سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۷ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

هزل و طنز در شعر ادیب الممالک فراهانی(بخش اول)

نوشته: محمد مهدی حسنی

در باره ادیب الممالک فراهانی :

میرزا محمد صادق ادیب الممالک فراهانی، شاعر، ادیب، روزنامه نگار و نویسنده برجسته دوره بیداری و عهد مشروطیت به شمار می آید. نام پدرش میرزا حسین و از سادات فرهان و از نوادگان میرزا بزرگ قائم مقام است.

وی در سال 1277 ھ. ق. به دنیا آمد و در سال1336(۱335) قمری و در سن 58 سالگی به مرض سکته چشم ازجهان فرو بست. آرامگاهش زوایه حضرت عبدالعظیم (ع)است.

هر چند مدتی در خدمت مظفرالدین شاه بود و لقب خود را از او گرفت و مدیحه فراوان سرود. لیکن در آستانه انقلاب مشروطیت همسو با سایر روشنفکران و مردم به خیل انقلابیون پیوست و بعدها سر دبیر روزنامه مجلس شد،

ادیب الممالک از سال 1329 قمری که رئیسی عدلیّه عراق (اراک) به وی واگذار شد تا پایان عمر به شغل قضاوت اشتغال داشت چنانکه در واپسین عمر، رئیس عدلیّه یزد بود.

او علاوه بر عربی و فارسی و حکمت و ریاضی و نجوم از زبانهای روسی، ترکی، و پهلوی هم آگاهی داشت

شعر او آینه تمام نمای وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور ما در دوره بیداری و مشروطه است. دغدغه های انعکاس یافته او در اشعارش، مملو و مشحون از اندیشه های وطن پرستی و ملی گرایانه، توجه به گذشته و تاریخ پر افتخار ایران و عشق به دادگستری و عدالت خواهی است. شیوه و راه او در زندگی اجتماعی و سیاسی، ظلم ستیزی و یورش بی امان به ستم و بیداد و نقد ظلم است و مطاوی اشعار او، پژواک درد ها و آلام و رنج رعیت و بیان نابسامانی های اجتماعی و سیاسی، شرح سیر حوادث و تاریخ مشروطه و نیز بسط آرمان ها و دیدگاه های انقلابی و روشنفکری است و شرح و بیان واژگان نو و تازه ساخته ای همچون: آزادی ، استبداد، حقوق، ملت، قانون، انجمن، احزاب، مجلس ، امنیت، مشروطه ، عقب ماندگی کشور و .... است که این همه در شعر او به خوبی تجلّی یافته و به سهولت یافت می شود. اشعار وطینه او بسیار و نیز مشهور است.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

یادآوری الحاقی:

بخش نخست این نوشته و یکی از قطعات آمده تحت عنوان: «صلحیه اثر طبع ادیب الممالک فراهانی»، بعدها، در بخش طنز ادبی فصلنامه وکیل مدافع (ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان)، سال دوم، شماره ششم و هفتم، پاییز و زمستان ۱۳۹۱، رویه های ۱۶۲ الی ۱۶۷، انتشار یافته است.

دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۵:۴۱ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

حس مرطوب (نقدی بر شعر "سکوت دسته گلی بود" یدالله رویایی)

نوشته : تقی خاوری

«سکوت دسته گلی بود/ میان حنجره ی من ....»

بیش از چهل سال قبل که کتاب یدا... رویایی منتشر شد این دو سطر با ذهن من الفت گرفت و آن را زمزمه می کردم به فکرم نمی رسید که بعد از چهل سال در جلسه ایی این سروده نقد و ارزیابی شود هر چند این شعر ترانه ایی شده و توسط خواننده ایی خوش صدا به اجراء درآمده است. این سرنوشت شعرهای ماندگار است و راز ماندگاری در اصالت شعری خودجوش و درون ساختاری. این شعر را شاعر قبل از سرودن در درون خود دیده و با تکنیک زیبا و پخته آن را به تحریر درآورده است. «سکوت دسته گلی بود،/ میان حنجره ی من» تصویر وحشی ست، دسته ایی گل میان حنجره، سکوت هم غیرمادی، این طبیعت شعرهای بوطیقایی ست که تصویر تبدیل به معنا می شود، مجموعه ای از اجراء معنایی جمع شده به صورت دسته ایی گل که حاصل آن همین تصویر فشرده است که به ناگاه از درون شاعر پرتاب می شود. این تصویر یاد آور تصویر های هولدرلین شاعر جنون زده ی آلمانی ست. پرسشی ست که چرا در میان کتابهای رویایی همین کتاب دریایی ها ماندگار شده است؟ رویایی گرفتار بازی با کلمات شد، حال آنکه کلمات رازها را نمی سازند بلکه رازها کلمات را ماندگار می کنند و اما ادامه ی شعر: «ترانه ی ساحل / نسیم بوسه من بود و پلک باز تو بود» که به قوت بخش قبلی نیست، تصویر باز می شود و شاعر در ساحل خاموش ترانه می سازد با نسیم بوسه در پلکی باز و بعد شاعر به سمت و سویی دیگر می رود: « برآبها / پرنده ی باد / میان لانه ی صد ها صدا پریشان بود. /// لانه ی صدا امواج است و مرغ باد درمیان صدا ها با چرخش پروازی تند و سریع بی طاقت است. /

صدای تندر خیس / و نور تر آذرخش // در آب / آئینه ایی ساخت.»

تصویری پر تحرک و جذاب که آذرخش با جرقه ایی دریا را آئینه می سازد، مثل عدسی دوربین که در یک آن باز و بسته می شود و با پرداخت به کلمه های تر و خیس فضای ساحل و دریا را در ذهن خواننده مرطوب می سازد و با یک پارادوکس دریا را به آتش می کشد و قاب روشنی از شعله های دریا نشان داده می شود و بعد همه چیز می سوزد: «نسیم بوسه و/ پلک باز تو و / پرنده ی باد/ شدند آتش و دود.» در این جا آغاز شعربرگردان می شود:

«میان حنجره ی من / سکوت دسته گلی بود»

و بعد با آتش زدن حس خود حضور خویش را در شعر اعلام می کند. این فضا سازی وسیع و گسترده تنها با شصت و سه کلمه ساخته شده است و این قدرت تکنیک رویایی را در این شعر نشان می دهد. این شعر، نیمایی ست و شاعر وزن را نرم و ملایم در این شعربه کارگرفته است در این شعر همه چیز به وجود می آید و به سرعت نابود می شود و شاعر تحت تاثیر این اتفاق است.

جمعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

تصویر طنز (کاریکاتور) 16 - متانت در مبارزه با مفاسد اجتماعی

به نقل از مجلّه گل آقا – شماره 38 - سال پنجم ( 1 دی 73 ) - ص 3 سایت گل آقا

دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۴۰ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

دیداری دوباره با رضا دبیری جوان

و دو شعر تازه از او

نوشته ی محمد مهدی حسنی

دیشب دوست شاعر و پژوهشگر مشترک : تقی خاوری، دیگر شاعر خوش گو دیارمان: رضا دبیری جوان را به دفترم آورد، با اینکه در خلال سالهای 65 و 66 با معرفی رضا افضلی در دو یا سه جلسه دوره شعرخوانی آنان انبازی داشتم و ایجاد الفت و نزدیکی میان ما دو نفر در همان دیدار کوتاه، موجب شد تا دبیری یکی از شعر های تازه گفته خود را فی المجلس برایم بنویسد و با قید "برای محمد مهدی حسنی دوست تازه یافته ام...." در بالای نوشته، آن را به من دهد، از آن وقت 22 سال می گذرد، مشکلات روزگار و گرفتاری ها موجب شد، که یکدیگر را نبینیم ولی دورادور، علقه خود را با او و با خواندن شعرهایش – که گاه و بیگاه در مطبوعات و کتاب ها نشر می یافت - حفظ کردم . اما قضیه من فرق داشت زیرا چون او، هنر گویش و زایش شعر و نیز نشر آن را نداشتم، پس به مصداق هر که از دیده رود از دل برود، از سوی او فراموش شدم. تا اینجای قضیه، چیزی غیر عادی دیده نمی شود، بنابراین بهانه نوشتن یاداشت حاضر چیست؟ اجازه بدهید یگویم ....

دیشب وقتی از پاسخ دادن و انجام کارهای ارباب رجوع دفتر فارغ شدم، سه نفری، یک دو ساعتی گپ زدیم، پس همان الفت و نزدیکی 22 سال پیش مکرر شد و دبیری جوان نسخه ای از آخرین دفتر شعر خود (در گرگ و میش صدا) را به من پیشکش کرد. جالب اینجا بود که در تقدبم نامچه کتاب، درست همان عبارات 22 سال پیش را با خط خرچنگ و قورباغه خود تقریر کرد: " برای محمد مهدی حسنی دوست تازه یافته ام....". برای بنده که به قول میرزا صائب هشیاری او را در نشست مستان انتظار می کشیدم،

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

جمعه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۵۵ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

داستان طنز - شهردار لایق از عزیز نسین

عزیز نسین از زبان خودش (1)

نوشته‌ی : عزیز نسین- سال 1968

برگردان: ژاله‌ی صمدی

پدرم در سیزده‌سالگی از یکی از روستاهای آناتولی به استانبول آمد. مادرم هم وقتی خیلی بچه بود از روستای دیگری در آناتولی به استانبول آمد. آن‌ها مجبور بودند سفر کنند تا یک‌دیگر را در استانبول ببینند و ازدواج کنند تا من بتوانم به دنیا بیایم. حق انتخابی نداشتم، به همین دلیل در زمانی بسیار نامناسب، در کثیف‌ترین روزهای جنگ جهانی اول، سال 1915؛ و در یک جای بسیار بد به نام جزیره‌ی هیبلی، متولد شدم. هیبلی، ییلاق پولدارهای ترکیه در نزدیکی استانبول است و از آن جا که پولدارها نمی‌توانند بدون آدم‌های فقیر زنده بمانند، ما هم در آن جزیره زندگی می‌کردیم.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۵۱ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

نقدی بر گزارش روزنامه جام جم - وضع حق الوكاله ها و معاش وکلای دادگستری

روزنامه جام جم دوشنبه 14 اردیبهشت 1388 در ستون سمت چپ صفحه یک خود - که به روال بایستی جای درشت کردن و آوردن خبرهای مهم و داغ اجتماعی و سیاسی باشد سراغ وکلای داگستری آمده است. آنهم با تیتر جذاب و پر طمطراق :

{ « جام جم » گزارش مي كند: حق الوكاله ها، موكلان را نقره داغ مي كند. }

بانوی نویسنده ابتدا با آوردن نقلی از رئيس اتحاديه سراسري كانون هاي وكلاي دادگستري (بهمن کشاورز) – که سخن وی ارتباطی زیادی هم با مطلب ندارد - و شوخی خواندن آن می گوید : "اما حقيقت اين است كه به نظر ما هم در جايگاه بخشي از عوام الناس (مرادشان مردم فهیم است) و البته بدون قياس به نفس با مردان (ظاهراً از اینکه خانم هستند باید به نوعی در موضع تفکیک و تمایز جنسیتی اشاره شود) را قانون برخي از وكلا بويژه درخصوص حق الوكاله گاهي ناعادلانه عمل مي كنند. "

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

دوشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۱۴ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شعر طنز – دفاع قاتل

جاهلی کُرد کشت پیری را پیر درماندۀ حقیری را

کار قاتل به دادگاه کشید چون به او نوبت دفاع رسید

گفت در دادگاه، قاتل کُرد گر نمی کشتمش خودش می مرد

حسامی محولاتی *

*************

* منبع : کتاب رنگین کمان طنز، محمد حسن حسامی محولاتی، با مقدمه استاد باستانی پاریزی، قم، نشر خرّم ، چاپ اول 1387 - ص 111

یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۱۶ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شاخه اصلي : آئین دادرسی کیفری

شاخه فرعي : ادله اثبات دعوی

موضوع : اهمیت ادله علمی در کنار دلایل سنتی حقوق جزا

پرسش :

آیا بازپرس و محکمه کبفری می توانند به استناد شهادت شهود و بدون اینکه موضوع به کارشناسی ارجاع شود قرار مجرمیت یک نفر را با اتهام جعل یک قولنامه صادر کنند؟

پاسخ :

برخی اعتقاد دارند با توجه به پيشرفتهاي بدست آمده ازعلوم وابسته به جزا، و لااقل در باب جرايم عرفي (بازدارنده)، دوره نظام ادله قانوني بسر آمده است. چنانکه درسيستم حقوقي کشور ما، با پذيرش قاعده " اقناع وجداني قاضي " ، ادله احصاء شده قانوني ( نظير: اقرار، شهادت، و ....) همگي طريقت دارند، و نه موضوعيت. بر اين منوال، به هيچ وجه نميتوان گفت، که "شهادت" رجحان بر ساير ادله قانوني دارد ( به نقل از آئين دادرسي کيفري جلد 2 دکتر محمد آشوري، ص. 235 به بعد )

بنابراین دادسرا و دادگاهها وظيفه دارند در ارزيابي دلايل ، روشي منطقي و معتدل پيشه سازند. و خاصه از ادّله علمي ( نظير کارشناس خط و امضاء )، که ناشي از ناموس تطّور و تکامل پيشرفت جامعه بشري است و بر خلاف داده هاي علوم اجتماعي، بدليل پاي بند ي اش، به تعاريف و اصول ثابت و لايتغير، جازم است، و بيانش، توام با روش معتدل و منطقي است؛ متعابعت کنند.

لذا در فرض سوال، قهر و عناد مقامات قضایی، با دليل علمي و معتبر ( نظريه تشخيص هويت ) و بزرگ نمایاندن شهادت شهود، که ارزش دلیلیت آن، به امارات بسيار، در کشورما، روز بروز کم رنگتر مي شود؛ با انس ذهني و منطق حقوقي مغاير است.

خاصه اینکه در قانون مادر یعنی قانون آئين دادرسي مدنی سابق (مواد 393 الي 396 و 401 الي 403 -( به ویژه ماده 393 ) ، قانونگذار براي نحوه رسيدگي به اصالت سند، مقرراتي را بيان؛ و دست محاکم را در مورد اتخاذ يکي از 3 طريق : ( الف – تطبيق مفاد سند با اسناد و دلايل ديگر ب – تحقيق از گواهان و مطلعين ج – مطابقت خط و امضاء سند بوسيله کارشناس ) باز گذارده بود . ليکن در مقررات جديد ، تمامي مقررات موصوف منسوخ؛ و به جاي آن در ماده 226 قانون آئين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب در امور مدني، تنها يک طريق : ( جلب نظر کارشناس رسمي يا اداره تشخيص هويت و پليس بين المللي ) تجويز شده است. .

یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۹ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شاخه اصلي : حقوق شهرسازی

شاخه فرعي : تخلّفات ساختمانی

موضوع : ارتفاع زیاد ساختمان همسایه بر خلاف ضوابط شهرسازی

پرسش :

همسایه اینجانب در هنگام ساخت ملک خود ارتفاع ساختمان خود را بر خلاف ضوابط مندرج در دفترچه ضابطه طرح هادي شهر ما زیاد گرده است به نحویکه که مانع رسیدن نور و روشنائي به ساختمان اينجانب است بنده به کمیسیون ماده 100 شهردای شکایت کردم

برغم اينکه کمسيون ماده 100 اوليه، با احراز تخلف همسايه مذکور از محتواي پروانه و نقشه، و طرح هادي شهرسازي حکم به تخريب بنا صادر کرد ، مع ذالک کمسيون دومی، با تخطي از ضوابط مندرج در دفترچه ضابطه طرح هادي شهر ما و با ناديد گرفتن حق همسايه وي ( اينجانب) ، حکم قلع و قمع اوليه را نقض، و جريمه تعيين کرده است. اگر بخواهم از تصمیم دوم به دیوان عدالت اداری شکایت کنم مستند قانونی بنده چیست با چند نفر .... مشورت کرده ام ولی جواب قانع کننده نداده اند. خواهشمندم در این باره من را ارشاد کنید

پاسخ :

مطابق عمومات شرعي ( قاعده لاضرر ) و نيز نصّ ماده 132 قانون مدني : کسي نميتواند در ملک خود تصرفي کند که مستلزم تضرر همسايه شود، مگر تصرفي که بقدر متعارف و براي رفع حاجت يا رفع ضرر از خود باشد .

و همچنين با توجه به اهميت نور آفتاب و روشنائي محيط، بعنوان دو عامل مهم، در بقاي حيات انسان و حيوان و نبات، که امري مسلم و از لحاظ علمي و بهداشتي شناخته شده است؛ رعايت شرايط زيست – محيطي مذکور در شهرهاي امروزي فرض بنظر مي رسد .

قانونگذار براي رعايت اصول پيش گفته در نظام شهزسازي، مقرر داشته هنگام تصويب نقشه جامع و هادي شهرها، ساختمانهاي در يک رديف طراحي و احداث شود و اجراي جبهه هاي ساختمانها، در خط مستقيم و نيز ارتفاع مناسب عملي شود.

لذا چنانچه مالک ساختماني، از امتداد آن خط يا ارتفاع پيش بيني شده، بيشتر رود، چون اقدام وي، به منزله تجاوز به حقوق همسايه تلقي ميگردد، با وي برخورد می شود. و به همين دليل، معمولاً در طرح جامع و هادي شهرها اين ضوابط قيد، و از هر نظر لازم الاجرا و لازم الرعايه است . در صورت عدم رعايت، با متخلف بایستی برخورد قانوني شود و به همین دلیل رای کمیسیون اولی صحیح و رای کمیسیون دومی خلاف قانون و عمومات شرعی است.

یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت ۹:۲ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شاخه اصلي : جزای اختصاصی و آئین دادرسی کیفری

شاخه فرعي : تخلف موضوع قانون مواد خوردني وآشاميدني – ادله اثبات دعوی

موضوع : جلب نظر کارشناس به جای توجه به گزارش مامورين بهداشت

پرسش :

آیا در مورد تخلف موضوع قانون مواد خوردني وآشاميدني شوراي حل اختلاف، می تواند بدون اعتراض و درخواست طرفین ( اداره بهداشت و درمان آموزش پزشکي و متهم) خود، راساً مبادرت به انتخاب کارشناسي رسمي کرده و سپس با وصول نظريه کارشناس و بدون ابلاغ نظريه کارشناسي به متهم، به استناد آن که با محتوای گزارش مامورين نظارت يا بازرس بهداشت (از حیت تعداد و موارد تخلف) مشابهت ندارد، مبادرت به صدور راي و محکومیت متهم کند .

پاسخ :

قانون مواد خوردني وآشاميدني ، آرايشي و بهداشتي مصوب تيرماه 1346 با اصلاحات بعدي، مشتمل بر 18 ماده است. و ماده 13 قانون مذکور، در سال 1379 ، و بموجب "ماده واحده قانون اصلاح ماده 13 قانون مواد خوردني ،آشاميدني و بهداشتي مصوب 13/9/79" توسط مجلس شوراي اسلامي بازنگري شد. و سپس در اجراي تبصره 3 قانون اخير الذکر، آئين نامه اجرائي ماده مذکور، مشتمل بر پنج فصل، 95 ماده ، 54 تبصره و 46 بند، تصويب گرديد. که بر اساس آن : مقررات حاکم بر مسائل بهداشت فردي شاغلين ، ابزار و لوازم کار، و شرايط بهسازي محيط اماکن عمومي مورد نظر قانونگذار، بروشني مشخص؛ و نحوه کنترل و برخورد با متخلفين، و همچنين اشخاص ذيصلاح اقدام کننده و کارشناس مربوطه، بروشني بيان شده است.

ماده 13 قانون موصوف، و نيز فصل چهارم آئين نامه اجرائي ماده مذکور ( مواد 85 تا 94 آئين نامه) بصراحه، اشخاص ذيصلاح، که وظيفه : نظارت، بازرسي، کارشناسي، و تعيين موارد تخلف و گزارش آن، و اعطاي مهلت براي رفع نواقص بهداشتي و ... دارند را، مشخص کرده است. و همچنين تصريح نموده، که بايستي، اين افراد که شامل :

الف – مسئول بهداشت محل ،

ب – مامورين نظارت يا بازرس بهداشت،

هستند؛ از ناحيه وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکي تعيين شوند . و در تبصره هاي 1 و 2 و 3 ماده 85 آئين نامه اجرائي قانون، مقامات قانوني موصوف، تعريف؛ و شرايط و نحوه انتخاب شان بروشني بيان شده است .

بنابراين اينکه شوراي حل اختلاف، به جاي عمل کردن به مرّ قانون، خود، راساً مبادرت به انتخاب کارشناسي رسمي کرده، و سپس به استناد نظريه موصوف و با ناديد گرفتن گزارشات رسمي مقامات قانوني ( قوه مجريه )، مبادرت به صدور راي کند تصميم مذکور، نه تنها فرا قانوني، و تجاوز به اصل تفکيک قوا و دخالت غير قانوني در کار قوه مجريه است؛ و از اين حيث مقررات پيش گفته نقض شده است. بلکه بموجب ماده 93 قانون آئين دادرسي کيفري که مقرر داشته : " از اهل خبره هنگامي دعوت بعمل مي آيد که اظهار نظر آنان از جهت علمي يا فني و يا معلومات مخصوصي لازم باشد ... " ، چنین تصميمی غير ضرور و عبث است. زيرا وقتي قانونگذار به صراحت نظر کارشناسي وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکي را ملاک و مناط دانسته؛ و از طرف ديگر، نظر کارشناسي مذکور، مورد اختلاف موسسه شاکي و مشتکي عنه نباشد، انتخاب کارشناس در مانحن فيه، هيچ ضرورتي ندارد.

و از سوي ديگر عدم ابلاغ نظريه کارشناسي به طرفین، به استناد رويه مسلم قضائي، و نيز صراحت ماده 91 قانون آئين دادرسي کيفري که بر اساس آن نظريه اهل خبره از ناحيه ذينفع قابل اعتراض است؛ بمنزله سلب حق دفاع از متهم مي باشد .

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »