ازدواج و خانواده در آینه امثال
نوشته : محمد مهدی حسنی
منبع: ( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال یازدهم، شماره 21/ زمستان 1400- صص: 149-162)
بحث ازدواج و تشکیل خانواده، شیوه رفتار و حقوق طرفین و آثار ازدواج در میان مباحث حقوق خانواده و نیز علوم اجتماعی و مردمشناسی جایگاه ویژه دارد . لیکن باید دید که در فرهنگ توده بهویژه ضربالمثلها پژواک این نهاد مهم اجتماعی چیست؟ در نوشتهی پیش رو به جستجو و جمعآوری و بررسی بخشی اندک از ضربالمثلهای فارسی دراینباره پرداختهایم..
وقتی ما از دهانها میشنویم که : «قاطی مرغا شد»، «حکیم، جوجهخروسش فرموده است» (شکیبی)، «اردو را وارد قزوین کرد»[کرمانی] (ذوالفقاری)، داس را میان داسها انداخت [بختیاری] (ذوالفقاری) غسل بر گردنش نهادهاند (نامه داستان، ذوالفقاری) «سر خیک شیره به دستش دادهاند »(بهمنیار، شکور زاده، شهری) «طوق لعنت به گردنش افتاد» (شکیبی، بهمنیار، حییم، آرزو، شکور زاده، ذوالفقاری)، «قاتق نان خودش را پیدا کرد» (شاملو) «شاشش کف کرده، جفت میخواهد» [مازندرانی] (شکور زاده، ذوالفقاری «گوشت بز برایش سازگار است » (ذوالفقاری) «تیغ سنگک به پایش رفت» [همدانی] (ذوالفقاری) همه و همه کنایه از این است که فرد موردنظر ما ازدواجکرده است.
تشویق به ازدواج و تشکیل خانواده، وارون آن: بدگویی از همسرگزینی، نکوهش چندهمسری، بیوگان، پیردختری (ترشیدگی)، قوم شوهر، بیرون همسری، پرداختن به سن زوجین، ویژگیهای ظاهری و اخلاقی همسران، نسب میان آنان، و جایگاهشان، ملاکهای همسر گیری، اشتیاقهای اولیه به ازدواج و انتظارهای بعدی دو طرف و.... مفاهیمی است که در این مثالها، فراوان به آن پرداختهشده است.
لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید