چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۵:۳ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

ننه ام بهتر از تو نفرین می کند

نوشته: محمد مهدی حسنی

روزی در میان رسمیت جلسه رسیدگی، پیرمردی وارد دادگاه شد، قاضی ( که به خوشرویی و حسن خلق شهرت داشت و اینک جان به دادار تسلیم کرده است و خدایش رحمت کند ) به ملاحظه کبر سن و همچنین وضعیت خاص پیرمرد که فرد عامی و بیسواد می نمود، رسیدگی خود را نادید گرفته و گفت پدر جان چه می خواهی؟ پیرمرد با جستجوی فراوان در جیب های خود، بالاخره دو برگ کاغذ چند تا شده، از جیب خود خارج و به دست قاضی داد. گفت: آقایی که جای شما نشسته بود بمن گفت جلسه دیگر شاهد بیاور ولی پس از چند روز این رای را برایم فرستاده و محکوم کردند و دادگاه چهار طبقه (منظور او دادگاه حقوقی 1 استان مستقر در ساختمان مرکزی دادگستری مشهد بود) پرونده را نخوانده، باز محکومم کردند و این (دادنامه دومی )را برایم ارسال کرده اند. قاضی دادگاه پس از مطالعه آراء دست پیرمرد به وی گفت : پدر جان این رای قطعی شده است و کاری از من بر نمی آید ولی پیرمرد اصرار داشت که باید راهی باشد. دادرس که گیر آدم سمجی و بلانسبت زبان نفهمی افتاده بود، گفت: پدر جان ما به عالم غیب و شهادت ایمان داریم. انشاا... اگر اینجا نشد در آن دنیا حق خود را از غاصب ادعایی ات می گیری، و اگر حق داشته باشی خدا از او نگذرد و آنچه از تو گرفته است در دنیا به کامش نرود...

زنگ تفریح ایجاد شده در میان جلسه طولانی رسیدگی، لااقل به مذاق اینجانب خوش آمد پس از اینکه با رفتن پیرمرد و پایان جلسه فراغتی حاصل شد، با خنده به قاضی - که با او سابقه دوستی داشتم – رو کرده و گفتم : حرف شما بنده را یاد مثل قدیمی، : " ننه ام بهتر از تو نفرین می کند " می اندازد .

شادروان علی اکبر دهخدا در امثال و حکم گوید : " دهقانی بحاکم از عامل شکایت برد حاکم عامل را نفرین میگفت دهقان نومید راه در گرفت حاکم گفت کجا روی گفت نزد مادرم چه او بهتر از تو نفرین کند " * 1

مثل بالا در کتاب کوچه مرحوم احمد شاملو بدین صورت هم ضبط شده است :

"نفرین را که زن بابام بهتر از حضرت حاکم می کند ."

و توضیح داده است که : " در سرزنش کسی تمثیل کنند که انجام وظایف خود را به ادای سخنان بی حاصل برگزارد :

یکی به شکایت نزد حاکم رفت که: دروازه بانان بار خرم را به جای صد دینار کسر عوارض به ضبط آورده اند حال آنکه مرا می شناسند و می دانند که هر صبحگاه تربار از دولاب به شهر می آورم؛ و می توانستند آن صد دینار را بر عهده من نویسند تا به هنگام بازگشت بپردازم .

حاکم، رنجیده خاطر، به تلخی مشت بر سینه کوفتن گرفت که: خدا این دروازه بانان را مرگی عاجل کرامت فرماید، خانه بر سرشان فرود آرد، به زمین گرمشان زند، پدرشان بسوزاندو یتیم مانده شان را پریشان و گرسنه آواره دشت و صحرا کند تا از این ظلم و ستم که به بندگان بیگناهش روا می دارند دست بدارند. شاکی نومید راه بازگشت پیش گرفت. حاکم پرسید نه مگر به شکایت آمده بودی؟ گفت: رفع ستم دروازه بانان را به خانه می روم، که نامادریم در کار نفرین و طعن و لعن سخت کارآمدتر از حضرت حاکم است. " * 2

*************

در پایان هر چند از بردن نام قاضی مذکور خودداری کرده ام . لیکن برای ایشان و همه درگذشتگان از اصحاب قضا و وکالت که در عمر کوتاه خود در اثر خدمت و اخلاق نیک شان؛ همچنان در خاطره ها زنده اند، آروزی غفران و رحمت الهی دارد. تا کی نوبت بما رسد :

بیاید بسی مشکبو بادها که ما رفته باشیم از یاد ها ( اسیری اصفهانی) *3

((((((((((((((((((((((((()))))))))))))))))))))))

1 - امثال و حکم تالیف : علامه فقید علی اکبر دهخدا، موسسه انتشارات امیرکبیر ، چاپ چهارم، 1357 ، تهران ص 1857 .

2 - کتاب کوچه ( جامع لغات، اصطلاحات ، تعبیرات ، ضرب المثل های فارسی ) ، جلد 5 تالیف مرحوم احمد شاملو، با همکاری آیدا سرکیسییان، انتشارات مازیار، چاپ دوم 1378 ، تهران – ص 7195 و 7196 .

3 – این بیت شبیه به ابیات بوستان سعدی به نقل از کتاب " عقد الجواهر " اثر اسیری اصفهانی (قرن دوازدهم) است. که به تقلید از بوستان سروده شده است( نگارستان دارا چاپ دکتر خیامپور ص 123 و 124 ) . ← بنقل از اشعار معروف تالیف آقای دکتر سید ضیاء الدین سجادی

( این یاداشت، بعدها در فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال 2، شماره 3/ پاییز 1390- صص 184و185 منتشر شده است.)

سه شنبه ۵ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۸:۳۵ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

بحثی در شروط ضمن عقد نکاح به نفع زنان

دختران جوان و دم بخت بخوانند

نوشته ی محمد مهدی حسنی

ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودّه و رحمه انّ فی ذلک لایات لقوم یتفکّرون سوره روم – آیه 21

بدان گه که لوح آفرید و قلم

بزد بر همه بودنــــی ها رقم

جهان را فزایش زجفت آفرید

که از یک فزونی نیامـــد پدید

یکی نیست جـــــــز داور کردگار

که او را نه انباز و نه جفت و یار

هرآنچ آفریده ست جفت آمدند

گشـــــاده ز راه نهفت آمدند

(حکیم فردوسی ) * 1

تعیین مهریه زیاد، یکی از مشکلات مبتلابه جامعه ماست و متاسفانه چشم هم چشمی و فقد آینده نگری و آگاهی نداشتن دختران و خانواده آنان از قانون و رویه قضایی حاکم بر محاکم خانواده، قوز بالا قوزست .

بنده دیشب در مجلس بله برون یکی از دوستان نزدیک (خانواده دختر ) انبازی داشتم. خوشبختانه هر دو خانواده از جمله پسر و دختر (عروس و داماد آینده) همگی بافرهنگ و روشن بین بودند. در مجلس خواستگاری، نسیم حیا و عفت ذاتی یزرگان دو خانواده، زورق گفتگوها را به همه جا برد جز در مسیر اصلی، که انگیزه گردآمدن و شب نشینی افراد بود. ناچار یکی باید شروع میکرد.

اتفاقاً از طرف خانواده پسر، نیز دوستی روشن ضمیر، دانشمند،و با سابقه طلبگی و البته چه به لحاظ سن شناسنامه ای و چه سن عقلی بزرگتر از اینجانب، در مجلس حاضر بود با اشاره ای ایشان سخن را آغاز کرد. چون از جانب آن بزرگ، توپ به زمین خانواده دختر پرتاب شد اینجانب با اجازه برزگترهای حاضر مجلس، گفتم : " هر چند از سر رحمت خداوندی بنده دو گل پسر دارم ولی بنا بر حکمتش از داشتن فرزندی دختر محروم شده ام . ولی اگر بنده دختری داشتم چنین رفتار میکردم .... "

و نکته جالب در این میان، پذیرش پیشنهاد بنده توسط دو خانواده، فرستادن صلوات، دست زدن و شیرینی خوردن و شیرینی خوراندن بود .

بگذریم ، بنده بدون این که قصدی بر نقد مقررات فعلی خانواده داشته باشم و یا چرایی وجودیشان را انکار کنم تنها از روی تجربه سالها وکالت و اینکه واگذاری حقوق مساوی به خانم ها ناشی از تطور و تکامل اجتماع در دهه های اخیر امری پسندیده و همواره دغدغه و موضوع بحث بسیاری از صاحب نظران و حقوقدانان است * 2 ، آنچه را که در جلسه خواستگاری پیشنهاد کردم، در اینجا تکرار می کنم .

بنده با عقل ناقص خود گفتم : خانواده دختر، مهریه عروس خانم را در حد پائین و ناچیزی (مثلاً پنج یا ده سکه بهار آزادی) تعیین کنند، لیکن درج شروط ذیل - که به لحاظ قانونی و شرعی گنجاندنش، در ضمن عقد نکاح بدون مانع است و در عین حال زن را در مقابل مرد به جایگاه بهتر و برابرتر می رساند - رویه شان شود :

الف – اعطای وکالت طلاق به زن :

زیرا وقتی مرد با استفاده از حق مطلق العنانی طلاق، می تواند بدون رضایت همسر و تحمل بار اثبات دلایلی همچون عسر و حرج و ... ، زوجه را طلاق دهد، چرا زن نخواهد و نتواند با وجود کراهت شدید از مرد، بدین وسیله خود را رها سازد.

ب – دادن اجازه اشتغال و تحصیل :

تجربه نشان داده است در زمانیکه میان زوجین اختلاف ایجاد می شود، آقایان با استفاده بی دلیل و سوء از قدرت مفوضه مذکور، در صدد ایذاء و اذیت همسرشان بر می آیند.

ج – حق خروج از کشور بی اجازه شوهر:

مشکل دیگری که در زمان بروز اختلاف، وبال گردن زنان ما میشود، نیاز آنان به کسب اجازه شوهر برای خروج از کشور و مخالفت بی دلیل زوج است. زیرا در این گونه مواقع هر گاه خانمی برای دیدن فرزندان و آشنایان خود و یا تحصیل و غیره، قصد رفتن کند، مردان براحتی مخالفت می کنند .

د – تفویض حق حضانت فرزندان در صورت وقوع طلاق :

در صورت بودن شقاق و اختلاف میان همسر ها، علقه زاید الوصف مادران به نگهداری کودکان مشترک، ضعف بزرگ عاطفی آنان و همواره مورد استفاده بیجای مردان است.

ھ – انتخاب محل سکونت مشترک، منحصراً با زن باشد :

شرط مذکور برای این است که اگر قید شود انتخاب محل سکونت با زوجین است. تفسیر بروال محاکم این است که به هر حال شوهر نیز بایستی با انتخاب محل موافق باشد. در عیر اینصورت حرف مرد رجحان دارد.

**************

اینک با توجه به اهمیت موضوع و تاثیر چگونگی انشای این شروط در عقدنامه ها در مرحله اثباتی، و به انگیزه سهولت انتزاع و درج تذکرات پیش گفته در سند ازدواج، شروط مورد نظر عیناً و بشرح ذیل نگارش می شود و خوانندگان محترم وبلاگ می توانند همین ها را در سند ازدواج خود بیاورند :

1 – زوج ضمن عقد خارج لازم که به اقرار عقد مذکور شفاهاً میان زوجین انتقاد یافته است، به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل بغیر و لو کراراً از جمله وکلای دادگستری اعطاء می نماید که هر زمان زوجه بخواهد با مراجعه به محاکم ذیصلاح دادگستری و تقدیم دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش و شرکت در دادگاه و معرفی داور و اخذ گواهی مذکور و ارائه آن به یکی از دفاتر طلاق، با اجرای صیغه طلاق و بذل تمام یا قسمتی از مهریه، خود را به هر نوع طلاق که بخواهد مطلقه نماید. زوج ضمن عقد خارج مذکور، در قبول بذل مهر نیز به زوجه وکالت تفویض می کند .

2 – طرفین قبول می نمایند که : زوجه به هر نوع شغلی که بخواهد اشتقال و همچنین حق ادامه تحصیل تا هر مقطعی را داشته باشد و زوج حق هیچگونه ممانعتی را ندارد.

3 – زوج به زوجه وکالت بلاعزل تفویض می نماید تا هر زمان که زوجه بخواهد خروج خود از کشور را از ناحیه زوج اجازه دهد .

4 – طرفین شرط می نمایند که حضانت فرزندان مشترک احتمالی در فاصله بین 7 سالگی تا احراز رشد کودک با زوجه باشد. * 3

5 – حق انتخاب محل سکونت زوجین در طول دوران زندگی مشترک منحصراً به زوجه تفویض می شود .

((((((((((((((((((((((((()))))))))))))))))))))))))))

1 - شاهنامه، جلد اول، حکیم ابوالقاسم فردوسی، به کوشش جلال خالقی مطلق، نشر مرکز دائر المعارف یزرگ اسلامی ( مرکز پژوهشهای ایرانی و اسلامی ) ، چاپ اول، 1386 تهران ص 202

2 - گویند زنی از طبیبی عارف و دانشمند پرسید : " برای چه زن از دنده مرد آفریده شده است ؟ " بدو پاسخ داد : " زن از سر مرد خلق نشد تا بر وی مسلط نشود و از پای او آفریده نگردید تا زیر دست جفت خود نشود. از پهلوی مرد وجود یافت تا با او مساوی باشد، از زیر بغل مرد و دو دست مرد برداشته شد تا او را نگهداری و خدمتش کند و از نزدیکترین موضع بقلب مرد، بدنیا آمد تا او را محترم داشته، در قلب جای دهند .

۳ - لطفاً دوستان حقوقدان،خیال نکنند که بنده از موضوع هم حق و هم تکلیف بودن حضانت، و اشکالی که بر سلب حق مذکور میشود، بی خبرم . لیکن بعض محاکم چنین شرطی را می پذیرند.

دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۴:۴۹ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

به نقل از مجلّه گل آقا – شماره اول - سال ششم ( نوزوز 74 ) - ص 35 سایت

دوشنبه ۴ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۸:۸ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شاخه اصلي : حقوق مدنی و تجارت

شاخه فرعي : ادله اثبات دعوی

موضوع : میزان سندیت دفاتر ابرازی غیر تاجر

پرسش :

اینجانب با یکی از کسبه جوراب فروش دیگر اختلاف حساب داریم و هر دو کسبه جزء هستیم فتوکپی تمام دفتری به خط ایشان را پیوست دادخواست نموده و پس از قبول دعوی اعسار بنده از پرداخت هزینه دادرسی و قطعیت دادنامه، درجلسه اول رسیدگی مفاد آن را طرف انکار یا تکذیب نکرده و تنها در میزان دادگی و گرفتگی دفاع شد. دادگاه کارشناسی تعیین لیکن طرفم در اثنای اجرای قرار، دفتری قلابی دیگری به کارشناس ارائه که باز هم به خط خود خوانده است و کارشناسی دفتر دوم را قبول و بر اساس آن اظهار نظر کرده است. و دادگاه هم به استناد دفتر دوم بنده را محکوم کرده است . آیا برای تجدید نظر از این رای چه دفاعی باید بکنم :

پاسخ :

جناب آقای حسین سلم. ابرازدفتری که مطابق اصول دادرسي در دادگاه ارائه نشده، و فاقد شرايط اساسي صحت يک دفتر تجاري است، و همچنين بعلت شما دخالتی در تنظيم آن نداشته اید، عليه تان سنديت ندارد. زيرا :

یکم – آنگونه که بیان داشته اید، مطابق قانون تجارت، طرفين تاجر (به معناي خاص) محسوب نمي شوند، تا دفاتر آنان، عليه يکديگر و ثالث قابليت استناد داشته باشد. چه مطابق عرف مسلم جامعه، و مقررات تجاري، من جمله، ماده واحده موضوع نظامنامه ماده 19 قانون تجارت وزارت عدليه سابق به شماره 7044 – 15/3/1311 و غيره ، طرفین کسبه جزء، و نه تاجر، تلقي مي گردند.

دوم – لوفرض که طرف شما تاجر محسوب شود، مطابق مواد 6 الي 19 قانون تجارت و آئين نامه هاي مربوطه ونيز مواد 1297 الی 1299 قانون مدني، دفاتر قانوني شامل دفتر روزنامه ، کل و دارايي است، که تاجر حسب مورد، همه روزه، بايستي تمام مطالبات و ديون و داد و ستد تجاري و معاملات خود، و حتي وجوه برداشت شده بابت مخارج شخصي خود را، در دفتر روزنامه درج کند. و به همان ترتيب، و لااقل هفته اي يک مرتبه، کليه معاملات مذکور را، از دفتر روزنامه استخراج؛ و با طبقه بندي خاصي در دفتر کل، منعکس کند. و همچنين براي تنظيم دفتر دارايي بايد .... و بالاخره دفاتر مذکور، بايستي مطابق آئين نامه پلمب دفاتر تجاري مصوب 10/3/1311 توسط نماينده اداره ثبت امضاء و پلمب شده ، و داراي نمره ترتيبي و قيطان کشيده، باشد، صفحات آن شماره گذاري، و در صفحه اول و آخر هر دفتر، مجموع عدد صفحات آن با تصريح به اسم و رسم صاحب دفتر امضاء گردد و ... و نيز تاجر، در هنگام درج معاملات، بايستي ترتيب تاريخي را رعايت، و از هرگونه عمل تراشيدن ، حک کردن ، جاي سفيد گذاردن و نوشتن در حاشيه، و پائين و بالاي سطور و .... خودداري گردد . و لذا اينکه يک دفتر معمولي، دفتر قانوني به حساب آید، به لحاظ مقرارت پیش گفته جای ایراد دارد .

سوم – لوفرض که طرف شما تاجر محسوب شود، بلاشک، خودتان تاجر نيستید. و اقوي دليل بر صحت اين مدعا ، صدور حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی در پرونده ادعایی شماست. زيرا مطابق نص ماده 512 قانون آئين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني از تاجر دادخواست اعسار پذيرفته نمي شود ؛ و تاجري که مدعي اعسار نسبت به هزينه دادرسي باشد، بايد برابر مقررات قانون تجارت دادخواست ورشکستگي دهد . بنابراين لوفرض که طرف شما تاجر محسوب شود، به استناد ماده 1298 قانون مدني ،دفتر وی در مقابل شمای غير تاجر، سنديت ندارد.

نوشته: محمد مهدی حسنی

یکشنبه ۳ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۷:۴۲ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

خوابِ شاعر

تق

تق

تق

فشار دستان زمخت گزمکان اضطراب

بر کوبه درب کوچک باغ .

آواز چکاوکها ، خاموش می شود .

گرپ

گرپ

گرپ

سریدن چکمه های هول

بر صورت ملایم علف های باغ

لانه های امن خراب می شود.

پچ

پچ

پچ

در گوشی موزیانه گزمکان

و صورت به هم ریخته قاصدک ها ،

پروانه ها، پرواز را از یاد می برند.

شلپ

شلپ

شلپ

فرود شلاق، بر تن سیمین جوی

عطسه ماهیان کوچک، بند می آید.

فش

فش

فش

بوسه زهرناک مار،

ساق نازک شعر سیاه و متورم میشود .

خس

خس

خس

نفس های داغ و تبدار شاعر

اوازشلاق گزمکان

وزهرمارها

به بیرون باغ، به سنگلاخه می گریزد.

انگار شاعر خواب می بیند .

مشهد 29/3/81

شنبه ۲ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۴:۳۴ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

به نقل از مجلّه گل آقا – شماره چهارم - سال ششم (31 فروردین 74 ) - ص 13 سایت

جمعه ۱ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۹:۳۹ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

طنز - پندهایی منتخب از: رساله درویش نامه ( صد پند ) عبید زاکانی

نوشته و انتخاب : محمد مهدی حسنی

اگر شربتی بایدت سودمند

ز داعی شنو نوشداروی پند

ز پرویزن معرفت بیخته

به شهد ظرافت بر آمیخته * 1

درویش نامه ( رساله صد پند ) دارای صد پند شیرین حکیمانه طیبت آمیز است که عبید زاکانی آنرا در سال 750 انشاء کرده است و جز پند های نخستین رساله : مانند :

  • ای عزیزان ! عمر غنیمت شمرید.

  • وقت از دست میدهید.

که کاملاً جدی بنظر مِی آید، رفته رفته پندها به هزل و طنز می گراید. گاهی طنز به جای آنکه خنده بر لب آورد، خواننده را در اندوهی تلخ فرو میبرد. عبارات درویش نامه با وجود کمال اختصار، بسیار فصیح و دلپذیر است * 2 .

***************

پندهای منتخب ار رساله درویش نامه ( صد پند ) :

  • مسخرگی و فوّادی و دف زنی و غمازی و گواهی به دورغ دادن و دین به دنیا فروختن و کفران نعمت پیشه سازید تا پیش بزرگان عزیز باشید و از عمر برخوردار گردید . (266 )

  • دختر فقیهان و شیخان و قاضیان و عوانان ( = یاران ) مخواهید و اگر بی اختیار پیوندی با آن جماعت اتفاق افتاد عروس را به ... سو برید تا گوهر بد، ببار نیاورد و فرزندان گدا و سالوس و مزوّر و پدر و مادر آزار، از ایشان در وجود نیاید. ( 267 )

  • طعام و شراب تنها مخورید که این شیوه کار قاضیان و جهودان باشد . ( 269 )

  • حاکمی عادل و قاضیی که رشوت نستاند و زاهدی که سخن به ریا نگوید و حاجبی که با دیانت باشد، و کون درست صاحب دولت، در این روزگار مطلبید. (270 )

  • از تزویر قاضیان ، و شنقصه ( = جور ) مغولان، و عربده کنگان، و حریفی آنانی که روزگاری .... باشید؛ و امروز دعوی زیر دستی و قتّالی و پهلوانی کننده؛ و زبان شاعران ، و مکر زنان و چشم حاسدان و کینه درویشان ایمن مباشید . (274 )

  • گواهی کوران در ماه رمضان قبول مکنید اگرچه بر کوهی بلند باشند. ( 275 )

نصیحت نیکبختان یاد گیرند بزرگان پند درویشان پذیرند * 3

((((((((((((((((((((((((((((())))))))))))))))))))))))))))))

1 – بنقل از مقدمه رساله، که از عبید نیست و خود از بوستان سعدی بمطلع :

به گمراه گفتن نکو می روی جفایی تمام است و جوری قوی

نقل کرده است (بوستان، بتصحیح مرحوم محمد علی فروغی ، ص 56 ) .

2 – در تنظیم مقدمه بالا به اظهار نظر اساتید : مرحوم عباس اقبال و دکتر محمد جعفر محجوب، در مقدمه دو دیوان چاپی عبید نظر داشته است و اصل متن به نقل از : رساله دلگشا، به انضمام رساله های تعریفات، صد پند و نوادر الامثال، تألیف خواجه نظام الدین عبید زاکانی، بتصحیح و ترجمه و توضیح آقای دکتر علی اصغر حلبی، انتشارات اساطیر، چاپ اول ، 1383 ، است. بنابراین اینجانب نه توانسته و نه خواسته از خود چیزی بیان کند. و شماره آمده میان دو کمان در آخر هر پند، اشاره به صفحه کتاب دارد.

3 - بنقل از پایان رساله صد پند. بنظر می رسد که بیت از خود عبیدست.

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »