چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۸:۱ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

نوشته : محمد مهدی حسنی

تحولات و پیشرفتهای اجتماعی دهه های اخیر، طبعاً کلیه شئون فردی و اجتماعی هموطنان ما را در نور دیده است و روابط مردم را خواه و ناخواه پیچیده تر کرده است تا آنجا که مقداری از آلام و رنجهای افراد جامعه، ناشی از اختلافات و ناهنجاری روابط آنها با یکدیگر، و احیاناً عدم آگاهی آنان از مقررات و قوانین لازم الاجرا است. که البته تغییر سریع قوانین، نیز قوز بالا قوز است.

چون یکی از اهداف ما، بنا بر اصل، آشنا ساختن افراد و خانواده ها با حقوق و تکالیف قانونی ایشان است و در بخش های حقوقی وبلاگ، مقالات فنی؛ تنها قابل استفاده برای اشخاصی است که لااقل مبانی و مقدمات اولیه علم حقوقی را فرا گرفته اند. در حالیکه لازمه استفاده اشخاص غیر حقوقدان از مطالب حقوقی، بیان آنها به زبان ساده و غیر فنی است .

بنا به پیشنهاد چند نفر از دوستان و همچنین بازدید کنندکنندگان وبلاگ و به انگیزه بالا بردن سطح آگاهی کاربران نسبت به قوانین موجود و در نتیجه احاطه آنان به حقوق و تکلیفشان، در صدد راه اندازی بخش تازه ای در وبلاگ هستیم که بمنظور پاسخ به پرسش های حقوقی شما تدارک دیده ایم .

از این رو کاربران عزیزی که پرسش و سوال حقوقی برای رفع مشکلات و معضلات خود دارند، می توانند از طریق ارسال امیل یا گذاردن نظر "کامنت" سوالات حقوقی خود را مطرح فرمایند. انشااله سعی میشود در اولین فرصت، و در حد توان خود و همکارانیکه اینجانب را یاری می دهند، پاسخ آنان را بصورت خصوصی اعلام داریم ، مگر اینکه انعکاس عمومی آن در وبلاگ، برای استفاده دیگران بدون اشکال باشد.

ولی بهر حال شرط امانت داری در مورد مشخصات و اطلاعات خصوصی داده شده شما در ایمیل و یا نظرات وبلاگ - که بطور خصوصی فرستاده می شود - رعایت خواهد شد و بنابر حرفه مقدس وکالت و رعایت سوگند خود، راز دار اسرار شما خواهیم بود .

گر بمانیم باز بر دوزیم دامنی کز فراق چاک شده است

ور نمانیم عذر ما بپذیر ای بسا آروز که خاک شده است (فخرالدین دهراجی)

چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۳۴ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

گزیده نثر و نظم نجم الدین رازی

نوشته و گزینش: محمد مهدی حسنی

ابوبکر عبدالله بن محمد بن شاهاور اسدی ( انوشروان ) رازی متخلص به "نجم" و معروف به "دایه" ، از صوفیان بزرگ و نویسندگان مشهور در گذشته بسال 654 ﻫ. ق. است. از احوال و زندگی او با تمام شهرتش، اطلاعات کافی در دست نیست. موطن وی شهر ری بوده و با خانواده خود در آنجا زندگی می کرده است.

نجم الدین رازی دارای رسائل گوناگون است، معروفترین اثرش : " مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد " است، که یکی از معروفترین کتب عرفانی فارسی، و همآن شاهکار اوست. و بلحاظ حسن تقریر مطالب عرفانی و شیوائی و سادگی نثر و شعرهایی که در مطاوی آن نقل شده، دارای اهمیت بسیار است و به آثار روان اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم می ماند و از دیر باز مورد توجه بیش از حد دوستداران عرفان و ادب فارسی بوده است. در مواردی از نظر به کار بردن سجع، دنباله سبک خواجه عبدالله در رسالتش، به چشم میخورد. این اثر را با تغییراتی که خود نجم الدین داده به نام علاء الدین کیقباد کرده است . وجود نسخ متعدد از آن، اشتهار و اهمیت آنرا در میان صوفیه می رساند. این کتاب به اهتمام آقای دکتر محمد امین ریاحی و توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب، در سال 1352 در تهران انتشار یافته است. نثر منتخب ذیل از صفحات 496 الی 499 همین کتاب گزینش شده است

اثر دیگر وی، کتاب " معیار الصدق فی مصداق العشق " یا " عشق و عقل" یا "عقل و عشق" است . این اثر نیز به شیوه " مرصاد العباد" و در پاسخ پرسشهای دوستی در باره کمال عشق و کمال عقل، نگاشته شده است. کتاب مزبور با عنوان " عشق و عقل " به تصحیح آقای دکتر تقی تفضلی و جزو انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب در سال 1345 به چاپ رسیده است .

کتاب " مرموزات اسدی در مرموزات داودی " اثر دیگر نجم الدین رازی است که بنا به تحفه به دربار " داود شاه بن بهرام " بوده و به نام او کرده است. شیوه نثر آن، چون دو کتاب دیگر، عرفانی، ساده و شیرین است. استاد شفیعی کدکنی آنرا تصحیح فرموده و در سری انتشارات موسسه مطالعات اسلامی، در 1352 به چاپ رسانده اند .

نجم الدین رازی از بزرگان نویسندگان ایران در قرن هفتم است وسوای آثاری که برشمرده شد، که در تلفیق نثر روان با مضامین صوفیانه، از شاهکارهای ادب فارسی است. وی تالیفات دیگر نظیر : تفسیر قرآن کریم، منارات السایرین، و.... نیز دارد

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۹:۳۳ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

طنز تصویری۲ – خوشحالی متهم و پاداش وکیل پس از تبرئه موکل

سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۸:۳۱ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

استفتاء و جواب (شعر طنز)

امامی هروی متوفی 686ﻫ. ق . قاضی کرمان و خود شاعر بود و رتبه ملک الشعرائی داشت . شاعری بنام فخر الملک با قطعه شعری استفتائی میکند و او جواب می دهد. اینک این استفتاء و جواب برای تنزه خاطر خوانندگان از لطائف الطوایف نقل می شود (۱) :

روزی فخرالملک که از اکابر افاضل زمان بود، قطعه ایی گفت و به دست قاصدی به طریق استفتاء نزد امامی فرستاد، و قاصد را وصیّت کرد که از پای ننشینی تا جواب نگیری، و آن قطعه این است

قطعه :

سر افاضل دوران امام ملّت و دین پناه اهل شریعت در این چه فرماید

که گربه ای سر ده قمری و کبوتر را به شب ز تن به تعدّی و ظلم برباید

خدایگان کبوتر ز روی شرع و قصاص به خون گربه اگر تیغ برکشد، شاید؟

قطعه :

ایا لطیف سوالی که در مشام خرد ز بوی نکهت خلقت نسیم جان آید

به گربه نیست قصاصی که صاحب ملّت چنین قصاص به شرع مبین نفرمایند

نه کم ز گربه بید(۲) است گربه صیاد که مرغ بیند برشاخ و پنجه نگشاید

اگر به ساعد و بازوی خود سری دارد به خون گربه همان به که دست نیالاید

بقای قمری و عمر کبوتر ار خواهد قرار گاه قفس را بلند فرماید *۲

**********************

۱ - به نقل از لطائف الطوائف، تالیف : مولانا فخرالدین علی صفی، تصحیح روانشاد استاد احمد گلچین معانی، تهران، انتشارات اقبال، چاپ هشتم، 1378 - ص ۲۶۹ و ۲۷۰

۲ - گربه بید، نوعی از بیدمشک را گویند که برگ آن به پنجه گربه شبیه است.

۳ - همانگونه که استاد گلچین معانی در پاورقی لطائف الطوائف تذکر داده است در این دو قطعه تحریفاتی راه یافته است. از این رو ما آن دو را به نقل از تذکره الشعرا دولتشاه ص ۱۶۹ نقل می نمایم :

استفتاء :

محیط نقطه ملت مدار مرکز دین خدایگان شریعت در این چه فرماید

که گربه ای سر ده قمری و کبوتر را به قرب هفته ای از تن بقهر برباید

زروی شرع بحکم قصاص حاکم شرع دو دست گربه گر از تن جدا کنند شاید

جواب :

زهی لطیف سوالی که طوطی قلمت بگاه نظم بدایع شکر همی خواید

ندانمت که که ای لیک اینقدر دانم که از ضمیر تو آب حیات میزاید

نه کم ز گربه بید* است گربه صیاد که مرغ ببیند و در شاخ پنجه بگشاید

خدایگان هنر را اگر در این فتوا بخون گربه ز من رخصتی همی باید

چو گربه هیچ غرامت ندارد آن بهتر که دست خویش بخونی چنین نیالاید

بقای قمری و عمر کبوتر ار خواهد قرار گاه قفس را بلند فرماید

دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۵۷ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

سال دزدی

نوشته: محمد مهدی حسنی

" ... قاضي پس از فراغت مطالعه اوراق پرونده، با لحنی تعجب آمیز گفت: " خانم محترم شما در همه جا نوشته ايد، سن شما بيست سال و چند ماه است. لطفاً دقيقا بفرماييد چند ماه ؟ " خانم: " بیست سال و...لو ... لو ... سيصدوشصت ماه." *1

واقعیت این است " کم گفتن سن" در میان مردم به ویژه خانم ها، هر چند به لحاظ اخلاقی، موضوعی مذموم و ناپسند، لیکن شایع است و هر یک از ما بارها و در برخورد های روزمره، با این رخداد برابر شده ایم و همین دست مایه طنز بسیاری از لطیفه گویان و طنازان است.

چنانکه خانم دكتر هانیه زایر رضایی در مقاله علمی و جدی "وقتی پیری، موهایمان را رنگ می زند" و موضوع آن، بهداشت و نگهداری مو در اوان پیری است، ناگهان گریزی بطنز بالا می زند و می گوید:

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

یکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۸:۳۵ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

جایگاه مشاوره حقوفی در مدیریت اجرا و قراردادها

نوشته : محمد مهدی حسنی

امروزه روابط اقتصادی مالی و اجتماعی جوامع بحدّی پیچیده و دارای جوانب مختلف شده است که همچون گذشته، براحتی نمی توان بدون پیش بینی های لازم و تدابیر قبلی، نسبت به انجام کارها و اجرای امور مورد نظر دست یازید، از همین رو متولیان و متصدیان درگیر در امور مالی و اجرایی، بمنظور مشخص کردن حدود و ثغور حقوق و تکالیف و اختیارات خود و طرفشان، ناچار از انعقاد قراردادهای مختلف هستند، که بلاشک این قراردادها بر طبق ماده 10 قانون مدنی، و در حدود قانون، نسبت به طرفین لازم الاتباع و معتبر ست.

در فرض بحث، آنچه پس از انعقاد قراردادها، بسیار مهم می نمایاند - لیکن مع الاسف همواره مغفول می ماند - بررسی و تبیین تکالیف طرفین در طول مدت اجرای قرارداد است. بدیگر سخن، پس از امضای قرارداد، آن بایگانی می شود و تا روز حصول اختلاف، طرفین سراغی از قرارداد نمی گیرند.

چنین تعاملی با قرارداد ها که دارای آثار و نتایج مالی و ایجاد مسئولیت قراردادی است، جفا به خود و دیگران ( آنجا که سمت تنظیم کننده و مجری قرارداد، مدیر عاملی، و یا نمایندگیی مانند آنست ) می باشد. و حاصل کوتاهی اشاره شده، تولید اختلاف و تعویق رسیدن به حق است و بار منفی و بروز زیان این غفلت، وقتی نمود پیدا میکند که در اجرای تعهدات طرفین خللی ایجاد شود، و این کاستی و سردرگمی در دادرسی های طولانی، طرفین دعوی را بکلی از رسیدن به حقوق خود مایوس و ناامید می نماید.

هر چند در سالهای اخیر نزد برخی از شرکتها و اشخاص صاحب فکر، موضوعی بنام " کنترل پروژه " جایگاه خاص خود را بخوبی پیدا کرده است، که براساس عناصر و موازین فنی تعریف شده، مهندسین و متخصصین امر با لحاظ این موارد دائماً جایگاه خود را در پروژه های اجرائی به لحاظ فنی می سنجند، لیکن این عناصر و موازین که بصورت ماده یا پیوست قرارداد نمود پیدا می کند، فی الواقع چیزی بجز بحث فنی و تعیین مقادیر نیست و تا روز حصول اختلاف، که متضرر از عدم اجرای تعهدات قراردادی، برای احقاق حقوق از دست رفته خود به دادگاه مراجعه می کند. کاستی اعمال تفکر حقوقی در استفاده از همین الفاظ و عبارات فنی قراردادی و وضع لفظ ها بچشم می خورد.

اما مراجعه بعدی به وکیل، در حکم نوشدارو پس از مرگ سهراب است و فقط می تواند، تا حدودی توازن از بین رفته میان حق و تکلیف طرفین را به جای خود برگرداند. ولی آنچه از کیسه می رود از دست دادن زمان و حذف امکان پیشرفت های دیگر در عرصه های بالقوه موجودست. زیرا توقف کار و اجرای تعهدات متقابل، در پروسه طولانی و گاه بی فرجام دادرسی، نه تنها موثر در سرمایه گذارده شده در امر مورد اختلاف است، بلکه دغدغه وجود دعوی و مشغولیت ذهن، امکان سود جویی و فعالیت بیشتر را از متعاقدین سلب می کند. و بعضاً از کف رفته هاشان بیش از حاصل شان می شود.

بنابراین باید و می توان، با اتخاذ تدابیر و تمهیداتی چند، از این روند نامیمون جلوگیری کرد، بخشی از این تدابیر و تمهیدات بهنگام انعقاد قرارداد ها قابل پیش بینی است و امکان درج آنها در قرارداد ها میسرست. مواردی همچون : صراحت در بیان خواسته ها ( انطباق کامل اراده باطنی با اراده ظاهری ) ، بیان روشن و شفاف حقوق و تکالیف طرفین، معلوم بودن مقادیر و دستمزدها، ذکر مدت و مبهم نبودن ضمانت اجرا، و...

سوای آنچه گفته شد، طرفین بایستی از قدرت و توان بالفعل یکدیگر، که برای اجرای تعهدات قراردادیشان لازم است، مطلع باشند. سهم عمده ای از مشکلات حاصله پس از انعقاد قرارداد، مربوط به عدم برآورد همین توان اجرائی است که یا متعهد واقعاً این توان را ندارد. و یا با سوء استفاده از اجمال قرارداد، نمی خواهد انجام دهد. و بلاخره ممکن است توقع کارفرما یا درخواست کننده کالا یا خدمت، بالا، و وی افزون طلب و زیاده خواه باشد.

اما بهر حال این همه، بمثابه سدّ پروژه های اجرایی و عامل اخلال در روابط مردم و موجب انباشتن پرونده ها قضایی در محاکم است که مدیران قوه قضایی از آن نالانند.

مضاف بر آن مشکلات موجود اقتصادی و اجتماعی، و افول اخلاق و اعتقادات مذهبی در جامعه، فراوانی دسیسه گران و سودجویان را باعث شده است، و این مشکل فرا روی کارفرمایان و صاحبان پروژه هاست.

این موضوعات لزوم جلب انبازی فکری و مشاوره حقوق دانان و وکلا - چه در هنگام انعقاد قرارداد و چه در طول اجرای تعهدات قرادادی طرفین – را توجیه و تقویت می کند.

بمنظور حصول نظارت حقوقی مورد بحث، می توان و باید برای هر قرارداد، در کنار کنترل های فنی، جدول زمان بندی حقوقی نیز تهیه، و در طول مدت اجرا، با در نظر گرفتن مراحل و روند اجرا، پلّه پلّه نسبت به عملی شدن تعهدات طرفین اقدام کرد. بعنوان مثال در کار تهیه یک دستگاه آپارتمان، به جای تعجیل در خرید، می توان با طرح یک جدول ساده، امور مهم و لازم، هم چون بلا اشکال بودن سند، داشتن پایانکار، بررسی وضعیت عقب نشینی ملک در طرح های شهری، رعایت شرایط شفاهی و کتبی مورد توافق، نحوه مبادله عوضین، و ... را ابتداً بررسی کرد، و سپس اجرای مرحله ای تنظیم سند نهایی و اجرایی شدن تعهدات را در دستور کار قرار دهیم . اگرچه این مثال ساده، شاید آنچنان اهمیت موضوع را نشان ندهد، اما کافیست، توجه خود را به قراردادهای موجود ساخت مجتمعهای عظیم صنعتی، عمرانی، کشاورزی و ساختمانی شهرمان معطوف سازیم . آنجا که پیچیدگی قرارداد باعث می شود، خیلی از حقوق و تکالیف، گردنگیر طرفین قرارداد شود، بی تردید در چنین وضعیتی به لحاظ اینکه قرارداد در طول زمان قابل توجه، اجرا می شود و طرفین نیز به همان نسبت، اجرای تعهدات خود را متکفل می شوند، امکان غفلت در اجرای بخش یا بخشهایی از این تعهدات و یا خطا در اجرای آن متصور است که اینهمه ممکن است حتی از چشمان تیزبین مهندسین و متخصصین اجرا دور افتد و همان ایجاد مشکل کند.

بنابراین در این موارد مدیران با تجربه، می توانند با تدارک مشاوره لازم با اصحاب حقوق، یافته های مهندسین و داشته های مشاورین حقوقی را باهم تلفیق کنند تا از مشکلات متعاقب جلوگیری شود. لیکن مع الاسف در عمل اکثراً مراجعه به این قشر فرهیخته کشور، را تا حصول مشکل، به تعویق می اندازند، که زیان ناشی از این شیوه عمل، اظهرمن الشمس است.

اگرچه از سالیان پیش دولت و حتی بخش خصوصی با تنظیم قراردادهایی موسوم به "تیپ" سعی کرده اند تا حد امکان حقوق و تکالیف طرفین را پیشاپیش تبیین کنند، تا بدین وسیله، از ایجاد مشکل و چند گانگی تالی در روند اجرای قراردادها و نیز تحصیل حقوق طرفین جلوگیری کنند. اما نقل بمضون از یک حقوقدان برجسته ( احتمالاً استاد گرامی جناب آقای دکتر کاتوزیان ) ما به تعداد اراده ها، قرارداد داریم و تنظیم تمام قرارداد ها، در قالب عقود معین و نیز قرارداد های نمونه ( تیپ ) با توجه به وضعیت خاص طرفین، ظرفیت اجرا، شرایط متفاوت اجرای هرتعهد در زمان و مکان های مختلف و عوامل بسیار دیگر، کاری عبث و در عین حال خطرناک است .

لذا همانگونه که بسیاری از مردم ما، در مورد بهداشت فردی و محیط، به این نتیجه رسیده اند که هزینه "پیشگیری" از "درمان" بمراتب کمتر است و رنج و الم را از آنان دور می کند، به همان سیاق بایستی در موقع ایجاد حق و تکلیف برای خود، قبلاً از مشاوره افراد خبیر و دانا برخوردار شوند، تا از ابتلائات و مشکلات بعدی وارهند .

و از سوی دیگر - روی سخنمان به همکاران و نیز مشاورین محترم قوه قضائیه است - امر تنظیم قرارداد درمیان فعالیت های مختلف حقوقی، کاری حساس، فنی و پیچیده است و نیازمند به داشتن آگاهی، صبر، مطالعه و تجربه لازم است .

نشست با طرفین قرارداد و اطلاع کامل از اراده باطنی آنان، رعایت اصل بیطرفی در تنظیم قرارداد و اجرای عدالت به هنگام درج شروط ، تانی و تفکر و تدبر لازم درانتخاب قالب قرارداد، اعمال صبر و حوصله در تنظیم تعهدات و تکالیف طرفین، رعایت اصول لفظی خاصه کاربرد الفاظ در معنای حقیقی، و انتخاب انشای ساده و همه کس فهم درتنظیم پیش نویس قرارداد ها، رعایت اصول اولیه و لازم در تنظیم هر قرارداد نظیر:

درج مشخصات سجلی و نشانی کامل متعاملین، ذکر کامل و روشن تعهدات طرفین. زمان بندی اجرای کامل تعهدات، آوردن ضمانت اجرای مناسب، تبیین فرجام قرارداد از حیث حق فسخ طرفین یا اسقاط آن، ذکر شهرمحل تنظیم قرارداد، تعیین تکلیف پرداختی های فرعی قرارداد از قبیل مالیات، عوارض و بیمه و سایر حقوق دولتی متعلق به آن، روشن کردن مباحث نظارت، نحوه تحویل موقت و نهایی پروژه ها و چگونگی تضمین و زمان حسن انجام کار در قراردادهای پیمان و مقاطعه کاری، ذکر دقیق اسناد و مدارک منضم به قرارداد و ... کمترین وظیفه هریک از ما در قبال مراجعه کنندگان به دفترمان، در این مواقع است .

در پایان امید داریم که دو گروه مخاطب بالا :

الف –مدیران اجرائی و مهندسین و تنظیم کنندگان قراردادها

ب- همکاران و سایر دست اندرکاران علم حقوق

با در نظر گرفتن آنچه گفته شد، موقعیتی را فراهم آورند که تخلف و عهد شکنی و نقض تعهد، از اندیشه افراد خاطی و قانون شکن حذف شود و با محترم شمردن اصل تقسیم کار و تخصص، مشکلات فراروی مردم کشورمان را مرتفع سازند .

****************

تذکر : مقاله حاضر کاری مشترک با همکار محترم جناب آقای علیرضا قربانی است. اندیشه نخست و پیکره اصلی مقاله، از آن ایشان است.

جمعه ۱۰ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۶:۷ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

دانلود رایگان قوانین برای گوشی های همراه

اخیراً موسسه حقوقی یونس دانش پژوه، نرم افزاری برای دانلود قوانین، بروی سایت خود گذارده است.

کتابهای ارائه شده، دارای حجم کمی و رایگان است و بروی گوشی های همراه قابل اجرا می باشد.

از جمله این قوانین : قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قانون مدنی، قانون تجارت، قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356 و 1376 ، قانون تملک آپارتمانها و آیین‌نامه اجرایی آن، آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب، قانون صدور چک، قانون اجرای احکام مدنی و جدول دیه اطراف است.

علاقمندان می توانند برای دانلود نرم افزارهای موجود به سایت مذکور مراجعه فرمایند.

همچنین الحاق دو تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی در سال ۱۳۷۶ مبنی بر محاسبه مهریه به نرخ روز مشکل احتساب نرخ جدید مهریه را فراروی زنان کشور ما قرارداده است، که این موضوع پرسش بسیاری از خانم های ایرانی، وحتی وکلا و مشاوران است. سایت پیش گفته در صفحه اصلی خود نرم افزاری را تدارک دیده است، که براحتی و با نوشتن سال تاریخ وقوع عقد و نیز میزان مهریه آمده در سند ازدواج، در محل تعیین شده، و سپس با یک کلیک، بلافاصله نرخ روز مهریه محاسبه و اعلام می شود.

برای دست اندرکاران سایت daneshpajuh.ir آروزی موفقیت و سربلندی دارم




یادآوری الحاقی:

چند وقت است که سایت بالا باز نمی شود. چون ممکن است، موقت باشد، از حذف همیشگی پست خوداری می کنیم. لیکن برای جبران این کاستی، پستی مشابه و بسیار کامل تر در وبلاگ گذارده ام . خوانندگان خوب می توانند اینجا کلیک فرمایند

چهارشنبه ۸ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۹:۴۰ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

تاریخ حقوق - اولين محاکمه قانوني در عدليه (دادگستري)

یک سال قبل از اینکه جنبش مشروطیت ایران آغاز شود (1333 ه. ق.) در چهاردهم رمضان، مقارن دمیدن صبح در حدود پانصد ششصد نفر سواران ترکمان به یکی از نواحی قوچان به نام تکمران حمله کرده به قتل و غارت و چپاول پرداختند.

اهالی تکمران که چادرنشین بوده و به اصطلاح در اوبه خود بسر می بردند از خواب بیدارشده از چادرهای خود بیرون دویده در جستجوی علت بر آمدند ولی قبل از اینکه پی به علت ببرند از دم تیغ ترکمانان گذشته، گروهی کشته و انبوهی زخمی شدند. ترکمانان در حدود 62 نفر زن و دختر و کودک را ربوده در حدود 44 هزار تومان اموال آنان را به غارت بردند سپس به این بسنده نکرده در عشق آباد و آن اطراف دست به فروش دختران ایرانی زدند.

در آن زمان حاکم بجنورد "سالار مفخم" و حکومت خراسان با "آصف الدوله" بود. رعایای قوچانی آنها که دختران و زنانشان به اسارت رفته بودند مدتها دوندگی کرده به این حکومت و آن حاکم تظلم نموده ولی نتیجه ای نگرفتند. خبر این واقعه هنگامی به تهران رسید که جنبش مشروطه خواهی پدید آمده و شور و غوغای آزادیخواهی از هر سو بلند شده بود و چون آزادیخواهان از وقایعی که اتفاق می افتاد استفاده کرده، مقصود خود را به آن وسیله دنبال می کردند داستان اسارت دختران قوچانی نیز باعث سروصدای زیادی شد.

شرایط سیاسی زمان بازگویی این حادثه و نیز به اسارت رفتن زنان باشقانلو را به سرعت تبدیل به یکی از داستانهای تظلم ملت علیه دولت کرد. داستان فروش دختران قوچانی حکایتی شد که دهان به دهان گشت، از سر منبرها نقل شد، در شبنامه ها و انتباه نامه ها، رساله های سؤال و جواب و مناظرات، کاریکاتورها و تصنیفهای سیاسی، به شعر و طنز و طرح بازنگاری شد. این بازگوییها نه تنها به برانگیختن مردم علیه استبداد و پیوستن آنان به صفوف مشروطه خواهان یاری رساند، بلکه با ایجاد تأثر و خشم و همدردی در گوینده و شنونده، نویسنده و خواننده، فضای همدلی بین آحاد ملت آفرید. به دیگر سخن، بازگوییهای این داستان در فضاهای سیاسی آن زمان، نظیر منبر و جلسه های انجمنها و صفحات روزنامه ها و بعدها در جلسات مجلس اول، خود در ایجاد احساس تعلق ملی مؤثر افتاد. دختران قوچانی در این بازگوییها دختران ایران شدند و نمایش تأتر و خشم مشترک، یکدلی ملت، نمایاندن ایرانی بودن شد.

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید

دوشنبه ۶ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۸:۳۱ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

ن القلم و ما یسطرون

عذر اول

نوشته: محمد مهدی حسنی

نه شکوفه ای، نه برگی، نه ثمر، نه سایه دارم

همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را ( ذوقی اردستانی)

بعض دوستان از انشاء بد بنده گلایه دارند . آنجا که لحن نوشته ها شاید به آدمیزاد ماند، ولی ادبی نیست، وبقول شاعر شیرین سخن "ایرج میرزا" : ادبیاتی شلم و شورواست، به‌گونه‌ای که بعلت وجود ایرادات و اشکالات دستوری و لغوی حتی اطلاق نوشته درجه چندم ادبی نیز بدان محل تامل است. بنده ایراد پیش گفته را به جان می پذیرم .

تخصصی بودن کار و حرفه فرد، آنگاه که توام با نوشتن است، به‌ویژه اگر فن مورد نظر، همراه با انبوهی از اصطلاحات و تعریفات خاص فقه و حقوق باشد و واژه ها و عبارات در غیرماوضع له ( معنای مجازی یا بهترست گفته شود : معنای حقیقی دیگری ) بکار رود؛ و همچنین سالها قلم فرسایی در قالب تنطیم لایحه و دادخواست و دفاعیه، خود بخود، امثال بنده را وابسته و محکوم به یکجور نوشتن می کند. که سرشت و حال و هوای اینگونه نوشته ها با کار و تحقیقی ادبی و یا حتی نثر ساده مقاله نویسی امروز " نثر روزنامه ای " متمایز است. { البته از میان جماعت بزرگ و بزرگوار حقوقی نگار، اعم از اساتید دانشکده های حقوق، قضات و وکلای دادگستری استثنا هم داریم. مانند استاد گرامی آقای دکتر ناصر کاتوزیان که بحق مستحق کسب عنوان "علامه" است. او فقیهی بزرگ و حقوق دانی بر جسته است، و در عین حال سخندانی، نغز گفتاری او و سلاست نثرش یادآور نوشته های ادبای طرازاول این خاک و بوم است. خدای او را از همه بلا ها حقظ کند، و سایه اش را بر سر فرزندان معنوی و شاگردانش نگاه دارد.

اهل صورت از عراق آیند تا سوی حجاز

اهل معنی را عراقی و حجازی دیگریست }

از سوی دیگر آنان که بکار وبلاگ مشغولند، می دانند وبلاک نویس - ناخواسته - محکوم به نوشتن زود زود مطالب است تا وبلاگ همیشه بروز باشد. و لذا، بر خلاف مقالات و نوشته های منتشره در کتب چاپی و مجلات، فرصت به تانی نوشتن، و تحقیق و اندیشه لازم برای نگارش مطلب، ویرایش، و حتی بازبینی نوشته ها از این "حیوان وبلاگ نویس" سلب می شود. { برای فلسفه کاربرد این عبارت رجوع شود به مقاله "دنیای مجازی یا واقعی اینترنت " ، در بخش " اجتماعی ادبی " وبلاگ } خاصه اینکه، از جهتی نیز نویسنده تازه کار باشد، و تا قبل از آن، سعی نکرده است تمرین و آثار نوشتاری در وادی ادب داشته باشد .

کار این چشمه، ز سرچشمه خراب است مرا (سلیمان عثمانی)

لذا از حیث این بی ادبی، از همه دوستان خاصه سلک ادبا، شعرا، نویسندگان پوزش می طلبد. و از حضرتشان عاجزانه درخواست می کند تا بر تاریکی ابرهای بی ادبی، که بر فراز این باغچه مجازی ساخته ام، به دیده اغماض بنگرند. و جسارت عنوان ادبی دادن به سمت و سوی بعض نوشته ها را بر من ببخشایند. پس هم‌آنان، با دادن تذکر و بیان ایرادات و اشکالات، راهبر و راهنمای اینجانب باشند، تا لطف و کرم علمی شان نسیمی شود، که ابرهای سیاه غفلت و اشتباه را دور کند. در اینصورت شاید جایگزین اینها، ابرهایی دیگرگونه شود که آنها، ارزش باریدن داشته باشند؛ حتی بر باغ و باغچه مجاوران؛ وگرنه خود نیز قبول دارم که "مسعود سعد سلمان" درست گفته است :

نبشتن زگفتن مهمتر شناس

به گاه نوشتن بجا آر هوش

سخن با قلم، چون قلم راست دار

بنیک و ببد در سخن نیک کوش

دو نوک قلم را مدان جز دو چیز

یکی صرف زهر و یکی محض نوش

تو از نوش او زندگانی ستان

ز زهرش مکن جان شیرین بجوش

بگفتن ترا گر خطائی فتد

ز بربط فزونت بمالند گوش

وگر در نبشتن خطائی کنی

سرت چون قلم دور ماند زدوش ( دیوان مسعود سعد سلمان، بتصحیح مرحوم رشید یاسمی، موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، 1362 ، تهران - ص 104) و 105 .

یکشنبه ۵ آبان ۱۳۸۷ ساعت ۴:۵۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

ذکاوت دانش آموز خراسانی - حکایت طنز

در دوران پهلوی، علی اصغر حکمت وزير ادیب و دانشمند معاصر، در سفری که به خراسان رفته بود؛ به همراه امیر شوکت الملک (امير بيرجند) برای بازرسی به مدرسه ای به نام ابن يمين رفتند. در یکی از کلاسها، امیر از یکی از دانش آموزان می پرسد : آیا می دانی چرا این مدرسه را به نام "ابن یمین" نام گذارده اند؟ دانش آموز پاسخ می دهد:

" برای اینکه ابن یمین شاعر معروفی بوده است. "

آقای حکمت ضمن اشاره ای به زندگی ابن یمین به دانش آموز می گوید : " آیا شعری از وی از حفظ داری؟ "

شاگرد خراسانی فورا" این ابیات را می خوا ند :

اگر دو گاو به دست آوری و مزرعه ای یکی امیر و یکی را وزیر نام کنی

وگر کفاف معاشت نمی شود حاصل روی و شام، شبی از جهود وام کنی

هزار بار از آ ن به، که بامداد پگاه کمر ببندی وبرچون خودی سلام کنی

سکوت حاضران را فرا گرفت. امیر شوکت الملک در حالی که لبخند می زد رو به آقای حکمت کرد و گفت:

" برای امیر حکمت این نامگذاری روشن شد، جناب وزیر خود داند. "

سپس همگی از کلاس خارج شدند.

)))))))))))))))(((((((((((((

با کمی دگرگونی به نقل از کتاب هزارنکته،حسین مستجیر، تهران، موسسه انتشارات نوین، چاپ اول، ۱۳۶۲ - ص ۲۳۳ ولی منبع نقل نیامده است.

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »