انعکاس اسطوره ی یلدا در ادب فارسی
نوشته ی محمد مهدی حسنی
یادآوری:
بخش هایی از مقاله ی حاضر، زیر عنوان : "واکاوی استوره ی یلدا در ادب فارسی" در دوهفته نامه خبری – فرهنگی "امرداد" شماره 221 – شنبه 28 آذرماه 1388 – ص4 انتشار یافته است.
1 – پیشینه یلدا :
شب یلدا، و روز "دیگان" و آئینی که در نخستین شب زمستان ( بلندترین شب سال) برپا می شود، پیشینه ای دراز دارد. با توجه به جستارهای تاریخی، شب یلدا، شب زایش و تولد مهر است و آریایی ها و به ویژه پیروان آئین مهر از هزاران سال پبش از این رخداد را گرامی داشته و مراسم و مناسکی را برپا می داشتند. ریشه این باور و اعتقاد به گاه شماری و اندیشه هایی که ایرانیان مهری دین از آن داشتند، برمیگردد . آنان که زندگی شان بر پایه کشاورزی – چوپانی استوار بود، در طی سال ها و سپری شدن فصول دریافتند که گذشت زمان، تغییر فصول، بلندی و کوتاهی روز و شب، با گردش خورشید و جهت حرکت و قرار ستارگان ارتباط دارد، از این رو کارها و فعالیت خود را برین مدار تنظیم کردند. در نزد آنان، روشنی و روز و تابش خورشید و اعتدال هوا، مظاهر نیک و بهره ی ایزدی، و تاریکی و شب و سرما اهریمنی بود. آنان دریافتند در برخی فصول، روزها بسیار بلند و شب ها کوتاهتر می شود و امکان استفاده از روشنی و نور خورشید دوچندان می شود، پس کم کم این اعتقاد پیدا شد که همواره نور و روشنی از یک سو و ظلمت و تاریکی ازسوی دیگر ، مدام در جدال و کشمکش هستند. گاهی خورشید و فروغ چیره شده و مردم در پرتوی آن، ساعات بیشتری بر روی پای خود می ایستند و گاه مقهور تاریکی می شود و فیض رسانی خورشید کاهش می یابد. آنان با هوش فروان خود دریافتند که کوتاه ترین روزها، آخرین روز پائیز، یعنی روز سی ام آذر و بلندترین شب ها، شب اول زمستان، یعنی نخستین شب دی ماه است.
لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید.