تائید می کنند. اکنون که از اعتیاد مهلک مذکور جان سالم بدر برده ام و به زندگی عادی برگشته ام، فهمیده ام که در زمان اعتیاد و بدون اینکه خود بدانم و بیاد آورم ، یکی از دوستانم قولنامه ای را از من امضاء گرفته است و اکنون به استناد نوشته موصوف، تمام ماترک پدریم را مطالبه می کند. با توجه به اینکه با مراجعه به یکی از وکلای محترم دادگستری، ایشان مرا راهنمایی کرده ست که برای بطلان قولنامه بایستی ابتداً حکم حجرم را در دادگاه ثابت کند. می خواهم بدانم نظر شما در این مورد چیست؟
پاسخ :
بنظر اینجانب مشاوره داده شده بشما صحیح نیست. زیرا هر اعتیاد یا بیماری و عارضه ای که خود آگاهی و شعور را از بین ببرد، از حیث اختلال، در حکم جنون است. بنابراین مستی و بیهوشی و کهولت و دهشت و اعتیاد شده به مواد مخدر و مسکرات و هیتری ها، در موردی که باعث زوالی عقل و اراده میشود همان اثر جنون را در بطلان قرارداد دارد . هرچند که نتوان این گونه اشخاص را دیوانه نامید.
همچنین عارضه های زودگذر، سبب صدور حکم حجر نمی شود و به همین جهت بایستی وجود آن به هنگام عقد اثبات شود ( عیناً به نقل از قواعد عمومی قرارداد ها جلد دوم صفحات 38 و 39 استاد ناصر کاتوزیان ) . چنانکه در ماده 195 قانون مدنی نیز بطلان معاملات مست و بیهوش و خوابیده برهمین مبنا پذیرفته شده است. به این ترتیب این ادعا که بایستی ابتداً حکم حجر شما تقاضا شود و پس از صدور حکم قطعی حجر، ادعای ابطال قولنامه را مطرح کنید صحیح نیست.
همچنین عنایتاً به عمومات و نیز نص ماده 72 قانون امور حسبی، هر کسی می تواند پس از انجام معامله در دادگاه ثابت نماید که وی در زمان انعقاد معامله دچار اختلال هواس و حجر بوده است و چنین ادعایی شنیده می شود ( حقوق مدنی جلد 1 صفحه 207 – مرحوم دکتر امامی).
نوشته : محمد مهدی حسنی